خانه بلاگ صفحه 12

شرط سیمافیلم برای پخش سریال “۸۷متر” در شبکه خانگی/کیانوش عیاری مطرح کرد

نمایش خانگی: کیانوش عیاری در ماه‌های اخیر دومین کمدی کارنامه خود “ویلای ساحلی” را در سینماها داشته که به لطف حضور رضا عطاران و پژمان جمشیدی، فروش خود را هم داشته. عیاری یک فیلم توقیف به نام “کاناپه” و یک سریال بلاتکلیف به نام “۸۷متر” را هم دارد.

سریال “۸۷متر” امکان پخش از تلویزیون را ندارد و برای پخش از شبکه خانگی هم باید هزینه تولید آن به تلویزیون پرداخت گردد. کیانوش عیاری در این باره به روزنامه شرق گفت: ما در حال پیداکردن یک پلتفرم هستیم که بتواند پول زیادی را که سیما‌فیلم برای این سریال می‌خواهد، پرداخت و «۸۷ متر» را پخش کند.

وی ادامه داد: اینکه چرا تلویزیون “۸۷متر” را پخش نمی‌کند برای من هم سؤال بزرگی است.

عیاری تاکید کرد: “۸۷متر” سریال خوبی است. خودم از آن راضی هستم و به نحوی دوستش دارم ولی نمی‌دانم چه مسئله‌ای باعث شده سریال پخش نشود. برای من تا این لحظه وضع پخش سریال «۸۷متر» نامعلوم است. اینکه بالاخره تلویزیون آن را پخش خواهد کرد یا تلوبیون یا پلتفرم را نمی‌دانم. در نهایت امیدوارم در پلتفرم پخش شود.

شرط سیمافیلم برای پخش سریال ۸۷متر در شبکه خانگی
شرط سیمافیلم برای پخش سریال ۸۷متر در شبکه خانگی

چرا نقشم در سریال “مرداب”، لال شد؟/محمود نظرعلیان در گفتگویی تفصیلی مطرح کرد

نمایش خانگی/هونام حقانی: اندامی درشت ، نگاهی برّان و تیز ، گویشی مقتدر و تا حدی خوف آور و البته عشق بی حد و حصر به نسکافه خصوصیات اصلی محمود نظر علیان بازیگر توانمندی است که بسیار محجوب و درجه یک است را تشکیل می دهد.
بازیگری که انواع و اقسام نقش های نامعتارف و جذاب مثل کنت خون آشام در دراکولا،پدر کم حرف و خشن در مردی که اسب شد، جن گیر غارنشین و بدوی در فیلم پوست شیر، مرد خشن و مقتدر در فیلم همه چیز برای فروشو … را تجربه کرده است. نظرعلیان تا مدتها هنرمند اصلی فیلم های مستقلی مثل  چند کیلو خرما برای مراسم تدفین بود. محمود نظر علیان برای بازی در زیر نورماه دیپلم افتخار بازیگر نقش مکمل را از فجر به دست آورد. با نظر علیان در باره آخرین حضورش در سریال مرداب که ازجمله سریال‌های موفق شبکه خانگی بوده است، گفتگویی انجام دادیم.

*تا به حال کمتر پیش آمده محمود نظر علیان را در قالب یک نقش روال پدر اهل خانواده ببینیم و به نظر می رسد علاقه خاصی به ایفای نقش های نامتعارف مثل مرد جن گیر در فیلم پوست، یا مرد هیولا گونه سریال مرداب دارید…

**در مرداب قرار بود این نقش گونه دیگری باشد…

*روز اول که به شما پیشنهاد بازی در مرداب شد نقشتان طور دیگری بود؟

**قرار بود این نقش دیالوگ داشته باشد و حرفهایش را بزند منتهی در شروع کار تصمیم گرفته شد این آدم حرف نزند و بخش های از بازیم نیز در حین پخش حذف شد…

*این نداشتن دیالوگ کار بازیگر را سخت می کند…
**نداشتن دیالوگ کار بازیگر را خیلی سخت می کند. مرداب بیست قسمت است و تقریبا در سریال یک دیالوگ هم نداشته ام بنابراین بازیم رفت به سمت ممیک چهره و بدن.

*توانایی خوبی دارید که نقش های کم دیالوگ را درست بازی کنید…

**نظر لطف شماست. جنس بازیم با این نقشها جور است و سعی میکنم با زبان بدن کاری کنم که عین حس موردنظر برای نقش، در اجرا درآید.

*از کارگردان و یا تهیه کننده درباره حذف بخش هایی از بازیتان سوال کردید؟

**من اهل این جور اعتراضات و پرسش ها نیستم و شاید کارگردان و یا شرکت پخش کننده چنین صلاحی را دیده و انجامش داده است.

*چه ویژگی در نقشی که در مرداب بازی کردید برایتان جذابیت بیشتری دارد….
** این آدم تنها است و هیچ تجربه زیست اجتماعی ندارد  و فرمانبردار صرف شکیب به واسطه رفاقت چهل ساله اش با او است. شکیب تصمیم گرفته تا هرکسی که دور برش است را به واسطه این مرد از بین ببرد و همین است که یک پایان غیرمنتظره را بر این سریال، رقم زد.

چرا نقشم در سریال "مرداب"، لال شد؟
چرا نقشم در سریال “مرداب”، لال شد؟

*در مرداب  با بازیگران باتجربه و جوانی مثل امیر جعفری و مجتبی پیرزاد هم بازی بودید.

* بازی امیر جعفری یکی از بهترین بازی های امیر جعفری است چون بازیگر درجه یکی است و خوشحالم که با او همبازی شدم. نکته مهم مرداب تیم بازیگری یکدست، خوب و ارزنده اش است، بروز نیک نژاد هم آدم دوست داشتنی، نیک اندیش وخوش فکری است و محمد شایسته تهیه‌کننده لایق و باتجربه و زیرکی است که نبض مخاطب را خوب می شناسد و برای همین کیفیت تولید را خیلی خوب حفظ کرده.

*استاد ایفای این نقشهای هیولا گونه آنتونی کوئین به خصوص در گوزپشت نتردام است. آیا از جنس بازی او تاثیری گرفته بودید؟

**تمام بازی های آنتونی کویین را دوست دارم و بازیگر مورد علاقه ام است و حرف شما را خیلی از دوستانم به من زده اند که استایل بازیم شبیه کویین است.

*با اغلب اهالی سینما همکاری داشته اید؛ از بزرگمهر رفیعا تا رضا عطاران تا سامان سالور و…

**رضا عطاران بازیگر و فیلمساز خاصی است که امضای شخصی در کارهایش دارد و دوست داشتم با او در فیلمی همکاری کنم و بفهم که نوع نگاهش به فیلمسازی و هدایت بازیگری چگونه است و خودم را محک بزنم که حضورم در این جنس فیلمها که متعلق به سینمای بدنه و مخاطب پسند است چگونه است. اغلب نقش هایم به جزچند مورد در فضای تجربی و هنری و طبیعت محوربوده است و به هرحال باید گونه‌های دیگر بازیگری را هم تجربه می کردم و با کمال میل این پیشنهاد را پذیرفتم. به نظرم سبکی که رضا عطاران در فیلم دراکولا به کار برده است، شیوه نویی در سینمای ایران محسوب می شد. عطاران در فیلمش به سراغ روایت قصه ای نام آشنا که متعلق به غرب و اروپا است می رود. داستانی که سینماگرانی نظیر فردریک مورنائو و کاپولا به سراغش رفته اند و فیلم هایی بر اساسش ساخته اند. داستانی که بسیار جدی و درام است. از طرفی نویسنده و بازیگر اصلی فیلم دراکولا خود رضا عطاران است. روحیه رضا عطاران خاص و درجه یک است و در کارش استایل خاصی دارد. رمز موفقیت عطاران در سریال و فیلم سازی هم استفاده از الگوهای آدم های واقعی و قابل باور ایرانی از طبقه متوسط روبه پایین است.

*آیا رضا عطاران در پشت صحنه فیلم دراکولا مثل جلوی دوربین اهل شوخی و طنز بود؟

**رضا عطاران آدم لایت و خوش مشربی است و در لحظات سخت کاری هم این روحیه اش را حفظ می کند، در سرصحنه هم فضای خوبی حاکم بود و لذت بردیم.

*آیا جزو بازیگرانی هستید که مدام در باره نقشتان پیشنهاد و کُنسه می دهید؟
**یک چیزهایی را مطرح کردم که بیشتر درباره جزئیات رفتاری ، شخصیتی و نوع بازیم بود و عطاران با روی باز حرفهایم را گوش می کرد. همیشه در بازیم به بهترین شیوه فکر می کنم و با کارگردان در میانش قرار می دهم تا اگر تشخیص داد استفاده کنم. وظیفه من بازیگر ، بازی کردن است و خوب در آمدن و یا بد شدن فیلم جزو وظائف کارگردان است.

*در اغلب کارهایی که بازی کرده اید ، نقش مردان مقتدر ، درون گرا ، کم حرف و عمل گرا را بازی کرده اید. آیا این رویکرد به دلیل ویژگی شخصیتی خودتان است؟

**در کلیت تا حدی  آدم کم حرف و درون گرایی هستم وایفای این نوع شخصیت ها را دوست دارم .در خانه و در مراسم های خصوصی آدم بذله گویی هستم و این طور نیست که در خانه هم یک جا بنشیم و عبوس و عنق باشم. در بحثی که مورد علاقه باشم و با آدم های هم‌سطحم هم وارد بحث و گفت وگو می شوم و کلا مثل همه آدم ها در مقطعی کم حرفم و در زمان دیگر بسته به شرایط پر حرف می شوم. در مواقعی که با آدم هایی که حرف مشترک داشته باشم معاشرت میکنم.

*از کار با جوانها تا باتجربه ها را در کارنامه دارید؟

**کار با جوانها به من انرژی و انگیزه می دهد و خوشحال می شوم تجربیات چند دهه ای من در عرصه هنر را در اختیارشان قرار بدهم. اغلب این کارگردانهای جوان می خواستند در فیلم سازی تجربه های جدیدی را بیازمایند و خوشحالم که در این راه در کنارشان بودم. موقعی که امیر ثقفی به من پیشنهاد بازی در فیلم مردی که اسب شد را داد با کمال میل قبولش کردم. در حین کار متوجه شدم با فیلم سخت و دشواری روبه رو هستم و به جرات می توانم بگویم این فیلم یکی ازسخت ترین فیلم های سال های اخیر سینمای ایران است. شرایط تولید آنقدر سخت بود که در سکانسی  زانویم نیز دچار آسیب دیدگی شد که اثراتش هم تا به امروز ادامه دارد. من هم این شیوه را دوست دارم و خسته نمی شوم و مرد فیلم و روزهای سختم. البته هیچکدام از فیلم های در محیط های راحت نبوده و عموما در کوه ، جنگل و روستا و بیابان بوده است.

*بنابراین شما بازیگر فیلم های طبیعت محور هستید؟

** عبارت درستی است. خیلی به محیط شهری علاقه ندارم . در فیلم ممیرو که در زمستان  فیلمبرداری شد، در هوای چند درجه زیر صفر اطراف اردبیل کار کردیم  و با کار دشواری مواجه بودیم. وجود این سختی هاست که من را در بازیگری راضی می کند.

*به جز حضور در مرداب کمتر در سریال بازی کرده اید…
** علاقه با بازی در سریال به واسطه زمان طولانی فیلمبرداریش ندارم.

*خوبی سریال های نمایش خانگی بازتاب سریع واکنش مخاطب بعد از دیدن کار است.

**بله، یکی از دلائل بازیم در مرداب همین بود و چون همزمان پخش مرداب با فیلمبرداری بود بازتاب نظرات مخاطب خیلی به من کمک کرد.

*به سبک کاری کدام نویسنده علاقه دارید؟

**چخوف را دوست دارم و امیدوارم روزی در فیلمی اقتباسی از کارهای آنتوان چخوف بازی کنم.

فرهنگستان علوم پزشکی به‌دنبال تببین سلامت معنوی در جامعه/در همایش فرهنگی سلامت معنوی اسلامی مطرح شد

نمایش خانگی/محمد شاکری: کار خوب مشترکی که بعد از انقلاب با همکاری حوزه علمیه به نتیجه رسیده همین سلامت معنوی است. پژوهشگاه رشاد یکی از کارهای مهمش آن است که آثار ملی و دینی را در حوزه سلامت معنوی، تدوین کند.

دکتر عباس زاده در همایش سلامت معنوی اسلامی با بیان مطلب فوق گفت: همایش ما دستاوردهایی دارد مختلف و متنوع در حیطه های متعدد. امسال بحث سلامت معنوی قرآن، مدنظر ماست. در این همایش یک شخصیت الگو در حیطه سلامت معنوی را معرفی می‌کنیم و مشارکت نسل جوان در بحث سلامت معنوی را پی گرفته‌ایم.

دکتر علیرضا مرندی رئیس فرهنگستان علوم پزشکی در این نشست گفت: سلامت معنوی چهار دهه ای است که توسط سازمان جهانی سلامت تایید شده و در عین حال بُعد دیگری را علاوه بر وجه دیگر سلامت تایید کردند به نام سلامت معنوی. بحث دیانت از جمله وجوه این مبحث است‌. الان آیت الله رشاد ورود کرده اند تا سند سلامت معنوی توسط پژوهشگاه نوشته شده و به تصویب برسد.

دکتر مرندی گفت: سلامت معنوی اسلامی یعنی همان دین داری و منطبق بر آموزه های قرآنی. در غرب بیشتر بر امور متافیزیکی مثل یوگا متکی هستند ولی در اینجا همه چیز کاملا برآمده از قرآن و آموزه های قرآنی است. برای نهادینه کردن این مقوله در اجتماع، کار راحتی نداریم ولی باید تلاش کنیم که ارزشهای انسانی جوری آموزش داده شود که نهادینه گردد در جامعه.

او افزود: تکامل سالهای اول زندگی و تاکید بر امور اخلاقی مثل دروغ نگفتن و… در ماه‌های آخر بارداری و ابتدای زندگی، بسیار مهم است و باید در بحث سلامت معنوی بسیار بدان اهمیت داده شود. سلامت معنوی با سلامت روان از زمین تا آسمان در تفاوت است. آموزش و پرورش در این حیطه نقشش بسیار بالاست. روحانیت هم به کمک ما آمده و باعث خواهد شد که بتوانیم امور مرتبط با سلامت معنوی را به طور جدی پیش ببریم. سی سال بود که هیچ کس هیچ کاری نکرده بود و درنتیجه کتب غربی، آمدند و فراگیر شدند ولي به هر حال فرهنگستان جلو آمده و قصد دارد خلاء را پر کند.

دکتر مرندی متذکر شد: جامعه پزشکی هم مثل کل جامعه، رشد معنوی نداشته و از طرفی بخشی از ساختار هم با پزشکان، میانه ندارد و مثلا در سریال‌ها یا با پزشکان شوخی می‌کنند یا با نانوایان. در دفاع مقدس، پزشکانی داشتیم که همدوش رزمندگان بودند یا در دوران کرونا که حدود سیصد شهید از جامعه پزشکی داشتیم پس نباید برخورد قهری با پزشکان داشت و باید به سمت ایجاب رفت.

دکتر مرندی گفت: هر صنفی اگر به خدا معتقد باشد و سلامت معنوی را جدی بگیرد قطعا با رشد مواجه خواهد شد. توسعه مناطق محروم فوق العاده تاثیر دارد در سلامت معنوی. زمانی در برخی استان ها اصلا پزشک ایرانی نداشتیم ولی حالا اوضاع خیلی بهتر شده. مقاله ای برای دانشگاه مریلند را سالها قبل خواندم با محوریت دو گروه بیمار که برای یک گروه دعا خوانده شد و معلوم شد که برای این گروه، طول عمر بیشتر شد. یا در دوران جنگ که وزیر شدم با وجود کمبود منابع ولی با توکل، سعی کردم شرایط خوبی را فراهم کنم و به سمتی ببرم اوضاع را که از بسیاری مشکلات جلوگیری گردد.

دکتر عباس زاده عضو شورای سلامت معنوی فرهنگستان بیان داشت: سلامت معنوی با رویکرد اسلامی وضعیتی است که بینش و کنش و رفتارهای آدمی مرتبط با اصول اسلامی باشد. سلامت معنوی را یک بعد در کنار دیگر ابعاد درنظر می‌گیرند ولی از نظر اسلامی، این طور نیست چون سلامت معنوی ارجح است بر دیگر وجوه مثلا بسیاری از معضلات روانشناسی با معنویت حل می‌شود. قرآن، سلامت معنوی اسلامی و جامعه سه کلیدواژه این همایش هستند.

او ادامه داد: تصویر قرآن از سلامت معنوی، واکاوی نتایج سلامت معنوی در قرآن، مبانی انسان شناختی، مبانی هستی شناسی، مطالعه راهکارهای اجرایی و نهادینه سازی سلامت معنوی قرآنی در جامعه، استفاده از ظرفیت محیطهای آموزشی برای رشد معنویت درجامعه و… ازجمله اهداف سلامت معنوی است. همایش، ۹ محور خواهد داشت و  ازجمله چیستی، ارتباط سلامت معنوی با دیگر ابعاد، سلامت معنوی قرآن‌بنیاد و دیگر ابعاد، بحث فضای مجازی و…

در این نشست دکتر ابوالقاسمی از دیگر اعضای فرهنگستان درباره سلامت معنوی بیان داشت: مهمترین دغدغه فرهنگستان باید تببین سلامت معنوی در جامعه باشد. حوزه و وزارت بهداشت پای کار آمده‌اند و صداوسیما هم باید پای کار بیاید. استفاده از ظرفیت های مراکز بهداشتی درمانی هم در دستور کار است و همه باید پای کار بیایند. بحث سند سلامت معنوی اسلامی، هم‌افزایی دستگاهها را می طلبد. درسنامه سلامت معنوی هم تدوین شده و قرار است وارد سیستم آموزشی شود. سلامت روانی را شاید با دارو بتوان ایجاد کرد ولی سلامت معنوی را نمی‌توان با دارو ایجاد کرد. موضوع توکل یا دعا از موضوعاتی است که در بحث سلامت معنوی بسیار به کار می‌آید.

با معرفی چهره های جدید؛ “پایان بازی” آماده نمایش شد

نمایش خانگی: با اتمام مراحل فنی” پایان بازی” جدیدترین فیلم احمد عبداللهیان بلوچی در مقام نویسنده و کارگردان که فیلمبرداری آن در سکوت خبری انجام شده بود این فیلم هم اکنون آماده نمایش می باشد.

“پایان بازی” در استان گیلان فیلمبرداری شده و شهرهای رشت،لاهیجان،بندرانزلی، آستانه اشرفیه,لنگرود و بندر کیاشهر لوکیشن های فیلم عبداللهیان بوده اند.

در این فیلم همانند آثار قبلی کارگردان از چهره های جدیدی استفاده شده است که با این فیلم معرفی خواهند شد.

عبداللهیان مثل دو فیلم بلند قبلی اش(باتلاق و درباره آمنه) این فیلم را نیز برای عرضه در شبکه نمایش خانگی تولید کرده و “پایان بازی” از یکشنبه ۶ اسفندماه در پلتفرم فیلیمو پخش خواهد شد.

مرجان خورمهر،بهزاد درواری،مونا خورمهر و

چند چهره دیگر با این فیلم معرفی خواهند شد و همچنین از حضور سودابه جعفرزاد و بیژن لرد نیز در جلوی دوربین استفاده شده است.

 

عوامل فیلم پایان بازی عبارتند از:

تهیه کننده،نویسنده و کارگردان: احمد عبداللهیان بلوچی- مدیر تولید و مجری طرح: حسین باقریان- تدوین: شهاب بشیری – مدیرفیلمبرداری: حسین بدرطالعی- مدیر صدابرداری:حمید سلیمان زاده منفرد- صداگذاری و میکس: امید قربانی- طراح صحنه و لباس: مرجان خورمهر- موسیقی: علیرضا عسکران- اصلاح رنگ و نور: سامان مجدوفایی،آرش کاظم زاده- دستیار کارگردان و برنامه ریز: آرش عبداللهیان- جانشین تهیه: مهدی خرمی- جانشین تولید: بهزاد درواری مشاوران پروژه: افشین عبداللهیان- محمدرضا صمیمی مقدم-

دستیار تهیه: الهام حیدری عکاس: مهیار قلی زاده طراح پوستر: فرزاد اسدیان-  مشاور رسانه ای: مسعود احمدی /با معرفی: مرجان خورمهر- بهزاد درواری- مونا خورمهر ، با حضور: سودابه جعفرزاد- بیژن لرد

خلاصه داستان: پسر جوانی که اوضاع مالی مناسبی ندارد و به دنبال کار می باشد در کافه رستوران مجللی استخدام شده و پس از مدتی کوتاه با خانمی که صاحب آن مجموعه است درگیر رابطه ای عاطفی می شود. این رابطه او را درگیر ماجراهای پیچیده ای خواهد کرد…

احمد عبداللهیان بلوچی تاکنون هفده فیلم کوتاه داستانی و هفت فیلم نیمه بلند ساخته و دو فیلم بلند ویدیویی او با نام‌های باتلاق و درباره آمنه در شبکه نمایش خانگی پخش شده است.

فیلم درباره آمنه این کارگردان در پلتفرم فیلیمو بارگذاری شده است.

مارال بنی آدم برنده سیمرغ بازیگری فجر۴۲: بازی در “زخم کاری” را رد کردم تا به “پروین” برسم

نمایش خانگی: پروژه پروین در حال پیش‌تولید بود که به من پیشنهاد بازی در آن را دادند. قرار بود در سریال زخم‌کاری همکاری داشته باشم و حتی سه سکانس هم بازی کرده بودم، ولی از آنجا که روند فیلمنامه در فصل سوم تغییراتی کرد که باب میل من نبود و احساس کردم هیچ چالشی برای من نخواهد داشت، صحبت کردم و دلایلم را توضیح دادم و آنها هم پذیرفتند و از کار بیرون آمدم. بعد از آن دوباره برای پروین با من تماس گرفتند و متوجه شدند دیگر در «زخم‌کاری» نیستم که از من دعوت کردند در این فیلم بازی کنم.

 

مارال بنی آدم برنده سیمرغ بازیگری جشنواره فیلم فجر۴۲ برای باری در نقش پروین اعتصامی در فیلم پروین، با بیان مطلب فوق به همشهری گفت: اصلا برایم مهم نیست زیاد و پشت‌سر هم کار کنم. برای من نقش‌هایی که بازی می‌کنم بسیار مهم هستند و تا به امروز هم تلاش کرده‌ام در این روند اشتباه نکنم. شاید یکی، دو بار نقش‌هایی را که نباید، قبول ‌ و در فیلم‌هایی بازی کرده‌ام که فیلمنامه‌های ضعیفی داشته‌اند یا در زمان فیلمبرداری تغییرات زیادی کرده‌اند؛ ولی برایم تجربه شده تا دیگر تکرار نشود. همیشه به این فکر می‌کنم که در نقش‌های ماندگار بازی کنم. احترام زیادی هم برای بازیگری در هر مدیومی‌ قائل هستم، ولی به‌نظرم بازی در تئاتر واقعا سخت‌تر از بازی جلوی دوربین است.

 

بنی آدم ادامه داد: اعتقاد دارم حتی یک پلان در یک فیلم یا یک قسمت یا سکانس در یک‌سریال می‌تواند آنقدر به دیده‌شدن بازیگر کمک کند که لازم نباشد از ابتدا تا انتهای فیلم یا یک‌سریال حضور داشته باشد یا حتی تئاتر. این به توانایی بازیگر برمی‌گردد که بتواند نقشی را که به او پیشنهاد می‌شود، بسازد؛ به همین دلیل برای من مهم نیست نقش اول باشم. من نقشی را قبول می‌کنم که تأثیرگذار باشد و برایم چالش داشته باشد. چند وقت پیش یکی از همکاران، من را برای بازی در یک‌سریال در شبکه نمایش خانگی دعوت کرد که جزو نقش‌های اصلی بود. بازیگرانی هم که قرار بود با آنها بازی داشته باشم، همه بازیگران چهره بودند، ولی من نقشی را دوست داشتم که شاید بازی کمتری داشت و با بازیگران چهره هم رودررو نبود؛ چون به‌نظر خودم مرا به چالش می‌کشید. احساس می‌کردم برای من آزمایش بزرگی است اگر بتوانم در آن نقش دیده شوم. در نهایت با هم به نتیجه نرسیدیم و این اتفاق نیفتاد، ولی برای من مهم است که نقشی که بازی می‌کنم به من انگیزه بدهد تا توانایی‌هایم را نشان بدهم و در آن نقش تا جایی که توان داشته باشم، بدرخشم.

مارال بنی آدم: زخم کاری را رد کردم تا به پروین برسم
مارال بنی آدم: زخم کاری را رد کردم تا به پروین برسم

بنی آدم ادامه داد: پروژه پروین باعث شد ارادتم به یکی از شاعران مهم کشورم خیلی بیشتر شود؛ چون فوق‌العاده زیاد درباره او تحقیق و مطالعه کردم. تمام شعرهای او را خواندم. از دوستان محققم کمک گرفتم و مطالب مهمی به دستم رسید. حتی سر مزارش رفتم و از او کسب اجازه کردم که بتوانم نقشش را بازی کنم. او بسیار انسان بزرگ و تأثیرگذاری بوده است؛ حتی بعضی از تحقیقات من در فیلمنامه هم لحاظ شد.

 

این بازیگر افزود: از نظر ویژگی‌های ظاهری من اصلا شبیه پروین اعتصامی ‌نیستم و برای اینکه به نقش از نظر چهره نزدیک شوم، با تیم حرفه‌ای گریم‌ آقای خلج و مجریانشان خیلی بحث و گفت‌وگو داشتیم. از آنها خواستم برایم از پروگ استفاده نکنند و موهای خودم را کوتاه کنند و ابروهایم را کامل تیغ بزنند. از طرف دیگر از آنجا که صورت من خیلی تکیده‌تر از صورت پروین اعتصامی‌ بود، با یک متخصص تغذیه‌ صحبت کردم و حتی با مشاورت با یک متخصص پوست و زیبایی، فیلر تزریق کردم تا صورتم پرتر شود. باز هم می‌گویم واقعا برای اینکه شبیه پروین اعتصامی ‌شوم، گروه گریم زحمت زیادی کشیدند.

 

 

 

 

 

لوازم منزل اهالی سریال دفتر یادداشت چه برندی است؟

نمایش خانگی: شرکت سام سرویس در سال 1380 با هدف ارائه سرویس و خدمات پس از فروش  محصولات خانگی، صوتی تصویری، موبایل و کامپیوتری تاسیس شد.

سریال دفتر یادداشت با بازی رضا عطاران توجه زیادی را به خود جلب کرده است، یک کمدی متفاوت از کیارش اسدی‌زاد که با نگاهی خاص و قصه‌ای جالب، مورد پسند طرفداران این ژانر قرار گرفته است.

شاید برای شما هم سوال باشد که لوازم منزل اهالی سریال دفتر یادداشت چه برندی است؟
نکته جالب توجه این سریال حضور بسیار پررنگ لوازم خانگی سام است، برندی نام آشنا با سبقه ای کهن، برندی ایرانی که کیفیتی متفاوت  ارائه داده است. گروه صنعتی سام علاوه بر توانمندی در تولید لوازم خانگی، برند معتبر سام سرویس را با خود همراه دارد.
شرکت سام سرویس در سال 1380 با هدف ارائه سرویس و خدمات پس از فروش  محصولات خانگی، صوتی تصویری، موبایل و کامپیوتری تاسیس شد. این شرکت که پیش تر با واردات و خدمات پس از فروش محصولات سامسونگ شناخته می‌شد، در حال حاضر تامین خدمت وارانتی و گارانتی محصولات سام را عهده دار است.
سام سرویس حسن شهرت خود را مدیون خدمات پس از فروش با کیفیتی است که بیش از دو دهه به مشتریان خود ارائه داده است، آن هم مشتریانی که همیشه از ضعف خدمات پس از فروش و گارانتی ضعیف در ایران شکایت دارند. بعد از اعمال تحریم ها، سام الکترونیک به عنوان شریک و نماینده رسمی سامسونگ در ایران در این مقطع در برابر یک تصمیم مهم قرار گرفت و به جای خالی کردن میدان،  تولید لوازم خانگی با برند خود را اغاز کرد.

محصولات سام حسن شهرت گارانتی با کیفیت سام سرویس را پشت سر خود دارد، ویژگی که باعث شد تا سام یک شبه از بسیاری رقبای خود سبقت بگیرد و به انتخاب اول خریداران تبدیل شود. کیفیت تلویزیون سام را در کنار 2 ماه مهلت تعویض، 2 سال گارانتی و 2 سال بیمه با خدماتی مازاد بر گارانتی قرار دهید تا متوجه شوید سام نه تنها در کیفیت محصول بلکه در خدمات پس از فروش هم حرف‌هایی جدی برای گفتن دارد.
گارانتی و خدمات پس از فروش طولانی همیشه یکی از نشانه‌های اطمینان خاطر تولید کننده نسبت به محصولات خود است، ویژگی که در محصولات سام خودنمایی می‌کند و بسیار چشم‌گیر است.
سام به پشتوانه تجربه غنی خود در حوزه تولید لوازم خانگی و تصویری، می کوشد تولید محصولاتی با کیفیت بسیار بالا داشته باشد تا بهترین تجربه از خرید و خدمات را به مشتریان اش عرضه کند.

برای تماشای ویدئو اینجا را ببینید.

سریال‌سازان شبکه خانگی به فکر افزایش کیفیت باشند و نه به فکر خرید ملک و ویلا و ماشین!/آیدا مصباحی از مدیران ارشد #نماوا بعد از تقدیر در آیین سپاس مطرح کرد

نمایش خانگی: برگزاری آیین سپاس تهیه‌کنندگان سینمای ایران با تقدیر از برخی تهیه‌کننده های فعال در ادوار مختلف برگزار شد.

آیدا مصباحی از فعالان شبکه خانگی که سابقه مدیریت ارشد در پلتفرم نماوا را هم داشته بعد از تقدیر خود در این مراسم به انتقاد از برخی سریال سازان پرداخت که به جای افزایش کیفیت به دنبال کاسبی هستند.

متن یادداشت آیدا مصباحی را بخوانید:

در آیین سپاس جامعه صنفی تهیه کنندگان ایران افتخار این را داشتم به عنوان نماینده پلتفرم نماوا لوح تقدير و تندیس پلتفرم برتر در ایام کرونا را دریافت کنم. صدایم به دلیل درگیری که هنوز با این ویروس جدید منحوس و درگیر شدن تارهای صوتی دارم، یاری نکرد که درست صحبت کنم، منقطع حرف زدم اما حالا به عنوان کسی که نزدیک به چهار سال کنار این پلتفرم هستم و در مراوده با دیگر پلتفرمهای بزرگ این صنف، به شخصه مفتخر هستم به عضویت در اتحادیه جامعه صنفی تهیه کنندگان-چون تاکنون تنها اتحادیه ای بوده که در بین اصناف و سازمانها و تشکل ها و شوراهای مختلف دولتی و غیر دولتی مرتبط با حوزه فرهنگی توانسته نقش پلتفرم ها در یاری رساندن به صنعت سینما و همراهی برای گذران چرخه اقتصادی را در دوره ی کرونا را ارزیابی کند.

شاید از دید خیلی ها وجود پلتفرم ها بد یا از دید بسیاری، خوب باشد، برای عده ای کم یا یا برای کسانی کافی باشد. با داشتن مخالفین و موافقین
صاحب منصب و صاحب قدرت، این صنعت نوپا و گیس کشی های متوالی برای نظارت بر آنها نه مراقبت و توسعه‌اش و خیلی از مسایلی که شاید بعدتر در موردش حرف خواهیم زد باعث شده بالاخره فضای وی‌او‌دی فضای پرتنشی باشد.

نمی توان وجدان داشت و منکر تاثیر پلتفرمها بر چرخه اقتصادی سینماگران و ایجاد سرگرمی بصری‌شان و تولید سریالهایی پر مخاطب و با کیفیت شد. بله! آزمون و خطاهای بسیاری شکل گرفت تا اتفاقهای خوبش به ثمر بشیند اما مساله مهم دغدغه‌ی بقا و تلاش  و پشتکار مهر‌ه‌های اصلی وی او دی کشور است. جدال برای ریگولاتری آنها و تعامل با نظارت گر و سختی‌هایش، گویای مهم و موثر بودن این صنعت است.

قطعا اگر دست به دست دادن پلتفرم‌ها با تکیه بر هنر و توانایی سینماگران شریف باقیمانده، نبود آثار بعضی ها صرفا با توانایی شخصی‌شان هیچوقت ساخته نمی‌شد. آن‌هایی که مهمان کوتاه مدت این بستر بودند و پروژه‌ها را با بی مسئولیتی و با نگاه خزانه داری به پلتفرم‌ها تنها منبع درآمدی  پرسود دیدند و عده ای که صرفا با نگاه مطرح شدن برند شخصی با سرمایه دیگران آمدند و بی شک به زودی کنار می روند حسابشان جداست از کسانی  که در جایگاه تهیه کننده به عنوان نفر اول طرف مذاکره پلتفرم ها بودند و با نگاهی دلسوزانه و رو به رشد به قد کشیدن این صنعت کمک کردند. امیدوارم این فهم در جایگاههای مختلف و تاثیر گذار از تهیه کننده تا دوستان بازیگر دغدغه مند و اصیل  و صنف‌های دیگر این حوزه به درستی و ادامه دارتر دیده شود و اگر اختلاف نظری هم هست کاش بر سر کیفیت بهتر باشد نه در ابعاد و  اندازه‌ی بالا و پایین کردن  قیمت برای خرید ملک یا خانه یا اتومبیل جدید بازیگر یا تهیه کننده و یا کارگردانی.

بی شک شأن بزرگمنشان سینما هرگز این مسیر را نرفته و نمی رود و خطاب من به کسانی است که اگر هر شغلی داشتند هم همین رویکرد را پیاده می‌کردند،کسانی که راه ورود و حضورشان به سینما بی‌شک از راه درست نبوده و یا دغدغه‌ای برای سینما ندارند. آرزو می‌کنم نسبت عادلانه ای برقرار شود برای  همکاری عوامل اصلی پروژه‌ها و تمام کسانی که برای ساخت یک اثر زحمت  می کشند که قطعا پلتفرم‌ها در کم کردن این فاصله‌های رقمی و عددی
باید تاثیرگذار عمل کنند و هر کسی به سهم خود برای این مهم قدمی بردارد.

کاش این امر ساده هم برای برخی از سینماگران جا بیفتند که وی او دی ها و سرمایه گذارانش در نهایت تصمیم اقتصادیشان را با پر ریسک ترین صنعت کشور ( حوزه فرهنگ) گره زده و پابه‌پای دلسوزان این حوزه به سهم خود دغدغه‌ی فرهنگیشان را انجام داده‌ و می‌دهند اما کسانی که رقم‌های تولید را به اعدادی نشدنی و زیان ده می‌رسانند بهتر است در جریان باشند که وی او دی و سریال سازی و سینما روزی موفق می‌شود که تبدیل به صنعتی سودده و رو به رشد برای همه‌ی اعضایش باشد.

به عنوان عضوی کوچک از جامعه‌ی تهیه کنندگان و به عنوان  کسی که تجربه ی حضور در پروسه تولید و انعقاد قراردادهای متعددی در این صنعت را در این چند سال داشته، تقاضا می کنم بخش نظارتی و حقوقی جامعه صنفی بر عملکرد تهیه کنندگانش بیشتر  ورود کند تا صنف تهیه کنندگان، تهیه کنندگانی بزرگ و موفق و کاربلد را به عنوان بازوهای اجرایی درست برای پلتفرم ها و بزرگتر شدن صنعت نمایش خانگی معرفی نماید که کلاس درس باشد برای بقیه تهیه‌کنندگان‌.

در این وانفسای مدیریتی در خیلی از بخش‌ها وجود سیدضیاء هاشمی و صنفی ریشه دار مثل جامعه صنفی تهیه‌کنندگان میتواند دل گرمی بیشتری برای بقای این صنعت  و به دنبال آن رسیدن به نقطه آرامش برای اهالی محترم فرهنگ و هنر و جامعه شریف سینمایی و صاحبین سرمایه در بخش خصوصی باشد.

چرا “شبکه مخفی زنان” نگرفت؟

نمایش خانگی/مجید ناصری: سریال شبکه مخفی زنان ساخته افشین هاشمی با وجود حاشیه سازی های متعدد بخصوص بر سر توقیف و در عین حال استفاده از انبوه بازیگر معروف و حتی قرار دادن علیرضا زرین دست در مدیریت فیلمبرداری، نتوانست موجی در شبکه خانگی ایجاد کند.

یک دلیل این امر به پراکنده گویی سریال برمی‌گشت و اینکه محمد رحمانیان نویسنده سریال میخواست هرچه کاراکتر زن شهیر است را در یک سریال وارد و خارج کند که البته برای خبرسازی های هفتگی خوب بود اینکه مثلا یک بار پروین اعتصامی وارد سریال شود، یک بار ایران تیمورتاش، یک بار نصرت الملوک کاشانچی، یک بار پری آقابایف، یک بار نیمتاج سلماسی و…

ولی اینکه کل سریال را به چشم یک بولتن خبری بنگرید و سعی کنید مثلا هر هفته با رونمایی از یک شخصیت دارای معادل بیرونی، تیتر سازی کنید معلوم است که جواب نمی‌دهد وقتی خط داستانی جذاب و واحدی وجود نداشته باشد  و بخواهی سی قسمت هم داستان را ادامه دهی.

سریال هایی مثل پوست شیر هم برای آن که به آب بندی نیفتد تبدیل شدند به سه فصل هشت قسمته یا سریال خاتون که باز در سه فصل هشت قسمته پخش شد یا حتی در تلویزیون سریال رحیل در دو فصل حدود بیست قسمته پخش شد. درست است که سریال‌هایی مثل شهرزاد  را داشتیم که فصل اول آنها تا ۲۸ قسمت بود ولی آنجا کشش داستانی ایجاب می‌کرد که داستان ادامه پیدا کند ولی واقعا خط داستانی شبکه مخفی زنان آن قدر جذابیت پیگیری نداشت که سی قسمت ادامه یابد.

محمد رحمانیان به عنوان نویسنده شبکه مخفی زنان می توانست به جای کش دادن داستان سریال تا سی قسمت نهایتا آن را در ده قسمت جمع می‌کرد یعنی از زوائد و شاخ و برگ های اضافی میزد و به جایش یک داستان واحد مثلا ماجرای همان میرزا محمود زنبورکچی و مسأله تعدد زوجاتش را تعریف می‌کرد که هرچند یادآور کمدی های نصرت کریمی-مثل عیالوار و تختخواب سه نفره است- ولی به هر حال مخاطب را سردرگم و مغشوش نمی‌کرد که بالاخره شبکه مخفی زنان داستان چه کسی و چه چیزی را میگوید؟ اینکه رحمانیان در عین اینکه چیزی را نوشته که یادآور عیالوار است ولی در عین حال بناست تعابیر سیاسی به آن منگنه کرده و ربطش هم دهد به فمینیسم، باعث شده با محصولی سردرگم روبرو باشیم که نه میتواند مخاطب عام را جلب کند و نه مخاطب خاص را.

شبکه مخفی زنان
شبکه مخفی زنان

اگر آثاری که افشین هاشمی تا اینجا کارگردانی کرده مرور کنیم می بینیم که هیچ کدام از فیلم‌هایش-نه گذر موقت و نه خداحافظ دختر شیرازی- و نه هیچ کدام از سریالهایش-نه همین شبکه مخفی زنان و نه آن یکی داوینچیز- خط داستانی پر و پیمان که به کار یک محصول جذاب بیاید را ندارند و برای همین هم بود که هر دو فیلم سینمایی اش در گیشه، شکست خوردند. هاشمی البته شاید به خاطر علایق ژورنالیستی خوب بلد است با قرار دادن اله مان های فرامتنی، اثرش را پروپاگاندا کند ولی کجاست سریالی که بشود حتی ده قسمت آن را مداوم دید؟ البته قبل از آن کجا بود فیلمی که بتواند در جلب مخاطب، موفق باشد؟ تنها خاطره خوب مان از فیلمسازی افشین-که اتفاقا سینماگر فهیمی هم هست-فیلم خسته نباشید است که آن هم به خاطر دوکارگردانه بودن و اشتراک با محسن قرایی، نمی‌تواند محصول خالص هاشمی باشد پس نیک تر آن است که افشین هاشمی فعلا دور سریال سازی را خط بکشد و حتی اگر میخواهد فیلم بسازد بر روی متونی از فیلمنامه نویسان امتحان پس داده کار کند. متاسفیم که بگوییم تنها تجربه سینمایی محمد رحمانیان-نویسنده شبکه مخفی زنان- هم فیلمی کسالت بار به نام سینمانیمکت بود و افشین هاشمی برای نگارش فیلمنامه باید سراغ سناریست هایی صاحب رزومه موفق در سینما و تلویزیون برود و بعد از آبدیده شدن در فیلمسازی، به سراغ مینی سریال سازی و سپس سریال سازی بیاید؟

نمی‌شود از شبکه مخفی زنان گفت و از هنر دست زرین‌دست نگفت که واقعا قاب های دل انگیز و خواستنی اش حتی در مغشوش ترین روایت نیز حظ بصری را ایجاد می‌کند و چه حیف که چنین هنرمندانی، هیچ رهروان صادقی نداشته اند.

برگزاری نشست فرهنگی-پزشکی مرتبط با حجاح در فرهنگستان علوم پزشکی  

نمایش خانگی/مجید ناصری: نهایی سلسله نشست‌های فرهنگی-پزشکی بررسی مفهوم ” استطاعت بدنی حجاج” و مصادیق آن که به اهتمام فرهنگستان علوم پزشکی جمهوری اسلامی ایران، موسسه موضوع شناسی احکام فقهی و حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت برگزار شده بود ۱۹ دی ۱۴۰۲ با حضور نمایندگان رسانه‌ها در سالن مجمع عمومی فرهنگستان علوم پزشکی منتشر شد.

 

این سلسله نشست‌ها با حضور پزشکان متخصص و فوق تخصص در رشته‌های مختلف، مرکز پزشکی حج و زیارت و عالمان حوزه‌های علمیه در طول سال ۱۴۰۲ برگزار شده بود و طی آنها بررسی دقیق و موشکافانه انواع بیماری‌ها به عنوان مصداق عدم استطاعت بدنی برای سفر حج انجام شده بود تا مکلفین بیمار با توجه به احراز یا عدم احراز شرایط استطاعت بدنی تکلیف خود را در باره وجوب یا عدم وجوب فریضه حج برای خود بدانند. با این معیارهای موردتوافق اطبا و فقها برای مدت ۵ سال از یک سو از اعزام افراد فاقد استطاعت بدنی به حج که برای سلامت آنها خطرناک است جلوگیری می‌شود و از سوی دیگر مشکلات کاروان‌های اعزامی به‌واسطه تحمیل ناخواسته بار ناشی از اعزام بیماران فاقد استطاعت بدنی رفع خواهد شد.

 

دکتر سیدعلیرضا مرندی رئیس فرهنگستان علوم پزشکی کشور، حجت‌الاسلام و المسلمین محمدحسین فلاح زاده، رئیس مرکز موضوع شناسی فقهی، حجت الاسلام و المسلمین سیدحسین رکن الدینی معاون فرهنگی نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت، دکتر محمدعلی محققی معاون علمی فرهنگستان علوم پزشکی و دکتر طاهر درودی معاون مرکز پزشکی حج و زیارت جمعیت هلال احمر در نشست نهایی اعلام معیار‌های پزشکی استطاعت بدنی در حج حضور داشتند و هریک در باره ویژگی‌های این همکاری علمی و نتایج مترتب بر آن سخنانی را بیان کردند و پیرامون چگونگی تداوم این همکاری برای بررسی نحوه اجرایی شدن این معیارها نیز به بحث و تبادل نظر پرداختند. حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالفتاح نواب نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت نیز از طریق ارتباط مجازی در جلسه حضور یافته و از دست‌اندرکاران تدوین این سند تشکر کردند.

 

این معیارها که در ۵ سال آینده، مبنای تصمیم پزشکان سازمان حج و زیارت برای ارزیابی توانایی اعزام بیماران به حج یا فقدان آن خواهد بود در قالب جداولی از مصادیق عدم استطاعت بدنی در بیماری‌های مختلف در اختیار نهاد نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت قرار گرفت و بیانیه رسمی اعلام این توافق علمی فرهنگی نیز در اختیار رسانه‌ها قرار گرفت.

 

گفتنی است این نشست 19 دیماه 1402در سالن مجمع عمومی(ابن سینا) برگزار شد و حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسین رکن‌الدینی معاون فرهنگی نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت در گفتگوی اختصاصی با روابط عمومی و امور بین‌الملل فرهنگستان علوم پزشکی شمه‌ای از انگیزه‌های اجرای این برنامه مشترک و نتایج آن را بیان کردند که این گفتگو در بخش چندرسانه‌ای وبگاه فرهنگستان قابل مشاهده است.

داستان کوتاه ما اگر از رمان و ناداستان جلوتر نباشد، عقب‌­تر نیست/نویسنده تجلیل شده جایزه ادبی جلال آل احمد مطرح کرد

نمایش خانگی/خدیجه زمانیان: “از قبل یکشنبه می‌شود” نوشته علی شاه مرادی که توسط نشر خزه منتشر شده، مجموعه ۲۰ داستان کوتاه است. از ویژگی‌های کتاب می‌توان به زبان استفاده شده در آن اشاره کرد که گاه به محاوره نزدیک می‌شود و گاه از متون کهن بهره می‌گیرد.

این مجموعه یک سال پس از داستان بلند «تابلوی پوست و استخوان»، دیگر اثر تالیفی این نویسنده منتشر شد. شاهمرادی در حوزه‌های شعر، نقد و ترجمه نیز فعال است. او کار ترجمه را با ترجمه شعر آغاز کرد که حاصل آن دو مجموعه شعر «فردا شاید یکشنبه باشد»، نشر چشمه و «در هر آنچه می‌بینم، کمی از من باقی‌ست» نشر هزار است. رمان‌هایی در ژانرهای مختلف نیز با ترجمه‌ او در این سال‌ها به بازار کتاب آمده است. «خانه‌ای که در آن بزرگ شدیم» و «وقتی که او رفت» نوشته لیزا جوئل، «وصیت‌ها» نوشته‌ «مارگارت اتوود»، «می‌خواستم فرشته باشم» نوشته ملینا مارچتا، «وقتی باران می‌بارد» نوشته لیزا دِ یانگ و ترجمه‌ چندین و چند رمان دیگر از این نویسنده و مترجم در نشرهای آموت، سنگ و خزه منتشر شده است. در خصوص موفقیت مجموعه داستان «از قبل یکشنبه می‌شود» در جایزه ادبی جلال و وضعیت ژانر داستان کوتاه با علی شاهمرادی به گفتگو نشستیم که می‌خوانید.

*فکر می­‌کردید مجموعه داستان «از قبل یکشنبه می‌شود» در جایزه­ ادبی جلال به عنوان اثر تجلیلی بخش داستان کوتاه انتخاب شود؟

**خیلی اهل شرکت در جوایز نیستم؛ نهایت پنج شش جایزه و آن هم در این سال­‌های اخیر در تک داستان شرکت کردم که بیش­ترش حین آماده­‌سازی همین مجموعه بود و برای گرفتن بازخورد. در مورد جایزه­ جلال هم اطلاعی از شرکت داده شدن کتاب در این جایزه نداشتم، تا زمانی­که به فهرست نهایی آمد و تماس گرفتند.

*البته کتاب شما پیش از این هم دو جایزه را نصیب خود کرده بود.

**کتاب نه؛ چند تا از داستان­‌ها و آن هم از برگزیدگان بودند، چه فهرست اولیه و چه نهایی. مهم­ترین‌­هاشان جایزه­ «صادق هدایت» و جایزه­ «سیمین» بود.

*فکر می­‌کنید دلیل توجه هیئت داوری بخش داستان کوتاه به اثر شما چه بود و چه ویژگی اثر شما توجه آنان را به کتاب جلب کرد؟

 

**جواب این سوال را خودم هم دوست دارم بدانم. فاصله­ نویسنده از متنش فاصله­‌ی مناسبی نیست و برای همین به نظرات دیگرانی که از بیرون اثر را می­‌بینند برای ارزیابی بهتر احتیاج داریم؛ اما می­‌توانم در مورد زمان نوشتنش بگویم. قسمت دوم مجموعه داستان («از قبل یکشنبه می­‌شود» دو بخش مجزا دارد) یک جور تجربه‌­گرایی بود برای دور شدن از جریانات غالب و قالب ادبیات داستانی فارسی. برخلاف شعر فارسی که البته به واسطه­ تاریخ طولانی­‌اش ما انواع تجربه­‌گرایی را داشته‌­ایم؛ از عرفان و سبک‌­های متفاوت تا دیوان البسه و اطعمه و التزام به نداشتن حرف و نقطه و‎ مهمل‌­نویسی و… و طیفی از تجربیات گوناگون را در آن از سر گذرانده­‌ایم. در ادبیات داستانی چند خط امن و اصلی داریم که معمولا همان‌­ها را به دلیل احتمال بالای شکست تجربه‌­های تازه انتخاب می­‌کنیم. این مجموعه داستان آماده شدنش حدود سه سال زمان برد و بیش­تر آن به بازخوانی تعداد زیادی متن کهن گذشت تا از آن­­‌ها در داستان‌­ها استفاده شود و البته طنز تلخی که همیشه خواسته ­و ناخواسته وارد نوشته‌­هایم می‌­شود و شاید دلیلی بوده بر این انتخاب. «ساموئل بکت» می­‌گوید: «هیچ چیز خنده‌­دارتر از بدبختی نیست» و آدم‌­های داستان­‌های من معمولا در چنین وضعیتی زیست می­‌کنند؛ به قول «امیل سیوران» فیلسوف، زندگی­شان مثل ‏سنگ‌­نوشته­ گور وسط سیرک است.

فکر می‌­کنید چرا هیات داوران جایزه­ جلال عموما در بخش داستان کوتاه اثری را به عنوان برگزیده اعلام نمی‌کنند و به معرفی کتاب تقدیری در این بخش بسنده می‌کنند؟

**بحثم مربوط به این دوره نیست و از خودم نمی‌­توانم بگویم، اما اسامی شایستگان تقدیر مجموعه داستان کوتاه در این شانزده دوره (عملا می­‌شود گفت برگزیده‌­ای نبوده، به‌­جز یک دوره و آن ­هم مشترک و حتی دوره‌­های زیادی بدون هیچ انتخابی) از خوب‌­های داستان­‌نویسی در زبان فارسی­‌اند. فکر می­‌کنم جایزه در این چند بخش دچار استاندارد یکسانی نیست. اگر سطح کارها، چه در داستان و چه در ناداستان با سطح اول جهان مقایسه می­‌شود که اختلاف زیادی داریم و به نوشته­‌های خوب جهان نزدیک هم نیستیم که در آن صورت هیچ بخشی نباید به عنوان برگزیده و حتی شایسته­ تقدیر انتخاب شود؛ اما تا جایی که مشخص است ملاک و معیار، کارهای در حیطه‌­ی زبان فارسی است و در این ترازو، می­‌توانم بدون تردید بگویم که داستان کوتاه ما اگر از رمان و داستان بلند و ناداستان جلوتر نباشد عقب‌­تر هم نیست و این­جاست که این عدم انتخاب، محل بحث است. این را به عنوان نظر کسی که اولین کارش داستان بلند بوده و کار شعر و ترجمه و نقد هم می‌­کنم می­‌گویم و نه صرف به عنوان یه داستان کوتاه‌­نویس.

*داستان کوتاه مدت­هاست در جامعه مغفول شده است. این مسئله هم از سوی مخاطب اندک این ژانر است و هم از سوی بی میلی ناشران به انتشار مجموعه داستان‌های کوتاه. در این شرایط تاثیر انتشار اندک کتاب‌ها بر میزان کیفیت و رشد این ژانر چگونه است و آیا این شرایط بر تصمیم هیات داوران تاثیرگذار است؟

**داستان کوتاه در همه­ دنیا خواننده­ کمی دارد و این قضیه مختص ایران نیست از نظر میزان استقبال وضعیتش همین است. جواب قسمت دوم سوال هم بخش زیادی از آن در سوال قبل بود، اگر معیار جهانی باشد، هیچ بخشی عنوان برگزیده نمی­‌گیرد و اگر در مورد آثار فارسی صحبت می‌کنیم، اختلاف چشمگیری در هیچ بخشی وجود ندارد و شاید بُرد کوتاه داستان کوتاه باعث شده دیوارش هم کوتاه‌­تر از بقیه باشد.

*آیا جایزه ادبی جلال آل احمد تاثیری بر فضای ادبی کشور ما و مسیر نویسندگانش دارد؟

**پیش­تر گفتم خیلی اهل جایزه و جایزه ­بازی نیستم، و این­جور صحبت­‌ها در واقع حاشیه‌­ای­‌اند و وقتی در چهل و پنج سالگی اولین اثر تألیفی‌­ات را چاپ می­‌کنی، زاویه‌­ی دید تو هم به این جور مسائل مشخص است. گاهی آدم حاشیه‌­سازی می‌­شوم، اما در متن داستان و نه در حواشی آن و در عالم واقعی و نه مجازی.

*مخاطبان شاید بیشتر شما به واسطه ترجمه‌هایتان بشناسند مخصوصا ترجمه آثار عاشقانه. چه شد که به نوشتن مجموعه داستان روی آوردید؟

**موضوع کتاب‌هایی که آن‌ها را ترجمه کرده‌ام فقط عاشقانه نبوده و متفاوت بوده است؛ از ترجمه­ دو مجموعه شعر تا داستان­‌های کوتاه و رمان­‌هایی در ژانرهای مختلف. نه من خیلی پیش­تر از ترجمه، شعر و داستان می­‌نوشتم. بعضی از داستان­‌های همین مجموعه اسکلت­شان به بیش­تر از بیست سال پیش برمی­‌گردد اما برای انتشار آن‌ها عجله‌­ای نداشتم.

 

*چه پیشنهادی دارید برای نویسندگان داستان کوتاه؟

**جواب این سوال را با جمله‌ای از «روبرتو بولانیو» می‌دهم که برای همه صدق می­‌کند: «تنها وطن نویسنده، کتابفروشی است.‏»