خانه بلاگ صفحه 239

این دستورالعمل به نفع کیست؟⇐اجبار به قرار دادن عبارت «بازپخش تلویزیونی» بر روی تله فیلمهای سیما

سعید رجبی فروتن

نمایش خانگی/سعید رجبی فروتن: از مدیران موسسات ویدیو رسانه خواسته شده است تا بعد از این به هنگام انتشار نسخه ویدیویی تله فیلم های پخش شده از شبکه های تلویزیونی، برروی بسته محصول این عبارت قید شود: «بازپخش تلویزیونی»

به گزارش نمایش خانگی و به نقل از “روزانه های سینمایی” این اقدام به خاطر آن است که مخاطب با آگاهی کامل اقدام به خریدمحصول کند و بداند که فیلم در اصل تولید تلویزیونی است و پیش از این از همان رسانه پخش شده است تا بدین ترتیب اگر او فیلم را قبلاً از سیما دیده است، ناخواسته متحمل هزینه نشود و در واقع جفایی به مشتری نشود.

در باره این تصمیم که فی نفسه گامی در راستای حفظ و تکریم حقوق مخاطب است، قدری باید تامل کرد. در سالیان اخیر همزمان با عرضه فیلم های ویدیویی که اختصاصاً برای شبکه نمایش خانگی به انگیزه های مختلفی تولید شده اند، پخش نسخه dvd تله فیلم های پخش شده از شبکه های سیما هم در دستور کار معدودی از موسسات از جمله «قرن جدید» و «ریزموج سیستم» قرار گرفت. تهیه کنندگان این آثار می توانند با در اختیار گرفتن حق پخش خانگی فیلم ها، به بخشی از مطالبات معوقه خود از سیما دست یابند. موسسات ویدیو رسانه نیز با مبالغی به مراتب کمتر از خرید تولیدات رایج ویدیویی و عناوین سینمایی، فیلمی را در سبد خرید خود قرار می دهند که بازیگران مشهور و مقبولی در آنها هنرنمایی کرده اند و از شانس بیشتری برای استقبال از سوی مخاطب برخوردار هستند.

تصمیمی که به ناشران ضرر می زند

با این حال ناشران این دسته از آثار ممکن است از دستور اخیر دولت متحمل ضرر و زیان شوند. زیرا نمایندگان توزیع در بازار طی دو دهه فعالیت مستمر با دو عبارت کلیدی روبرو بوده اند.: «پخش اول» و «پخش مجدد» از نظر نمایندگان درج عبارت: «بازپخش تلویزیونی» احتمالاً «پخش مجدد» را تداعی می کند و به این خاطر ممکن است از خرید محصول سرباز زنند و یا به حداقل تیراژ بسنده کنند. غافل از آنکه آثار پخش شده از سیما برای نخستین بار در شبکه توزیع می شوند و تلقی پخش مجدد از آنها صحیح به نظر نمی رسد.

مضافاً که با توجه به تعدد شبکه ها ممکن است بسیاری از مخاطبان موفق به تماشای آنها نشده باشند و عده ای هم مایل به دیدن دوباره محصول و حفظ و نگهداری آن باشند. برای تیم سازنده بویژه کارگردان یک اثر، آنچه اهمیت دارد «دیده شدن» محصولی است که برای ساخت آن عرق ریزان روحی صورت گرفته است.

به کرات دیده ایم که تلویزیون در ساعتی نامناسب و مُرده فیلم هایی را پخش کرده و خستگی را بر تن سازندگان باقی گذاشته است. لذا پخش چنین آثاری در شبکه نمایش خانگی خلق فرصت و موقعیت تازه ای است تا به «دیده شدن» فیلم های تلویزیونی کمک کند.

سنتی که سروش انجام می داد

این سنت را شرکت «سروش» هم در دو دهه گذشته از یاد نبرده و نسخه فیزیکی بسیاری از مجموعه ها و فیلم های پرمخاطب و ارزشمند سیما را منتشر کرده است. بنابراین اگر تاکنون اطلاعات لازم در خصوص فیلم های تلویزیونی پخش شده از سیما بر روی جلد محصول درج نشده است، نباید مطلقاً حُکم بر فریبکاری و یا سوء استفاده ناشران ویدیویی آنها داد. همانطور که گفته شد «سروش» مراعات چنین ترتیب و قاعده ای را ضروری نمی دانست زیرا استقبال از نسخه فیزیکی محصول در بازار اتفاقاً به خاطر موفقیت اثر در زمان پخش تلویزیونی آن بود و مشتریان برای تماشای مجدد اثر در فرصت های مورد نظر اقدام به خرید آنها می کردند.

البته در شبکه نمایش خانگی بارها شاهد قالب کردن یک محصول «ویدیویی» به نام «سینمایی» بوده ایم و یا اگر عنوانی قبلاً بصورت vcd توزیع شده است، بازیگوشانه dvd آن به عنوان «پخش اول» در بازار معرفی می شود! بنابراین توزیع آثار تلویزیونی پخش شده از سیما مشمول چنین تخلف آشکاری نمی شوند و کافیست در شناسنامه محصول اطلاعات کافی در معرض دید خریدار قرار گیرد.

پس مجدداً این سوال را مطرح می کنم برای اینکه هم به دغدغه مرجع نظارتی در دولت اعتنا شود و هم از مخاطب اطلاعاتی دریغ نگردد، بهتر است به جای عبارت «بازپخش تلویزیونی» که باعث نگرانی ناشران شده است، چه عبارتی را نوشت؟

صدور پروانه نمایش خانگی «خاک آشنا» ۹ سال بعد از تولید

خاک آشنا

نمایش خانگی: شورای صدور پروانه نمایش خانگی با عرضه ۵ عنوان موافقت کرد.

 به گزارش نمایش خانگی در جلسه۱۶ آبان شورای پروانه نمایش خانگی كه با حضور اكثريت اعضاء برگزار شد با عرضه ۵ فیلم موافقت شد که در این بین نام فیلم “خاک آشنا”ی بهمن فرمان آرا هم به چشم می خورد؛ فیلمی که ۹ سال قبل تولید شد و حالا بعد از مدتها گویا از طریق موسسه رسانه های تصویری به شبکه خانگی عرضه می شود.

پروانه نمایش خانگی “خاک آشنا” در حالی آبان ۹۵ صادر شده که مدتها پیش نسخه قاچاق این فیلم در شبکه زیرزمینی و البته سایتهای اینترنتی منتشر شده بود!

“روغن مار” فیلم تجربی علیرضا داوودنژاد که کلا با موبایل فیلمبرداری شده و “من” سهیل بیرقی دیگر فیلمهای سینمایی هستند که مجوز خانگی گرفته اند.

دو تله فیلم “زمانی برای درنگ” به تهيه كنندگي و کارگردانی روح الله حجازی و “ازدواج کم دردسر”به تهيه كنندگي  آمنه بشیری و به کارگردانی بیژن شیرمرز دیگر فیلمهایی هستند که پروانه نمایش خانگی آنها صادر شده است.

کمدی «زاپاس» در شبکه خانگی+عکس

زاپاس

نمایش خانگی: کمدی سینمایی «زاپاس» به کارگردانی برزو نیک نژاد توسط موسسه هنرهاى تصویرى سوره وارد شبکه نمایش خانگى شد.

به گزارش سینماروزان دی وی دی فیلم سینمایی “زاپاس” شامل فیلم پشت صحنه وگالری عکس ‌های صحنه و پشت صحنه است که در شبکه نمایش خانگی توزیع می شود.

در این فیلم امیر جعفری، ریما رامین فر، جواد عزتی، الناز حبیبی، احمد مهران فر، شبنم مقدمی، ماهان نصیری، صفر روحی به ایفای نقش مى پردازند.

“زاپاس” که در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر روی پرده رفت در بخش بهترین بازیگر نقش مکمل زن سیمرغ بلورین را برای شبنم مقدمی به ارمغان آورد و نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین چهره‌پردازی شد. همچنین در اکران نیز به فروش بیش از ۴ میلیارد تومان رسید.

فیلم “زاپاس” مضمونی طنزی اجتماعی دارد و داستان یک تیم فوتبال که در دسته سوم کشور فعالیت می کرده را روایت می کند این تیم به دسته دوم صعود می کند، سعید با بازی جواد عزتی در نقش اصلی در این راه در آخرین لحظات بازی آخر دچار مصدومیت تاندون پا می شود و سلامتی اش به خطر می افتد و خط سیر فیلم در ادامه اینگونه شکل می گیرد.

زاپاس
زاپاس

برگزاری جشنواره ویدیویی با کارمندان؟

جشنواره ویدیویی یاس
نمایش خانگی: در میان جشنواره‌های گوناگونی که در ساختار سینمایی وزارت ارشاد برگزار می‌شود یکی از جشنواره‌ها هم به فیلم‌های ویدئویی اختصاص دارد. جشنواره‌ای به‌نام یاس که متولی برگزاری آن موسسه رسانه‌های تصویری است و رییس این موسسه هم دبیری این جشنواره را برعهده دارد.

به گزارش نمایش خانگی و به نقل از “صبح نو” فارغ از آن که مدیوم ویدئو یا نمایش خانگی مدیومی است برای استفاده در خانه‌ها و اصلاً برگزاری جشنواره به شکل سینمایی برای چنین مدیومی کمی برخورنده است، آنچه در روند برگزاری این جشنواره دیده شده نوعی پرهیز از تخصص‌گرایی در چیدمان هیأت‌های انتخاب و داوری است.

شبکه خانگی فارغ از آن که بیش از ۲۰ سال است به‌صورت قانونی در ایران حیات دارد، دارای ۲ صنف اتحادیه ویدئورسانه و کانون مؤسسات نمایش خانگی هم هست. صنوفی که هر یک دربرگیرنده تعدادی از شرکت‌های فعال در این حیطه‌اند؛ شرکت‌هایی که در سال‌های اخیر تا پای تولید سریال‌هایی پرمخاطب با حضور چهره‌های شاخص سینما و تلویزیون رفته‌اند و در برخی موارد بسیار موفق‌تر از رسانه ملی بوده‌اند.
این‌ها اهمیت تخصص‌گرایی در جشنواره‌ای را که بناست به‌نام آثار ویدئویی برگزار ‌شود، بیشتر می‌کند. با این حال در زیربنای برگزاری جشنواره که نحوه چینش هیأت‌های انتخاب و داوری است، کمتر رگه‌ای از تخصص‌گرایی می‌بینیم.

هشدار به سازمان سینمایی
آقایان حسین پاکدل، بهمن حبشی، بهروز خوش‌رزم‌، علی دهکردی و طهماسب صلح‌جو هیأت انتخاب تازه‌ترین دوره جشنواره یاس بوده‌اند. آقایان مصطفی سماوات، محمدرضا فرجی، سیدصادق موسوی، حسن داها و سیمون سیمونیان هم اعضای هیأت داوری این جشنواره‌اند.
اگر به بررسی کارنامه تک‌تک این ۱۰ نفر -که پنج نفر آنها به انتخاب فیلم برای جشنواره ویدئویی دست زده‌اند و پنج نفر هم داوری آثار انتخاب شده را برعهده داشته‌اند- بپردازیم آنچه بیش از هر چیز دیگر به چشم می‌آید کمبود نفراتی است که متخصص واقعی سینمای خانگی باشند. اشتباه نشود؛ در حسن نیت هر یک از این افراد از بازیگرانی چون حسین پاکدل و علی دهکردی گرفته تا مدیرانی نظیر بهمن حبشی و محمدرضا فرجی و حتی منتقدی نظیر طهماسب صلح‌جو شکی وجود ندارد اما پرسش این است که آیا بهتر نبود برای انتخاب و داوری آثار این جشنواره از ۱۰ نفر خبره و دارای تجربه کارآمد در شبکه خانگی استفاده می‌شد؟

غیر از حسن داها از کارمندان حوزه هنری در زمان حجت‌الاسلام زم که مدیر یک موسسه ویدئورسانه به‌نام «رسانه آسیا» است و به این واسطه آشنایی نسبی با مدیوم ویدئویی دارد در میان ۹ نفر بقیه کارشناس تراز اول شبکه خانگی وجود ندارد.
حسین پاکدل بازیگر سینما و تلویزیون و البته مجری سابق رسانه ملی بوده است. بهمن حبشی مدیر سینمایی و کارشناس تلویزیون بوده است. بهروز خوش‌رزم تهیه کننده فعال رسانه ملی بوده، علی دهکردی بازیگر سینما و تلویزیون و طهماسب صلح‌جو هم منتقدی فعال در سینما.

محمدرضا فرجی، صادق موسوی و مصطفی سماوات و حتی سیمون سیمونیان نیز بیشتر در شمار مدیران و پرسنل سازمان سینمایی به شمار می‌روند تا نفراتی دارای تجربه در مدیوم خانگی.
پرسش اینجاست که چرا غلبه هیأت‌های انتخاب و داوری جشنواره یاس مختص نیروهایی با حداقل فعالیت در حیطه نمایش خانگی است؟

ترجیح سازمان سینمایی، استفاده از کارمندان سازمان است
حمیدرضا نوروزی رییس اتحادیه ویدئورسانه کشور با بیان اینکه در سال‌های گذشته خود و همکارانش در این صنف کوشیده‌اند به برگزاری جشنواره یاس کمک کنند گفت: در سال‌های قبل مدیران برگزاری جشنواره فیلم‌های ویدئویی با ما تعامل داشتند و در حد مشورت از نظرات ما استفاده می‌کردند اما امسال کمترین تعاملی صورت نگرفته و شاید دلیلش این باشد که سازمان سینمایی ترجیح می‌دهد تمامی کارها را با کارمندان خودش پیش ببرد تا اینکه متخصصان فن را به همکاری دعوت کند.
وی ادامه داد: اتحادیه ویدئورسانه برای برگزاری جشنواره امسال هم طرح داد و اصلاً آمادگی خود را برای برگزاری جشنواره اعلام کرد و به صراحت هم تأکید شد اتحادیه می‌تواند با یک صدم بودجه فعلی جشنواره‌ای تخصصی‌تر برگزار کند ولی مدیران سازمان سینمایی نخواستند که از ما استفاده کنند.

نوروزی با اشاره به اینکه در مدیوم نمایش خانگی کم نیستند چهره‌های توانمندی که به‌راحتی می‌توان از آنها برای برگزاری جشنواره یاس استفاده کرد افزود: حجم معاملات محصولات شبکه خانگی به سالی ۱۵۰ میلیارد تومان می‌رسد و صنعت بزرگی است که نیروهای متخصص خود را هم دارد.

ای کاش برگزاری ورک‌شاپ‌های تخصصی را جدی بگیرند
شهاب کاظمی، کارشناس شبکه خانگی و معاون اجرایی موسسه گلرنگ رسانه هم به اندازه نوروزی از چینش هیأت‌های انتخاب و داوری جشنواره یاس متعجب است. وی با اشاره به اینکه جشنواره فیلم‌های ویدئویی باید توسط خبرگان همین مدیوم اجرا شود  گفت: در شرایطی که تعدد برگزاری جشنواره در کشور ما زیر سؤال است بهتر آن است که وقتی بناست جشنواره‌ای به‌نام فیلم‌های ویدئویی برگزارشود لااقل هیأت‌های انتخاب و داوری را متناسب با نام جشنواره انتخاب کنند. در جشنواره امسال اما از شرکت‌های ویدئورسانه فقط درخواست نمونه‌کار برای رنگین‌تر کردن فهرست آثار جشنواره صورت گرفت در صورتی که می‌شد شرایطی را برای استفاده بیشتر از فعالان در روند برگزاری فراهم آورد.

وی خاطرنشان ساخت: هنوز هم دیر نشده! بهترین مزیتی که جشنواره‌های تخصصی می‌توانند داشته باشند ایجاد شرایط آموزشی برای حاضران است. جای ورک‌شاپ‌های تخصصی در حیطه‌های نمایش خانگی در این جشنواره خالی است. باید کوشید حین برگزاری جشنواره، یک سری کارگاه تخصصی برای این مدیوم ایجاد کرد؛ کارگاه‌هایی در حیطه‌هایی مثل بلو-ری، ویدئوی درخواستی و تلویزیون تعاملی، داده‌های به‌روز به مخاطبان دهند.

داده هایی تازه درباره پولشویان همچنان فعال در شبکه خانگی و سینما⇐از مجری طرح پروژه بابک زنجانی تا واردکنندگان خودرو و آقازادگان جواهرفروش!!

پولشویی

نمایش خانگی: هشدارهای غلامرضا موسوی رییس شورایعالی تهیه کنندگان سینمای ایران و متعاقب آن دستگیری تهیه کننده “شهرزاد” بخاطر آنچه دخالت در پرونده اختلاس در صندوق ذخیره فرهنگیان قلمداد شد سبب ساز آن گشت که رسانه ها نیز با صراحت بیشتری به بررسی ریشه های پولشویی در سینما بپردازند.

به گزارش نمایش خانگی از جمله گزارشهای پرنکته ای که درباره ورود پولهای مشکوک یا بی مسئولیت در حیطه سینما و شبکه خانگی تنظیم شده در خبرگزاری اصولگرای “نسیم” منتشر شده است.

در این گزارش ضمن اشاره به سهل انگاری ارگانهای فرهنگی در عدم بررسی به موقع صلاحیت سرمایه گذاران حاضر در سینما و شبکه خانگی درباره ردپای این پولشویی ها که به برخی از سینماگران همچنان فعال می رسد تعریضهایی زده شده است.

متن کامل گزارش نسیم آنلاین را بخوانید:

حمایت غیرمستقیم نهادهای دولتی؟

پولشویی پدیده تازه ای نیست. سالهاست که معافیتهای مالیاتی که اقلام فرهنگی را شامل می شود شرایطی را فراهم آورده برای برخی سوداگران اقتصادی که به منظور فرار از مالیاتهای سنگینی که به درآمدهای میلیاردی آنها وارد می شود بکوشند به سرمایه گذاری در تولیدات فرهنگی بپردازند.

برای سینمای ایران که هیچ گاه نتوانسته بخش خصوصی قدرتمندی داشته باشد و مدام متصل به بودجه‌های دولتی بوده این سرمایه گذاری نه فقط با اقبال سینماگران مواجه شده است بلکه برخی از ارگانهای دولتی نیز به طور غیرمستقیم از چنین سرمایه گذاری‌هایی استقبال کرده اند چرا که از شرّ تقاضاهای فراوانی که سالیانه برای حمایت از سینماگران به سمت آنها می آید اندکی راحت می شوند.

پولشویان سالهاست در سینمای ایران حاضرند اما به یک دلیل عمده و آن هم سختگیریهای خاصی که اغلب در سینمای ایران برای صدور مجوز تهیه کنندگی وجود داشته در سالهای اخیر بخش عمده این پولشویان به سمت شبکه خانگی آمده اند؛ مدیومی که نه سختگیری چندانی در صدور پروانه ساخت آثار در آن وجود دارد و نه سختگیری در صدور پروانه نمایش و حتی بازبینی عقبه فعالان حاضر در این مدیوم.

یک دلیل این سهل گیری ایجاد مجالی مناسب برای سعی و خطا کردن علاقمندان به فیلمسازی است. اما این سهل گیری فاقد نظارت کافی در سالهای اخیر به نوعی نابسامانی در این مدیوم منجر شده که از یک طرف حضور محتواهایی به لحاظ اخلاقی کاملا نامناسب در این شبکه را موجب می شود و از طرف دیگر ظهور خرده‌سرمایه‌دارانی که به نام تهیه کننده وارد این حیطه می شوند.

سهل انگاری هایی که ماه هاست در ارشاد می بینیم
اگر موردی مانند دستگیری تهیه کننده «شهرزاد» آن هم به خاطر فساد در صندوق ذخیره فرهنگیان به ناگاه در کانون اخبار قرار می گیرد فقط و فقط به خاطر همین سهل انگاری هاست. اگر مدیر شبکه خانگی ارشاد، هیأت نظارت کاراتری را برای بررسی سابقه فرهنگی فعالان این حوزه گمارده بود قطعا به جایی نمی رسیدیم که فردی بدون هر گونه سابقه فعالیت فرهنگی به صرف اینکه سرمایه ای در دستش است وارد شبکه خانگی شده و چنان دست و دلبازی در تولید یک سریال به خرج دهد که بسیاری از اهالی سینما هم برای راه افتادن پروژه هایشان با یک یا چند واسطه راهی پیدا کنند به دفتر فرد.

البته که مورد غریب تهیه کننده «شهرزاد» مورد تازه ای نیست و کافیست فقط سه ماه عناوین فیلمهای تولید شده برای شبکه خانگی را کنار هم بگذاریم و به مرور عوامل دست اندرکار در تولید آنها چه تهیه کنندگان و چه سرمایه گذاران و چه بعضا بازیگران بپردازیم تا معلوم شود پولهای بی‌مسئولیت چگونه این مدیوم را در دست گرفته اند اما…

چرا هیچ کس نپرسید ۴ میلیارد از کجا آمده؟
اگر شورایعالی تهیه کنندگان فریادش به آسمان می رسد از حضور پولشویان در شبکه خانگی و اگر رییس این شورا به صراحت اعلام می کند که صلاحیت تهیه کننده «شهرزاد» در هیچ کدام از صنفهای تهیه‌کنندگی احراز نشده است چطور می شود که اداره نظارت شبکه خانگی مجوز ارائه سریالی پرهزینه به تهیه‌کنندگی نامبرده را صادر می کند؟

از آن بدتر چطور است که بخشی از باتجربه های سینمای ایران از جواد نوروزبیگی و خسرو معصومی گرفته تا عبدا.. اسکندری و پیمان قاسم خانی و حتی کیانوش عیاری با سرمایه های چنین فردی به تولید آثاری نظیر «تابو»، «خوب بد جلف» و «کاناپه» دست می زنند؟

هیچ گاه یادمان نمی رود که وقتی چند هفته قبل مدیرمسئول یک روزنامه سینمایی از خرید رایت پخش فیلم «فروشنده» به قیمت ۴ میلیارد تومان سخن گفت حتی کوچکترین واکنشی از سوی مدیران سینمایی و به خصوص مدیران نظارتی این سازمان دیده نشد. هیچ کس نگفت این پول ۴ میلیاردی از کجا وارد سینمایی شده که بخش خصوصی آن لنگ یک وام با کارمزد پایین است!

آیا یک مدیر سینمایی آگاه همان زمان که چنین ادعایی طرح شد نباید کارگروهی نظارتی را برای بررسی ریشه های ورود چنین سرمایه هایی به سینمای ایران فعال می کرد؟

طبیعی است مدیرانی که با فانتزی سازی های خویش در پی تقسیم بندی سینمای دنیا به دو نوع هالیوود و ایران(!) هستند و مدیرانی که افتخارشان خرج بودجه های سینمایی برای برگزاری جشنواره جهانی(!) بدون مخاطب است اصلا وقت این را ندارند که به چنین اموری ورود کنند.

لذتی به نام پولشویی
پولشویی برای پولشویانی که به سینما و شبکه خانگی و حتی موسیقی و گاه حراج های تهران وارد می‌شوند به شدت لذیذ است! به خصوص که این لذت با در کانون توجه قرار گرفتن همراه است.  یادمان نمی‌رود بابک زنجانی برای سرمایه گذاری در فیلمی که بازگشت ناصر ملک مطیعی به سینما بود چه بریز و بپاشی که نکرده بود و البته در مراسم رونمایی از این همکاری و با قرار گرفتن در قابهای دو یا چند نفره با ناصر ملک مطیعی یک شبه شهرتش چند برابر شد.

زنجانی کجا می رفت که می توانست هم از معافیت مالیاتی استفاده کند و هم اینکه لذت همنشینی با چهره های سینمایی مطرح را داشته باشد؟

چند مصداق از سرمایه گذاران بی هویت
همین الان که همه به تهیه کننده «شهرزاد» حمله کرده اند باز سریالهایی در شبکه خانگی و فیلم هایی در سینمای ایران در حال تولید است که درباره سرمایه گذاران آنها داده های عجیبی وجود دارد. اگر بخواهیم صریح تر بگوییم حتی درباره تولید فصل دوم همان سریال پرحاشیه هم حضور سرمایه گذارانی از یک نهاد اقتصادی شناخته شده، شنیده شده است.

همین حالا فیلمی به شدت کم‌فروش روی پرده است که سرمایه گذاری باز هم بی هویت که کار اصلی اش واردات خودرو و مواد شیمیایی است بخشی از بودجه آن را تأمین کرده است؛ فیلمی که می کوشد با عاریه گرفتن صدای یک خواننده لس آنجلسی برای خود مشتری کسب کند و نمی تواند.

به زودی یک محصول مشترک در سینماها اکران خواهد شد که سرمایه گذار آن هم آقازاده ای است برآمده از صنف جواهرفروشان!

آیا صنف تهیه کنندگان سینمای ایران درباره این شائبه های سرمایه گذاری هم توضیح یا بیانیه ای برای ارائه دارند؟ آیا مدیران سینمایی هنگام صدور پروانه نمایش برای چنین آثاری حواس شان به چگونگی تأمین بودجه آثار بوده است؟

شورای عالی تهیه کنندگان پاسخ دهد
از همه مهمتر اینکه چرا پروژه هایی که این گونه سرمایه خود را تأمین می کنند به نام هایی خاص در اموری مانند تهیه کنندگی و مجری گری طرح می رسند! چطور می‌شود مجری طرح پروژه ای که بابک زنجانی در آن سرمایه گذاری کرده سر از سریال پرحاشیه اخیر هم درآورده باشد و اخیرا هم بنا باشد یک همکاری تازه با سرمایه گذاری دیگر آغاز کند و هیچ دستگاه نظارتی هم درباره این حضور پرسشی طرح نکند؟

چطور می شود یک تهیه کننده خاص که پیشتر هم با سرمایه گذار بازداشتی همکاری داشته است دوباره درگیر کار با سرمایه گذاران بی هویت شود و به راحتی هم آثارش پروانه نمایش بگیرند؟

اینها مهمترین پرسشهایی هستند که هم صنف تهیه کنندگان سینما و هم دستگاه نظارتی سینما باید پاسخ هایی مستدل برای آن داشته باشند؟

عرضه نسخه خانگی مجاز یک فیلم با حضور بازیگر GEM همزمان با اکران+عکس

ننه نقلی

نمایش خانگی: قاچاق برخی فیلمهای ایرانی مانند “اژدها وارد میشود” و “کوچه بی نام” زودتر از عرضه رسمی آنها در شبکه خانگی موجب شده است که برخی تهیه کنندگان برای آن که به قاچاقچیان رودست بزنند زودتر از آنها دست به کار شده و نسخه های رسمی فیلم خود را به شبکه خانگی ارائه کنند.

به گزارش نمایش خانگی از جمله این تهیه کنندگان داریوش باباییان است که همزمان با اکران فیلم کودکانه “ننه نقلی” نسخه های مجاز آن را در شبکه خانگی عرضه کرده است.

“ننه نقلی” را کارگردانی ساخته به نام پرویز صبری که چندی قبل درگذشت؛ این فیلم که از حضور رابعه اسکویی بازیگر مهاجر به ترکیه و همکار جم، احمدرضا اسعدی، رضا عظیمی و اسدا.. یکتا سود می برد همچنان در برخی سینماهای تهران و شهرستانها روی پرده است با این حال دی.وی.دی آن نیز در شبکه خانگی توزیع شده است.

پیش از این و برای آن که از حداکثر ظرفیت اکران استفاده شود معمولا میان عرضه نسخه ویدیویی آثار تا پایان اکران آنها یک فاصله سه تا شش ماهه قرار داده می شد اما گویا با فعال شدن دوباره شبکه قاچاق، تهیه کنندگان سعی می کنند این فاصله را کمتر کرده و به هفته های انتهایی اکران متصل کنند.

«ننه نقلی» در شبکه خانگی
«ننه نقلی» در شبکه خانگی

از ویدیوی درخواستی تا تلویزیون تعاملی⇐متولی هر که باشد، «ویدیورسانه» قابل حذف نیست

شهاب کاظمی

نمایش خانگی/شهاب کاظمی(قائم مقام گلرنگ رسانه): رسانه خانگی در سالهای اخیر جایگاهی ویژه در کشور ما پیدا کرده است بخصوص با توجه به اینکه برخی از ممیزی هایی که به دلایل مختلف در رسانه ملی باید لحاظ شوند در این رسانه خط قرمز محسوب نمی شوند برخی از کارگردانان به شبکه خانگی به عنوان مجالی برای تحقق ایده های خود می نگرند.

 آنچه به عنوان شبکه خانگی در همه این دو دهه اخیر در ذهن مان بوده عرضه یک سری اقلام اغلب نمایشی از فرمتهایی منسوخ همچون وی.اچ.اس و وی.سی.دی تا فرمت متداول دی.وی.دی بوده است.

 اتفاق تازه ای در ماههای اخیر در حال رخ دادن در این مدیوم است و آن هم اینکه رفته رفته و با راه اندازی سامانه های V.O.D(ویدیوی درخواستی) و IPTV(تلویزیون تعاملی) باید شاهد کمتر شدن کاربرد دی.وی.دی باشیم.

تفاوت در روش عرضه محتوا

اگر بخواهیم به صورت ساده به تعریف این دو سامانه یعنی «ویدیوی درخواستی» و «تلویزیون تعاملی» بپردازیم باید از شباهتهایشان آغاز کنیم. هر دوی این سامانه ها عرضه محتوای تصویری چنان که این روزها در قالب لوح فشرده در دسترس است را پشتیبانی می کنند با این حال در نوع اول یعنی «ویدیوی درخواستی» ارائه محتوا از طریق سامانه های اینترنتی و البته اپلیکیشنهای ارتباطی قابل استفاده در گوشی های همراه صورت می گیرد اما در نوع دوم عرضه محتوا از طریق گیرنده‌های دیجیتالی که از طریق اینترنت با مرکز ارائه خدمات در ارتباط هستند.

ویدیوی درخواستی چند ماهی می شود که در ایران راه اندازی شده و سایتهایی مانند فیلمنت یا آپارات را داریم که همین حالا هم در حال عرضه محصولات تصویری خود به شیوه ویدیوی درخواستی هستند با این حال تلویزیون تعاملی چون نیاز دارد به ایجاد زیرساخت های مخابراتی لازم هنوز راه اندازی نشده است.

اختلافات میان صداوسیما و ارشاد

البته که یکی از دلایل جدی گرفته نشدن هر دو سامانه اختلافاتی بود که میان صداوسیما و وزارت ارشاد بر سر مالکیت اصلی این سامانه ها وجود داشت.

صداوسیما چون حق راه اندازی شبکه های تلویزیونی را در انحصار خود می داند اعتقاد داشت که برای راه اندازی این سامانه ها هم باید همه چیز منطبق بر نظرات مدیران رسانه ملی و با هماهنگی آنها پیش برود. به بیان ساده تر صداوسیما چون هر دو سامانه VOD  و IPTV را در شمول تلویزیون های خصوصی می دانست پس مدیریت آنها را هم از آن خودش می دانست.

با این حال وزارت ارشاد چون این دو سامانه را زیرمجموعه ای از «مدیا» می دانست اعتقاد داشت به مدیریت آنها زیرنظر موسسه رسانه های تصویری.

 ارشاد حتی به طور رسمی موسسه رسانه های تصویری را به عنوان اصلی ترین متولی این سامانه ها معرفی کرد و هفت شرکت را هم به عنوان شرکتهای تأمین زیرساخت معرفی کرد.

لزوم صدور مجوز ویژه برای ارائه محصول از این دو سامانه

یکی از موارد برآمده از اختلاف نظر ارشاد و صداوسیما درباره مالکیت این دو سامانه بحث صدور مجوز برای ارائه محصول از این دو سامانه است.

اگر درنظر گرفته شود که محصولات مختلف تصویری که می‌بایست از این سامانه ها عرضه شوند باید قبل از عرضه مجوز دریافت کنند مجوزشان را چه ارگانی باید صادر کند؟

ارشاد اعتقاد دارد این مجوز را باید آنها صادر کنند و احتمالا در همان شورای پروانه نمایش خانگی اما از آن سو صداوسیما هم فکر می کند که این حق این نهاد است که باید بر ارائه هر محصول تصویری پیش از انتشار نظارت داشته باشد.

حق با کدامیک است؟

تکلیف آنها که تابحال محصول تصویری تولید کرده اند چیست؟

یک نکته مغفول در این ماجرا افزایش چشمگیر رسانه های اینترنتی هستند که تقریبا به شکل همان ویدیوی درخواستی در حال ارائه محصول تصویری هستند.

در همین ماههای اخیر رسانه هایی مانند «آپارات»، «فیلمنت»، «تیوال» و «پلاس» را داشته ایم که به طور مرتب در حال تولید محصولات ویدیویی و عرضه آنها در فضای مجازی هستند و البته که دو رسانه اول با همکاری برخی از شرکتهای ویدیورسانه آرشیوی از محصولات نمایشی را هم به صورت ویدیوی درخواستی ارائه می کنند.

اگر بنا باشد تمامی محصولات ویدیویی مجوز صداوسیما را داشته باشند تکلیف این رسانه ها چیست؟

این رسانه ها تا اینجا با مجوزی که معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد برای رسانه های مجازی صادر کرده فعالیت داشته اند و البته دوری از خط قرمزهای متداول در رسانه ملی باعث شده در مناسبتهایی مانند جشنواره های فیلم و موسیقی و همایش ها و مناسبتهای خاص، محصولاتشان با اقبال مخاطب هم مواجه شود.

متولی اصلی زودتر معرفی شود

به نظر می رسد یکی از دلایل آن که همچنان حرکت در فراگیری این دو سامانه با سرعت پایین انجام می شود بروز همین پرسشهاست. هستند سرمایه گذارانی علاقمند به فعالیت در این دو حیطه که به دلیل مشخص نبودن متولی آن فعلا قید سرمایه گذاری بنیادی را زده اند.

اگر بناست این سامانه که اتفاقا یک سامانه رقیب برای شبکه های ماهواره ای به شمار می رود با قدرت در سراسر ایران راه اندازی شود باید هر چه زودتر متولی اصلی آن مشخص شود.

خطر حذف ویدیورسانه

یکی از اصلی ترین مباحث مربوط به راه اندازی سامانه های ویدیوی درخواستی و تلویزیون تعاملی همان بحث نقش شرکتهای ویدیورسانه در راه اندازی فراگیر این سامانه هاست. شرکتهای ویدیورسانه اعتقاد دارند آنها هستند که می بایست به طور مستقیم شرکت زیرساخت موردنظر برای ارائه ویدیوی درخواستی یا تلویزیون تعاملی را انتخاب کنند.

این یک واقعیت است که راه اندازی تلویزیون تعاملی یا ویدیوی درخواستی بدون اتصال به آرشیوی کامل ار محصولات نمایشی امکانپذیر نیست. این آرشیو هم در اختیار شرکتهای فعال در عرصه شبکه خانگی است. در این شرایط طبیعی است که شرکتهای ویدیورسانه خواهند بود که به این سامانه ها جهت می دهند.

اگر جز این باشد یعنی اگر سیاستگذاری به سمت حذف ویدیورسانه ها برود قطعا نه ویدیوی درخواستی پا خواهد گرفت و نه تلویزیون تعاملی.

فرمت کلاسیک از بین نخواهد رفت

در بحث این دو سامانه نکته ای هم به اشتباه طرح می شود از این منظر که اینها باعث از بین رفتن فرمت کلاسیک عرضه فیلم یعنی ارائه آثار از طریق لوح فشرده می شوند. به عنوان کسی که سالهاست در این حیطه در حال فعالیت می توانم بگویم نه فقط در ایران بلکه در کشورهایی که سالهاست این سامانه را راه اندازی کرده اند نیز با از بین رفتن فرمتهای کلاسیک تر مواجه نبوده ایم.

اتفاقا همواره طیفی از علاقمندان سینما هستند که به جمع آوری آرشیو علاقه دارند و آنها همواره به سمت خرید نسخه های اصلی می روند پس نگرانی برخی از تولیدکنندگان دی.وی.دی که این سامانه ها را رقیب خود می بینند بی معناست آن هم در کشور ما که قطعا راه اندازی این سامانه ها تا فراگیری کامل سالها طول خواهد کشید.

فرهنگ سازی همچنان الویت دارد

درباره اینکه آیا این سامانه ها باعث افزایش میل به خرید نسخه های قانونی می شود هم باید بگویم وقتی در شرایط فعلی اینکه فکر کنیم این سامانه های جدید، انقلابی در این عرصه ایجاد می کنند کمی خوش خیالی است.

این سامانه ها هم تأثیرگذارند اما مهمتر از آن توجیه مخاطبان درباره خرید نسخه های اصلی و دوری از رفتن به سمت استفاده از نسخه های کپی است. همین حالا هم که برخی سایتها در حیطه ویدیوی درخواستی ورود کرده اند آن قدرها اقبال مخاطبان را نمی بینیم و همچنان دانلود از سایتهای غیرمجاز وجود دارد. پس در کنار ایجاد زیرساختهای لازم برای توسعه این سامانه ها باید باز هم بر روی فرهنگ سازی احترام به حق مولف کار کنیم.

67786.text

افشاگری های یک کارشناس فعال در شبکه خانگی⇐ یک میلیارد خرج خرید رایت «رستاخیز» شده/ رقم رایت ویدیویی فیلم اخیر مجیدی بالغ بر ۵ میلیارد است/حوزه هنری با ارقام نجومی رایت ویدیویی فیلم‌ها را می‌خرد

ویدیوکلوب-نمایش خانگی

نمایش خانگی: در سالهای اخیر شبکه نمایش خانگی برای بسیاری از فعالان در آن بیزنسی سودآور بوده است.

به گزارش نمایش خانگی البته که همین سودآوری سبب ساز آن شده است که برخی از کارگردانان شناخته شده سینما و تلویزیون هم وارد شبکه خانگی شده و برای آن محصول تولید کنند.

تولید و توزیع محصول برای موسسات فعال در شبکه خانگی به دلیل آن که به غیر از موسسه رسانه های تصویری، رقیب دولتی دیگری برایشان وجود نداشته سودآور هم بوده است.

با این حال چند ماهی می شود که برخی از ارگانهای دولتی که پیشتر در سینما و تلویزیون فعال بودند فعالیت خود را در شبکه خانگی گسترده‌تر کرده‌اند و همین گسترده شدن که همراه شده با ورود بودجه‌های هنگفت دولتی به شبکه خانگی باعث بالا رفتن قیمت رایت فیلمها و به دنبال آن عدم توانایی رقابت بخش خصوصی با این ارگانها شده است.

شهاب کاظمی از جمله کارشناسان فعال در شبکه خانگی است که با نگاه انتقادی این حضور را آسیب شناسی کرده است.

حوزه هنري با بالا بردن بي‌دليل رقم کپي‌رايت‌ها، راه را براي شرکت‌هاي توانمند خصوصی بسته است

کاظمی در گفتگویی تفصیلی با “سی نت” با اشاره به حضور گسترده برخی موسسات دولتی و از جمله موسسه هنرهای تصویری سوره وابسته به حوزه هنری در شبکه نمایش خانگی گفت: حوزه هنري با بالا بردن بي دليل قيمت کپي رايت‌ها، راه را براي شرکت هاي توانمند خصوصی بسته است. اين اتفاق در شرایطی رخ ميدهد که بدون شک هر شرکت و موسسه‌اي پس از سرمايه‌گزاري بر روي يک محصول درصدد است تا به سوددهي برسد اما دقيقا در حال حاضر برعکس اين اتفاق ميفتد و حوزه هنري با قيمت‌هاي نجومي که براي فيلمها در نظر گرفته بدون شک به سوددهي نخواهد رسيد و عملا یک علامت سوال بزرگ را ایجاد می کند.

بهتر نيست اين پول براي بالا بردن کيفيت محصول و احترام بيشتر به مخاطب خرج شود؟
این مدیر فعال در شبکه خانگی ادامه داد: موسسات خصوصی ديگر هدف و تمرکز خود را بر کيفيت تصويري فيلم‌ها گذاشته‌اند اما حوزه هنري تنها هدفي که دارد بالا بردن غيرمنطقي رقم کپي رايت‌ها هست. با مقايسه اي ساده مي توانيد متوجه اين موضوع شويد که کيفيت فيلم هايي که از موسسات خصوصی در سال جديد عرضه شده چقدر با کيفيت فيلم‌هاي موسسه سوره تفاوت دارد. به نظر شما بهتر نيست اين پول براي بالا بردن کيفيت محصول و احترام بيشتر به مخاطب خرج شود نه بالا بردن قيمت کپي رايت فيلم ها.

با حضور رقبای دولتی بازار رقابتي که نيست هيچ، بلکه يک بازار انحصاري به وجود آمده

شهاب کاظمي با اشاره به یکی از فیلمهای خریداری شده توسط شرکت متبوعش خاطرنشان ساخت: کپي رايت فيلم «نهنگ عنبر» را بنده با قیمتی مناسب خريداري کردم در حالی که مبلغ خریداری شده فیلم فوق به نسبت سایر عناوین سینمایی عرضه شده در شبکه نمایش خانگی، مقرون به صرفه تر است.

کاظمي با اشاره به ارقام بالایی که از سوی برخی موسسات دولتی برای خرید رایت فیلمهای معمولی صرف می شود بیان داشت: اين اتفاق تنها در يک چیز ريشه دارد و آن هم منبع بزرگي چون بودجه دولتي. بدون شک اگر موسسات دولتی، بودجه حمایتی نداشتند و براي دخل و خرج خود برنامه ريزي مي کردند ما مخالف بالا بردن کپي رايت ها نمي‌شدیم به اين دليل که بازار رقابتي مي‌شد ولي الان بازار رقابتي که نيست هيچ، يک بازار انحصاري به وجود آمده و مهم نيست سود فيلم دربيايد؛ بلکه مهم این شده که فقط آثار برتر و پرفروش اکران سينماها خريداري شود.

با حضور شرکتهای دولتی بخش خصوصی شبکه خانگی به بن‌بست می رسد

وی تأکید کرد: وقتي بودجه دولتي باشد و عده اي تنها هدفشان در اختيار گرفتن فيلم ها بدون سود باشد اينجاست که بخش خصوصي به بن‌بست مي خورد. هيچ ناظري هم وجود ندارد که سود و زيان شرکت ها را بررسي کند و اساسا بخش خصوصي نمايش خانگي به ورطه نابودي مي‌رود. شاید عده‌ای نظرشان این که حوزه هنری دارد از فیلم های بخش خصوصی مثل “عصر یخبندان” و “قندون جهیزیه” حمایت می کند اما این قضیه توجیه‌پذیر نیست به این دلیل که وظیفه حمایت از فیلم های بخش خصوصی اول از همه برعهده موسسه رسانه های تصویری است و دوم اینکه در حال حاضر بخش خصوصی در شبکه نمایش خانگی فعال است و اگر هم حمایتی بناست صورت بگیرد دلیلی برای بالا بردن قیمت‌های متعارف نیست.

یک میلیارد خرج خرید رایت “رستاخیز” شده

کاظمی ادامه داد: حوزه هنری وظیفه حمایت از فیلم های مذهبی و ارزشی را دارد همان طور که شنیده شده رایت فیلمی مثل “رستاخیز” را با ملبغ یک میلیارد خریداری می‌کند. واقعا فیلمی که در اکران ۷۰۰-۸۰۰ میلیون تومان فروخته کپی رایتش از نظر منطقی بیشتر از ۱۰۰ میلیون تومان نیست. همین طور فیلمهای کم فروش سینماها که تعدادشان هم کم نیست و در اکران بین ۲۰ میلیون تا ۶۰ میلیون تومان فروش داشته اند توقع حداقل یک سوم از مبلغ فیلمهای گران امسال را دارند یعنی ۱۰۰ میلیون تومان. چیزی که به واقع برای این فیلمها شوخی بزرگیست. فیلم هایی که در اکران تنها با مبلغ ۲۰ میلیون تا ۶۰ میلیون در گیشه همراه هستند؛ در نمایش خانگی اگر موسسه ای به صورت رایگان هم آنها را خریداری کند به پولی که برای تولید دی.وی.دی آنها صرف شده هم نخواهد رسید چه برسد به سوددهی.

وی ادامه داد: یکی از دلایلی که شرکتهای نمایش خانگی از اعلام کردن مبلغ کپی رایت‌ها خودداری می‌کنند همین است که به گوش فیلمهای کم فروش نرسد. اما اگر واقعا به صورت منطقی قیمت کپی رایت هر فیلمی تصویب و مشخص بشود دیگر نیازی به پنهان کردن نیست و آن موقع است که وظیفه و هدف هر موسسه‌ای در شبکه خانگی کاملا شفاف معلوم می‌شود.

رقم رایت ویدیویی “محمد رسول ا..(ص)” بالغ بر ۵ میلیارد است

شهاب کاظمی با اشاره به رقم خرید رایت فیلم “شهرز موشها۲” بیان داشت: “شهر موش ها ۲” مرضيه بروند با قيمت ۸۰۰ ميليون تومان، گران ترين فیلم سال ۹۴ شبکه خانگی بود. البته به احتمال زياد در سال آينده رکورد خرید “شهر موشها” می شکند چون شنيده مي شود رقم کپي رايت فيلم “محمد رسول ا..(ص)” بالغ بر ۵ ميليارد است. رقمي که تنها موسسات دولتي توان پرداخت آن را دارند؛ موسساتي که دنبال سود نيستند و تنها وظیفه دارند اين رقم را پرداخت کنند تا مالکيت فيلم به دست آنها برسد.