خانه بلاگ صفحه 137

«بیست و سه نفر» به جای سیمای استانها در جشنواره فجر؟!

نمایش خانگی/وحید مشکات: به اعتقاد بسیاری حتی حضور «بیست و سه نفر» در جشنواره سی و هفتم بیش از آن که نمادی باشد بر کیفیت فیلم نمادیست بر جایگاه ویژه ارگانهای خاص در جشنواره های مطرح وطنی.

«بیست و سه نفر» بلحاظ داستان و حتی تکنیک و ساختار شبیه یک تله فیلم یا یک مینی سریال است که اگر از تلویزیون پخش میشد میتوانست مورد توجه هم قرار گیرد ولی چرا چنین فیلمی باید از جشنواره سربرآورد؟

«بیست و سه نفر» اوج و فرود چندانی ندارد و همین هم عاملی میشود بر آن که فیلم خسته کننده به نظر برسد ولی یکی از نکات مثبت فیلم این است که برخلاف بسیاری از فیلم‌های امسال جشنواره، از فرم‌های غیرمعمول و بی‌ربط اجرایی در فیلمبرداری و تدوین استفاده نکرده است و اکثر نماها با دوربین ثابت گرفته شده است. البته در سکانس‌های معدودی از فیلم، دوربین روی دست و نمای نزدیک از چهره اسرای نوجوان با حرکت اسلوموشن قصد دارد تاثیر بیشتری بر مخاطب بگذارد که ناموفق است.

در پرده میانی، ماجرای دیدار بیست‎وسه نفر با صدام به خوبی اجرا شده است. اما در ادامه، موقعیت‌های مختلف داستانی به تکرار می‌انجامد. اسرای نوجوان، به مرور از زندان خسته شده‌اند و به هر نحوی با تصمیمات مسوولان زندان مخالفت می‌کنند. این مخالفت و اعتراض، بدون هیچگونه خلاقیت و نوآوری در روایت داستان از جایی تماشاگر را خسته می‌کند. البته در دو سکانس فلاش‌بک، شرح مصایبی که بر ملاصالح رفته است را می‌بینیم که کمی از تکرار و ملال‌آور بودن داستان کم می‌کند.

معمولا نویسنده در درام‌هایی که ماجرای‌شان در زندان می‌گذرد و شخصیت‌های اصلی داستان کم نیستند، کار سختی پیش رو دارد. بدین معنی که برای اکثر این کاراکترها می‌بایست شخصیتی متمایز از دیگران ترسیم کند. همچنین برای شخصیت‌های منفی قصه و زندان‌بان‌ها و رییس زندان هم خلق کاراکتری متفاوت که تماشاگر را جذب کند، ضروری است. صرف این قضیه که تعدادی نوجوان در بازداشتگاه عراقی‌ها اسیرند و هر کدام گاهی یک جمله اعتراضی به زبان می‌آورند و تعدادی زندان‌بان آنان را کتک می‌زنند، متضمن جذابیت و کشش داستان نیست.

تزریق سکوت به جشنواره با «قصرشیرین»

نمایش خانگی/وحید مشکات: «قصرشیرین» ادامه منطقی مسیری است که رضا میرکریمی با «امروز» شروع کرده و با «دختر» ادامه داد؛ نمایش «قصرشیرین» در جشنواره بیش از آن که سندی شود برای روند روبه جلوی میرکریمی حکایت از گرفتاری میرکریمی در همان بازی صامتی داری که با «امروز» شروع کرد.

وقتی سینما به ابزار دیالوگ به عنوان وسیله ای برای ایجاد ارتباط نگاه میکند چرا «قصرشیرین» و اساسا میرکریمی علاقه ای به استفاده از این ابزار برای فیلمسازی ندارد و در دام نوعی لال بازی می افتد که بیش از آن که سندی بر مدرنیته باشد، مدرن نمایی است برای فریب مخاطبی که برای تماشای یک روایت کلاسیک پدر-فرزندی به سینما آمده است.

میرکریمی در قالب سه‌گانه «لال بازی» فیلم‌هایی دروغ‌گو با لحنی عبوس و فاقد حس طنز می‌سازد که متظاهر به انسان‌دوستی و مواجهه انسانی با مسائل پیچیده اجتماعی هستند اما در باطن و ناخودآگاه همان انگاره‌های زشت و ضدانسانی موجود در سینمای معاصر ایران را برجسته کرده و در جمع‌بندی تماتیک به تایید دیکتاتوری مردانه می‌رسند. فیلم‌هایی بدون سیر و چشم‌انداز دراماتیک که به تقلیدهایی بی‌منطق و میانمایه از سینمای پربار عباس کیارستمی می‌مانند. بعبارت بهتر شبح کیارستمی و میل به هنری‌نمایی طبیعت سینمای میرکریمی را در گذر زمان نابود کرده.

اینکه «قصرشیرین» در جشنواره سی و هفتم فجر و در میان مخاطبان چندان مورد توجه قرار نمیگیرد ناشی از همین مدرن نمایی است وگرنه اگر با تمرکز بیشتر بر فیلمنامه، میرکریمی به سمت روایت یک داستان پراوج و فرود از زندگی پدری مستبد و فرزندانش میرود یقینا فیلمش قابل تحملتر میشد.

چرا «پالتو شتری» از جشنواره سی و هفتم سربرآورده؟

پالتو شتری

 

نمایش خانگی/روح الله حسینی: «پالتو شتری» فیلم جشنواره فجر نیست؛ فیلمی است که برای گیشه ساخته شده و همان طور که در رزومه کارگردانش فیلمهای تجاری مانند «گشت ارشاد» را به عنوان نویسنده دیده ایم حالا «پالتو شتری» هم صرفا یک فیلم تجاری است و لاغیر.

«پالتو شتری» در مورد یک دانشجوی فلسفه است که یک پالتو از پدرش به ارث برده که با پوشیدنش افکار وسوسه آمیز و موذیانه به سراغش می‌آید و البته تنها وجه روشنفکرانه فیلم هم همین است که شخصیت اصلیش یک دانشجوی فلسفه است!

حتی اگر به حضور سام درخشانی در راس بازیگران فیلم نگاهی بیندازیم هم باز بیش از همه غلبه وجه تجاری فیلم است که نمایانده میشود. سام درخشانی را این سالها به خاطر فیلمهایی کاملا تجاری مانند «خوب بد جلف» و «تگزاس» در خاطر داریم.

«پالتو شتری» در جلب نظر مخاطب تا توانسته بر شوخیهای ناجور هم تاکید کرده بلکه بتواند به هنگامه اکران عمومی نظر مخاطبان را جلب کند پس دیگر این وسط ادای روشنفکری را درآوردن و حرف زدن از نیچه چه معنایی دارد؟

مجید شیخ انصاری تهیه کننده فیلم است و خواهرزاده اش مهدی علیمیرزایی، کارگردان!! این دو کوشیده اند به کمک و با تقلید از کمدیهای بفروش سینماها یک محصول تجاری خلق کنند و تنها اشتباه هم این بوده که فیلم را وارد جشنواره فجر کرده اند چون با هر مقیاسی که بخواهیم بسنجیم کمترین ربطی نیست میان این فیلم و جشنواره فجر؟

ورود جشنواره به تصویری تازه از نوید در «سرخپوست»

نمایش خانگی/روح الله حسینی: بالاخره با «سرخپوست» به اندازه یک قدم هم که شده جشنواره و سینمای ایران به سمت استفاده ای بهتر از نوید محمدزاده ورود کرد چون به جای آن تیپ پایین شهری عصبی حالا تصویری تازه از نوید می بینیم.

یکی از نقاط قوت فیلم، فیلم نامه بسیار خوب آن است که نیما جاویدی خود نوشته است. او با طرح گره اصلی فیلم در همان لحظات ابتدایی قصه، مخاطب را با داستان همراه می‌کند و در ادامه با پرداخت خوب داستان باعث می‌شود تماشاگر دو شخصیت اصلی و ماجرای قصه را کنجکاوانه دنبال کند. اگرچه در نیمه اول، فیلم برای لحظاتی از ریتم می‌افتد، اما طولی نمی‌کشد که اتفاقات هیجان‌انگیزی که با فاصله مناسبی در طول قصه رخ می‌دهد، یکی پس از دیگری تماشاگر را غافلگیر می‌کند و این غافلگیری تا پایان فیلم هم ادامه دارد.

هر چند که نوید محمدزاده در نقش‌هایی که تا پیش از «سرخ‌پوست» بازی کرده، خودش را تکرار نکرده و نقش یک شخصیت عصبی و برون گرا، نمود متفاوتی در هر کدام از کاراکتر‌های او داشته است، اما کاراکتر «نعمت جاهد» به طور کلی با همه کاراکتر‌هایی که تا به حال بازی کرده متفاوت است. شخصیت «نعمت جاهد» مثل همه افراد نظامی، یک فرد آرام، خونسرد و البته بسیار جدی است که در لایه‌های درونی شخصیت اش نشانی از عاطفه و مهربانی پیدا می‌شود و با آن شخصیت به اصطلاح کله‌خرابی که از کاراکتر‌های او سراغ داریم، هیچ نسبتی ندارد.

هرچه بازی پریناز ایزدیار در این فیلم تماشاگر را غافلگیر نمی‌کند، در عوض نوید محمدزاده آن روی دیگر توانایی‌اش در بازیگری را به مخاطب ثابت می‌کند.

«قورباغه»؛ عامل دوری یک ساله نوید محمدزاده از جشنواره فجر!!؟

نوید محمدزاده و هومن سیدی

نمایش خانگی: نوید محمدزاده تلاش زیادی کرده بود که حضورش در «متری شش و نیم» حضوری موثر باشد اما انتخاب نادرست بازیگر مقابل او که پیمان معادی باشد موجب شده تلاشهای محمدزاده هم ابتر بماند. متعاقب رونمایی «متری شش و نیم» در جشنواره، نوید از دوری یکساله از جشنواره فجر حرف زد و اینکه سال بعد قطعا در جشنواره فیلم نخواهد داشت.

بسیاری گمان کردند نقدهایی که به نوع بازی تکراری او در کاراکترهای مختلف معتاد از «ابد…» تا «مغزها» و حالا «متری شش و نیم» شده عامل دلخوری و تحریم جشنواره فجر است ولی شنیده های «نمایش خانگی» حکایت از آن دارد که محمدزاده به زودی درگیر بازی در سریالی با نام «قورباغه» خواهد شد و همین دلمشغولی است که باعث میشود چند ماهی از سینمای ایران دور باشد.

«قورباغه» را هومن سیدی میسازد که پیشتر با نوید در «خشم و هیاهو»، «سیزده» و «مغزها…» نیز همکاری کرده بود و داستان سریال فضایی جوانانه دارد و درباره زندگی آدمهایی از اجتماع ایران است که کمتر دیده شده اند و از جمله رپرها و موادفروشها!!

سال آینده نوید در جشنواره فیلم نخواهد داشت ولی با عرضه سریال خانگی «قورباغه» از طریق تصویرگسترپاسارگاد به شبکه خانگی، قطعا حاشیه های نوید ده چندان خواهد شد.

تنابنده با «قسم» جاه طلبی را وارد جشنواره کرد ولی…

 

نمایش خانگی/روح الله حسینی: «قسم» هم به مانند فیلم قبلی محسن تنابنده یعنی «گینس» و همچنین سریال «پایتخت» که موفقترین کار تنابنده است براساس یک سفر ساخته شده است.

اینکه تنابنده سعی میکند حین ساخت فیلم، جاه طلبیهایی مانند پرتاب اتوبوس به داخل یک استخر پرآب داشته باشد خیلی هم خوب است و نشان دهنده تفاوت دیدگاه تنابنده با کارگردانان پیرو و اسباب بالا رفتن کیفی جشنواره سی و هفتم شده است.

با این حال مشکل اصلی تنابنده در داستان پردازی «قسم» است که پر شده از دیالوگهای پرسروصدا و گوشخراش که به جای آن که مخاطب را به درک کاراکترها برساند آنها را از فیلم زده میکند.

وایت فیلم «قسم» درباره دو خواهر با نام راضیه و مرضیه (مهناز افشار) است که تصور می‌کنند خواهرشان رضوانه بدست شوهرش، بهمن (مهران احمدی) به قتل رسیده است. مرضیه اهالی فامیل را با اتوبوس جمع می‌کند که به مشهد بروند تا در دادگاه علیه بهمن قسم بخورند تا راضیه و مرضیه، شوهر خواهرشان را به جرم قتل قصاص کنند.

طبیعی است وقتی یک اتوبوس بازیگر را با یک مجادله طولانی درباره قتل یک زن، در مقابل یکدیگر قرار می‌دهیم، آنقدر حجم دیالوگ‌های افزایش پیدا می‌کند، که به صورت طبیعی از حجم قصه کاسته می‌شود. بنای روایت هم مجادله، کشمکش و دیالوگ‌های فراوانی است که از دهانه یک مسلسل شلیک می‌شوند. کافیست صدای یکی از تیرها شنیده نشود.

در این صورت کل درام برای مخاطب گنگ و بی معنی می‌شود. قصه فیلم به قدری شلوغ است که تماشاگر باید حوصله کافی داشته باشد که از میان کلی بحث و جدل میان اعضا خانواده مقتوله، در یک اتوبوس با میزانسن‌های تکرار شونده، گذشته، حال و آینده یک رویداد را کشف کند!

ورود جشنواره به جامعه مداحی با «زهرمار»

زهرمار

نمایش خانگی/هانیه معینی: «زهرمار» از جمله کمدیهایی است که به جشنواره آمده تا دوز حمایت مخاطبان از جشنواره بالاتر برود.

فیلم ظاهرا بر روی مضمونی تابوشکن دست گذاشته و سعی کرده با مداحان شوخی کند ولی افسوس که این شوخی در سطح میماند و به عمق نمیزند.

جواد رضویان کارگردان فیلم بازیگر خوبی است و تقریبا در همه جا گلیم خود را از آب کشیده ولی چرا در «زهرمار» نرفته به سمت اینکه کمی هم نقد کند جامعه مداحی را ؟

او از چه ترسیده؟ آیا اجازه اش را نداده اند؟؟

وقتی حتی امثال ده نمکی و تبریزی خیلی راحت حتی با جنگ هم شوخی میکنند چرا رضویان نباید یک گام به پیش میگذاشت و با جامعه مداحی شوخی میکرد؟

با این همه «زهرمار» همچنان فیلم سرپایی است چون سعی کرده راه را باز کند برای دیگرانی که میخواهند با مداحان شوخی کنند تا دستشان بسته نباشد.

«زهرمار» بازیهای خوبی هم دارد بخصوص بازی سیامک انصاری که خیلی راحت و بی لکنت نقش یک مداح را درآورده. اینها دستاوردهایی خوب است برای یک فیلم اولی به نام جواد رضویان.

مواجهه رئالیستی با ماوراء و ارتباط‌گیری با ارواح⇐قسمت پنجم سریال «احضار» عرضه شد+عکس

احضار(قسمت پنجم)

نمایش خانگی: پنجمین قسمت سریال «احضار» از طریق گلرنگ‌‎رسانه به شبکه خانگی عرضه شد.

«احضار» اولین سریال ایرانی است که در کنار مایه های ملودرام، روایتی ترسناک از ارتباط با ماوراء ارائه می‌کند.

«احضار» را رامین عباسی‌‌زاده کارگردانی و تهیه کرده است. امیرشیبان خاقانی تدوین سریال را برعهده داشته و شهاب کاظمی مجری طرح «احضار» بوده است.

الهه جعفری، شهریار ربانی، کیمیا ملایی، بنیامین پیروانی، حسین سیفی، ریحانه رضی، یاسمن همتی، نرگس امینی، نوش آفرین رحمانی، شیما مرزی، بهار خانی، محمد توکلی و با هنرمندی سلیمه رنگزن بازیگران این سریال هستند.

سریال «احضار» از طریق گلرنگ‌رسانه به شبکه خانگی عرضه شده است و امکان تماشای آن از طریق سامانه فیلیمو هم برای مخاطبان فراهم است. مدیریت تبلیغات و اطلاع‌رسانی سریال، مدیاژورنال است.

در قسمت پنجم «احضار» گذشته گیسو و اتفاقات خانه دکترسینا زیر ذره بین میرود و با ورود نیروهای اهریمنی به ماجرا متوجه میشویم چگونه پای گیسو به میز احضار و ارتباط با ماوراءالطبیعه باز شده است…

احضار(قسمت پنجم)
احضار(قسمت پنجم)

قسمت دوم «نهنگ آبی» به شبکه خانگی آمد+عکس

نهنگ آبی

نمایش خانگی: قسمت دوم «نهنگ آبی» فریدون جیرانی از طریق موسسه هنراول به شبکه خانگی آمد.

«نهنگ آبی» سریالی پرهزینه بوده و از بازیگران متنوعی سود میبرد و از جمله؛ لیلا حاتمی، ساعد سهیلی، حمیدرضا آذرنگ، ماهور الوند، فرهاد آئیش، مجید مظفری، ویشکا آسایش، حسین یاری، آزاده صمدی، پریوش نظریه، الهام کردا، ستاره پسیانی و دیبا زاهدی.

تهیه کنندگی «نهنگ آبی» را سعید ملکان برعهده داشته که در فصل اول سریال پرحاشیه «شهرزاد» به عنوان مجری طرح حضور داشته است.

نهنگ آبی
نهنگ آبی

 

«ماهورا» به شبکه خانگی رسید+عکس

ماهورا

نمایش خانگی: فیلم «ماهورا»حمید زرگرنژاد از طریق «تصویردنیای هنر» به شبکه خانگی رسید.

ساعد سهیلی، میترا حجار، بهاره کیان‌افشار، کامران تفتی، احمد کاوری، محسن افشانی، مهدی صبایی، مونا فرجاد، مالک سراج، یوسف مرادیان و داریوش ارجمند از بازیگران این فیلم  هستند.

در خلاصه داستان این فیلم که در حاشیه جنگ میگذرد، آمده: در زندگی تو زنی است با چشمانی شکوهمند که لبانش خوشه انگور و لبخندش موسیقی و گل، اما هرکس بخواهد به او نزدیک شود ناپدید می‌شود.

ماهورا
ماهورا