نمایش خانگی/محمد شاکری: درحالی که پیش بینی میشد فضای ویدیوی درخواستی-تلویزیون تعاملی مجالی شود برای عرضه سریالهای مطرح دنیا و به خصوص آن دسته سریالهایی که امکان نمایش از رسانه ملی را ندارند اما برخی از موسسات تازهکار این حیطه دست به دامن برندهای ساخته شده در رسانه ملی شده اند برای جلب مخاطب.
به گزارش سایت خبری-تحلیلی «نمایش خانگی» البته که در ماههای اخیر داشتهایم سریالهایی مطرح مانند «داستان ندیمه» و «مردگان متحرک» که با دوبلههایی حرفهای و حداقل سانسور از طریق سامانههایی همچون «آیو» در دسترس مخاطبان قرار گرفته و اتفاقا توجه هم جلب کرده اند اما اینکه ببینیم برخی موسسات این حیطه با دستفرمان صداوسیما به دنبال جلب مخاطبند عجیب است.
به تازگی یکی از موسسات حیطه تلویزیون تعاملی قصد کرده از برند «یانگوم» برای جلب مخاطب استفاده کند. این تلویزیون تعاملی سریال «سایمدانگ» با بازی «لی یونگ ئه» ایفاگر کاراکتر «یانگوم» سریال «جواهری در قصر» را با حضور مینو غزنوی دوبلور «یانگوم» دوبله کرده و قصد دارد آن را در فضای مجازی منتشر کند.
اینکه از میان انبوهی از سریالهای مطرح آمریکایی و اروپایی که مخاطبان مجبورند نسخه های زیرنویس یا نسخه های با دوبله ضعیف آنها را ببینند یک سریال کره ای برای عرضه در یک تلویزیون اینترنتی انتخاب شده جای پرسش دارد؛ آن هم سریالی که باز هم با اغراق فراوان درباره افتخارات تاریخی کره سخن میگوید!!!
اما وقتی در ریشه های موسسه عرضه کننده فیلم دقیق می شویم و درمی یابیم مجوز فعالیت خود را هم نه از وزارت ارشاد بلکه از صداوسیما گرفته است کمی پرسشهایمان کمرنگ میشود.
مسأله اصلی اما به قوت خود باقیست؛ اگر بنا باشد با همان سیاستگزاریهای رسانه ملی به انتخاب و عرضه سریال در فضای ویدیوی درخواستی-تلویزیون تعاملی دست زده شود بعید است بتوانیم مخاطبانی را که مدتهاست جذب شبکه غیرمجاز عرضه سریال شده اند جلب کنیم.
نمایش خانگی: یکی از تازه ترین آقازادگان ورود پیدا کرده به سینما عباس نادران آقازاده الیاس نادران از چهره های اصولگرایی است که با حداقل رزومه توانسته پروانه تهیه کنندگی فیلمی به نام «شاه کش» را بگیرد؛ فیلمی که علیرغم کلی پروپاگاندا نتوانست به جشنواره فجر راه پیدا کند.
به گزارش سایت خبری-تحلیلی «نمایش خانگی» غلامرضا موسوی از جمله چهره های صنف تهیه کنندگی بود که در یک برنامه زنده تلویزیونی به حمایت از این آقازاده پرداخت و حتی او را «خوب» و «حرفه ای» قلمداد کرد بدون اینکه بگوید با کدام رزومه برای این آقازاده مجوز تهیه کنندگی صادر شده است؟
حالا همین غلامرضا موسوی که هنوز پاسخی به چگونگی صدور پروانه تهیه کنندگی برای آقازاده نادران نداده است روی آنتن زنده «سینمادو» به گلایه از مدیرکل نمایش خانگی ارشاد پرداخته که چرا برای افرادی که حائز تهیهکنندگی سینما نیستند پروانه سریالسازی در شبکه خانگی صادر میکند. موسوی همچنین مدعی شده برخی پولهای وارده به شبکه خانگی سلامت نیست.
نمایش خانگی با طرح این پرسش از موسوی که چگونه و برمبنای کدام رزومه برای آقازاده مذکور پروانه تهیه کنندگی صادر شده و آیا وی درباره سلامت سرمایه های آقازادگان هم تحقیق کرده(؟) گفته های او را منعکس میکند:
— یکی از اتفاقاتی که در شبکه خانگی میافتد و هنوز درست نشده این است که اگر بسیاری از آدمهایی که اجازه کار سریال میگیرند، بخواهند از پروانه فیلمسازی وزارت ارشاد اجازه تولید فیلم را بگیرند، به آنها نمیدهند ولی به این آدمها اجازه تولید سریال میدهند. یکی از مشکلات ما این است که برخی پولهایی که وارد شبکه نمایش خانگی میشوند، سلامت نیستند؛ یعنی شبهه دارد. واقعا در بسیاری از موارد سریالها ضرر میدهند و میبینید همان آدمی که به او مجوز فیلمسازی نمیدهند، در حال ساخت سریال است و این چه دلیلی می تواند داشته باشد، جز اینکه پولی رد و بدل بشود و برود.
—بعضیها در این عرصه دستپاچه هستند؛ چون اگر پول سالمی آمده باشد، کمتر پیش میآید دستمزدهایی بدهند که این دستمزدها در حال لطمه زدن به سینما است. این جزو کارهای مدیرکل نمایش خانگی نیست که بتواند جلوی دستمزدها را بگیرد، اما اگر تهیهکنندگانی که مجوز می گیرند جزو پاسخگویان باشند و صنف واقعی داشته باشند، این اتفاقها رقم نمیخورد. بعضی از این تهیهکنندگان جزو کسانی هستند که فیلم تلویزیونی میسازند و این با تهیه کننده حرفهای تفاوت دارد. همیشه بحث ما این بوده است، کسی باید فیلم را تولید کند که پنج فیلم سینمایی ساخته باشد و باید جوابگوی همکارانش باشد. اما اکنون این پاسخگویی وجود ندارد و یکی از اتفاقات وجود دستمزدهای آنچنانی است. این دستمزدها به سینما آسیب میزند.
–-این در سینما هم بوده است، اما مبالغی که در سینماست، به شدت کمتر از سریالها است. ما دوگانگی در معاونت سینمایی داریم؛ یعنی شما اگر بخواهید پروانه ساخت سینمایی بگیرید که ممکن است هر فیلمی یک و نیم میلیارد هزینه داشته باشد، برای فیلم اول باید پروسهای را طی کنید و نیازمند چند کفش آهنی است. اما اگر همین آدم بخواهد برود سریال بسازد، باید از جایی مجوز بگیرد که کارشان تولید کارهای ویدئویی است و این دوتا با هم متفاوت است. اگر مدیرکل نمایش خانگی بخواهد به کسی که میخواهد فیلم ویدئویی بسازد مجوز بدهد، صاحب حق است، اما وقتی پای سریال به میان میآید باید کسانی از شورای پروانه فیلمسازی حرفهای که نمایندگی هستند و از طرف وزیر منصوب شدند، باشند و نظر بدهند. این دوگانگی باید به نحوی حل شود و تا حل نشود با این مشکل روبرو هستیم.
نمایش خانگی: بهروز افخمی کارگردانی که سعی کرد با اجرای فصل سوم «هفت» به گونه ای ژورنالیستی سر زبانها بیفتد بعد از جدایی از «هفت» به دنبال فراهم آوردن مقدمات تولید یک فیلم تازه بود که به نتیجه نرسید.
به گزارش سایت خبری-تحلیلی «نمایش خانگی» افخمی که در فصل سوم «هفت» اغلب سخنانی سمپاتیک درباره برخی محصولات سازمانهای ارزشی طرح میکرد و به نظر میرسید با حمایت همین نهادها فیلم بسازد، حالا قصد کرده با حمایت محمد امامی تهیه کننده سریال «شهرزاد» سریال بسازد؛ این خبری است که «نقدسینما» رسانه منسوب به حوزه هنری طرح کرده است.
«نقد سینما» نوشته است: مجموعه نمایش خانگی «خوب، بد، جلف» به کارگردانی بهروز افخمی و تهیه کنندگی مشترک محسن چگینی و سیدمحمد امامی، این روزها مراحل پایانی نگارش فیلمنامه را سپری میکند. بازنویسی فیلمنامه این مجموعه توسط پیمان قاسم خانی و بهروز افخمی روزهای پایانی خود را سپری میکند و به زودی با پایان پیش تولید، فیلمبرداری این سریال آغاز خواهد شد. سیدمحمد امامی علاوه بر تهیه کنندگی، سرمایه گذاری این مجموعه نمایش خانگی را نیز بر عهده دارد.
همراهی افخمی با تهیه کننده «شهرزاد» در حالی رخ میدهد که این کارگردان به هنگام حضور در «هفت» «ابد و یک روز» مهمترین محصول سینمایی سالیان اخیر امامی را دارای نیم ساعت اضافی دانسته بود و گفته بود فیلمنامه این کار دارای ایرادهای جدی است.
حالا دست روزگار افخمی را کنار امامی قرار داده تا نزدیک به یک دهه از آخرین تجربه کمدی سازی موفقش که «سن پطرزبورگ» بود باز هم کمدی بسازد. شانس افخمی آنجاست که یکی از موفقترین و در عین حال گرانترین سناریستهای ایرانی یعنی پیمان قاسم خانی کنار او حضور دارد.
نمایش خانگی: در روزهایی که تلویزیون ایران مدتهاست سریالهای روز آمریکایی را روی آنتن نمیبرد و ضعف در دوبلههای زیرزمینی اسباب دلخوری مخاطبان سختگیر را موجب شده بدعتی که در عرضه نسخه دوبله سریال «سرگذشت ندیمه» در یکی از تلویزیونهای اینترنتی روی داده قابل تأمل است.
به گزارش سایت خبری-تحلیلی «نمایش خانگی» این روزها شاهد پخش شش قسمت از یکی از بهترین سریال های سال 2017 که چند روز پیش دو جایزه گلدن گلاب بهترین سریال درام و بهترین بازیگر زن (الیزابت موس) را از آن خود کرد، در تلویزیونی اینترنتی «آیو» هستیم.
سریال «سرگذشت ندیمه/The Handmaid’s Tale» که داستان آن در آینده و در پی انقلابی در آمریکا می گذرد، توسط بروس میلر و با اقتباسی کاملا وفادارانه به رمان «سرگذشت ندیمه» نوشته مارگارت آتوود تهیه، نوشته و توسط چند کارگردان به تصویر درآمده است.
پخش فصل اول این سریال که شامل ده قسمت است و تمامی رمان «سرگذشت ندیمه» را در بر میگیرد، در سال 2017 از کانال هولو به پایان رسیده و آیو تا به حال شش قسمت از این سریال را با دوبله ای منسجم روانه تلویزیون اینترنتی خود کرده است.
فارغ از بهروز بودن «سرگذشت ندیمه» که میتواند حسن انتخاب گردانندگان یک تلویزیون اینترنتی باشد اینکه سعی شده نماهای اروتیک مشمول ممیزیهای مرسوم به گونهای هوشمندانه تعدیل و بازسازی شوند، جای تحسین دارد و امیدواریها را نسبت به آینده فضای ویدیوی درخواستی بیشتر می کند.
در پادآرمان شهری که پس از ترور رئیس جمهور آمریکا و به گلوله بستن اعضای کنگره توسط یک گروه تمامیت خواه مسیحی به وجود آمد، قوانین جدیدی وضع شد که در پی آن زن ها در طبقات مختلف دسته بندی شدند و هیچ حقی برای آنها در نظر گرفته نشد. در اوضاع جدید، یک زن که همسر و دختر هشت ساله اش را از دست داده مجبور می شود به عنوان ندیمه در خدمت خانواده فرمانده این پادآرمان شهر قرار گرفته و برایشان فرزند به دنیا بیاورد.
الیزابت موس، جوزف فاینس، ان داود، الکسیس بلدل، ایوان استراهافسکی، مکس مینگلا، سمیرا وایلی بازیگران اصلی این سریال هستند که نازنین یاری (موس)، منوچهر زنده دل (فاینس) فریبا رمضان پور (استراهافسکی)، معصومه آقاجانی (داود)، حامد عزیزی (مینگلا)و مریم جلیلی (بلدل) به جای آنها صحبت کرده اند.
در قسمت اول شاهد چهار بخش روایت در زمان های مختلف هستیم که ممکن است در شروع تا حدودی بیننده را گمراه کند:
بخش اول: فرار و دستگیری جوون
بخش دوم: زمان حال (شروع به کار جوون به عنوان ندیمه در خانه فرمانده با نام جدید «آفرد»)
بخش سوم: فلاش بک (پس از دستگیری و معرفی فضای رعب آور و قوانین عجیب و غریب «مرکز قرمز»)
بخش چهارم: فلاش بک (قبل از کودتا و معرفی رابطه جوون و مویرا و لوک)
این شکل روایت با گفتار متن شخصت اصلی (آفرد) (الیزابت موس) همراه است و تقریبا 95 درصد اتفاقات از دید آفرد روایت می شوند. اطلاعات، به فراخون نیاز داستان تا پایان قسمت ششم در چهار بخش فوق و به صورت کاملا ذره ذره و قطره چکانی ارائه می شود.
در شش قسمت نخست، بار اصلی فضاسازی رعب آور بر عهده موسیقی آدام تیلور و حرکت های ترکیبی دوربین است. یک مرد، یک زن و یک دختر هشت ساله حین فرار از مرز، اتومبیل شان در جاده متوقف می شود. مرد، زن و دخترش را راهی جنگل می کند که به فرار ادامه دهند و خودش می ماند. با زن و دختر همراه می شویم و با شنیدن صدای گلوله، زن متوجه می شود که همسرش کشته شده است. دقایقی بعد هم زن و دختر دستگیر می شوند. دختر از زن جدا شده و زن به جایی برده می شود.
زن که اسم اصلی اش «جوون» است با اسم جدید «آفرد» که ترکیبی است از واژه «آف» به اضافه اسم اصلی مرد خانه «فرد»، به عنوان ندیمه در خانه فرمانده مشغول به کار می شود. همسر اصلی فرمانده نابارور و وظیفه اصلی آفرد، فرزندآوری برای فرمانده است. یک مارتا (خدمتکار زن) به نام ریتا و یک راننده به نام نیک که در گاراژ می خوابد، در این خانه زندگی می کنند.
مخاطب با آفرد همراه می شود تا تجربه یک زندگی اجباری و هراسناک را از سر بگذراند.
استفاده از رنگ های سرد در طراحی صحنه های داخلی و خارجی، به فضای دافعه برانگیز و وحشتناک پادآرمان شهر کمک کرده است.
وظیفه اصلی ندیمه ها، باردار شدن است و آنها در شهر فقط حق خرید دارند آن هم در گروه های دو نفره. در جای جای شهر مامورها با اسلحه دیده می شوند و جسد بیجان مجرمان بر دیواره های شهر با طنابی آویزان شده اند تا درس عبرتی برای شهروندان باشند.
کارگردانان و به خصوص رید مورانو که سه قسمت اول را کارگردانی کرده در خلق این فضا نقش تعیین کننده ای داشته اند. نماهای بسته و تاکید روی چهره مستاصل الیزابت موس با بازی حیرت انگیزش، مخاطب را با او همراه می کند تا پا به پایش، این فضای رعب آور را تجربه کرده و برای فرار فکر چاره باشد.
یک فصل به شدت نفس گیر و به لحاظ اجرا، معرکه در قسمت سوم وجود دارد که حیف است از آن صحبت نشود. آف گلن به جرم ارتباط نامشروع با یک مارتا دستگیر شده به دلیل بارور بودن، محکوم به رستگاری (زنده ماندن و زندگی به عنوان ندیمه) شده و لطف دولت شامل حال مارتا می شود. یعنی مرگ. آف گلن و مارتا را در حالی که دهان و دستان هر دو بسته است، سوار یک ون می کنند. در حالی که هر دو می دانند قرار است چه اتفاقی بیفتد (و مخاطب یک قدم عقب تر از آنهاست)، به جایی می روند. این پلان سکانس کوتاه، بشدت تاثیرگذار و وحشتناک است که دیدن هر باره اش، موو به تن را سیخ می کند: دوربین در داخل ون، آف گلن و مارتا را در کادر دارد. ون دنده عقب می گیرد و متوقف می شود. در باز می شود. مامورها مارتا را از ون پیاده می کنند و او را به سمت طناب اعدام می برند. ما همچنان از دید دوربین همراه با آف گلن شاهد این صحنه هستیم. مامورها طناب را به گردن مارتا محکم می کنند و با یک دستور، جرثقیل مارتا را به بالا می کشد. مارتا تقلا می کند اما بلافاصه می میرد. دوربین همچنان در ون است و آف گلن شاهد این ماجراست. ون حرکت می کند و ما از صحنه اعدام دور می شویم. این فصل آنقدر سریع به پایان می رسد که مخاطب همراه با آف گلن حتی فرصت فریاد زدن هم پیدا نمی کند.
دکوپاژ ساده اما بشدت تاثیرگذار و اجرای حیرت انگیر این پلان سکانس کوتاه، یکی از بیادماندنی ترین فصل های این سریال را تا پایان قسمت ششم رقم زده است.
البته سریال از این دست فصل های معرکه کم ندارد. به عنوان نمونه، آفرد که سیزده روز را به خاطر عدم باروری در اتاقش حبس بوده، به دلیل حال بدش در یک روز بارانی به مطب دکتر می برند. آفرد که به خاطر خارج شدن از این فضا، خوشحال است از خانه خارج می شود. دوربین از چهره او، آسمان بارانی را قاب می گیرد و در یک چرخش صد و هشتاد درجه ای بار دیگر به آفرد می رسد که زیر چتر همراه با راننده داخل ماشین می شود. این نما که تماما به صورت اسلوموشن فیلمبرداری شده با همراهی موسیقی شنیدنی و فضاساز آدام تیلور به لحاظ زیبایی شناسی و درآوردن حس و حال آفرد، بی نظیر است.
ممیزی های درست و به جا و در بخش هایی ناگزیر در سریالی که بحث اصلی اش «باروری» است، از طرف تلویزیون آیو، تحسین برانگیز و وسواس گردانندگان این تلویزیونی اینترنتی را در نمایش آنچه که مخاطب نباید از دست بدهد، ستایش برانگیز است. امیدوارم همین روند در چهار قسمت باقی مانده حفظ شده و مخاطب با آسودگی خیال تماشای سریال دیدنی «سرگذشت ندیمه» را به پایان برساند.
لذت تماشای سریال «سرگذشت ندیمه» را با دوبله ای به یادماندنی از «آیو» از دست ندهید.
نمایش خانگی: کمدی «اکسیدان»حامد محمدی از طریق موسسه سرورسانه پارسیان به شبکه خانگی آمد.
به گزارش سایت خبری-تحلیلی «نمایش خانگی» کمدی «اکسیدان» داستان تلاشهای یک جوان برای دریافت ویزای خارج از کشور را به تصویر می کشد؛ تلاشهایی از تظاهر به مسیحیت تا تظاهر به ترنس بودن!!
بازیگر اصل «اکسیدان» جواد عزتی است و در کنار وی امیر جعفری، شقایق دهقانی، شبنم مقدمی، رضا بهبودی، لیندا کیانی، علی استادی بازی میکنند.
موسسه سرورسانه پارسیان که «اکسیدان» را به همراه پشت صحنه ارائه داده از جمله موسسات تازه تأسیس شبکه خانگی است که توسط برادران یاری که پیشتر شرکای هنرنمای پارسیان بودند راه اندازی شده است.
رایت خانگی «اکسیدان» ابتدا به موسسه هنرهای تصویری سوره وابسته به حوزه هنری واگذار شده بود اما توقیف فیلم در اکران توسط حوزه منجر به لغو قرارداد با هنرهای تصویری سوره شد و در حالی که بسیاری گمان می کردند این هنرنمای پارسیان پخش کننده اغلب آثار سوره است که فیلم را عرضه خواهد کرد به ناگاه سروکله سرورسانه پارسیان پیدا شد و فیلم را پخش کرد.
نمایش خانگی: فیلم «رگ خواب»حمید نعمت الله از طریق موسسه هنراول به شبکه خانگی عرضه شد.
به گزارش سایت خبری-تحلیلی «نمایش خانگی» فیلم «رگ خواب» که نقش اصلیش را لیلا حاتمی ایفا کرده یک عاشقانه تراژیک است.
این فیلم داستان «مینا» را روایت میکند که بعد از جدایی از همسرش به دنبال شغل و محل اسکانی میگردد. در این مسیر با «کامران» مدیر رستورانی که در آن کار میکند آشنا میشود؛ این آشنایی خیلی زود به همخانگی منجر میشود اما دیری نمی گذرد که رابطه این دو به سردی می گراید…
کوروش تهامی، الهام کردا، بامداد نعمتالله، لیلا موسوی، حمیدرضا آذرنگ و خسرو بامداد از دیگر بازیگران «رگ خواب» هستند.
همایون شجریان خواننده سنتی ایران آوازخوانی «رگ خواب» را برعهده داشته است.
نمایش خانگی: محمد امامی تهیه کننده «شهرزاد» که امسال با آثاری همچون «مصادره»، «مغزهای کوچک زنگ زده» و «بمب» رقیب اصلی سازمان هنری-رسانه ای اوج در جشنواره فیلم فجر است به جشنواره برلین راه پیدا کرد.
به گزارش سایت خبری-تحلیلی «نمایش خانگی» محمد امامی با فیلم «خوک»مانی حقیقی به بخش مسابقه جشنواره برلین راه پیدا کرده است.
«خوک» که نقش اصلیش را حسن معجونی بازی میکند داستان یک سینماگر شکست خورده را روایت میکند که درگیر یک پرونده قتل میشود. هرچند «خوک» یک کمدی است اما شباهتهایی دارد با تریلر جنایی «لبه پرتگاه»بهرام بیضایی که بنا بود در میانه دهه هشتاد تولید شود اما به دلیل اختلافات بیضایی با حمید اعتباریان تهیه کننده به جایی نرسید.
در «لبه پرتگاه» این یک بازیگر زن شناخته شده به نام «پروا نیازی» بود که در یک ظاهرسازی تمام عیار متهم به قتل میشد و در «خوک» یک کارگردان مرد شناخته شده به نام «حسن» است که متهم به قتل می شود!
«حسن» در «خوک» متهم است به قتل سریالی یک گروه از کارگردانان سرشناس سینما(!!) و «پروا نیازی» در «لبه پرتگاه» متهم است به قتل جسدی که در صندوق عقب خودروی گروه تولید فیلم یافت شده است!!!
لیلا حاتمی، لیلی رشیدی، پری ناز ایزدیار، سیامک انصاری، علی باقری، مینا جعفرزاده، آیناز آذرهوش و رضا یزدانی، بیوک میرزایی، سهیلا رضوی و علی مصفا دیگر بازیگران «خوک» هستند؛ فیلمی که در جشنواره امسال فجر هم حاضر نیست و باید منتظر زمان اکران آن ماند تا متوجه شباهتهای بیشتر با پروژه ناتمام بیضایی شد.
نمایش خانگی: محمدرضا عباسیان که در دولت دوم محمود احمدی نژاد تا مدیرعاملی موسسه رسانه های تصویری پیش رفته بود با اشاره به درآمد چند ده میلیاردی سینمای ایران از شبکه خانگی، راه حل مشکل قاچاق اینترنتی را عزم جدی وزارت ارتباطات دانست.
عباسیان با اشاره به نقش و اهمیت شبکه نمایش خانگی به «ایلنا» گفت: شبکه نمایش خانگی امروز نقش مهمی در تامین محتوای مورد نیاز مصرفکننده ایرانی ایفا میکند. وضعیت تعداد مخاطبان تلویزیون و ماهواره که کاملا مشخص است وضعیت اکران فیلمها هم معلوم است اما تعداد مخاطبان شبکه نمایش خانگی بسیار بالا و رو به رشد است.
وی ادامه داد: امروز هرچند وضعیت اکران فیلمها در سینماها با توجه به راهاندازی پردیسهای سینمایی بسیار بهتر از قبل شده اما همچنان درآمد صاحبان فیلمها از شبکه نمایش خانگی رقم قابل توجهی است. براساس آمار رسمی هر سال حدود ۳۰ میلیارد تومان توسط موسسات ویدئو رسانه و نمایش خانگی به عنوان حق پخش به تهیهکنندگان فیلمهای سینمای ایران پرداخت میشود که این رقم اگر در اکران قرار باشد به تهیهکننده از سهم فروش فیلمها برسد؛ باید فروشی معادل ۱۰۰ میلیارد تومان داشته باشد.
وی ادامه داد: استقبال مردم نیز از شبکه نمایش خانگی بسیار خوب است. در سال ۹۵ به صورت رسمی ۱۶۰ میلیارد تومان در شبکه نمایش خانگی از طرف مردم برای خرید محصولات هزینه شده است که این رقم غیر از قاچاق و سرقتی است که پول آن به جیب سارقان و نه صاحبان آثار میرود.
وی عرضه غیرمجاز و قاچاق فیلم را چالش اصلی حوزه نمایش خانگی دانست و افزود: بلایی که بعد از تولید در شبکه نمایش خانگی وجود دارد قاچاق و عرضه غیرمجاز و غیررسمی محصولات است.
عباسیان افزود: اینکه آثار غیرمجاز با آرم و پروانه نمایش جعلی در سوپرمارکتها عرضه میشود بسیار فاجعه است. در گذشته اگر به مردم میگفتیم که فیلم قاچاق و غیرمجاز یا کپی را نخرند، به نوعی مردم را مقصر میدانستیم اما امروز مردم مقصر نیستند.
وی با اشاره به اینکه آثار شبکه نمایش خانگی به دو شکل لوح فشرده و وی او دی عرضه میشود، افزود: در کنار دانلودهای رسمی از طریق وی او دیها ما یک غولی داریم به نام دانلودهای غیررسمی و قاچاق که در حال ضربه زدن به صنعت سینما است.
عباسیان با اشاره به اینکه در حال حاصر اینترنت اصلا به سینما و شبکه نمایش خانگی کمک نمیکند، افزود: اینکه گفته میشود دنیای اینترنت به سینما کمک میکند غلط است. صبح که یک نسخه لوح فشرده یک فیلم جدید توزیع میشود ظهر در بسیاری از سایتهای مختلف این فیلم بصورت غیر مجاز وجود دارد. البته ستاد صیانت و سازمان سینمایی در دوره جدید تلاشهایی را آغاز کردهاند اما کافی نیست. قوه قضاییه و نیروی انتظامی هم همکاری خوبی دارند. اما نیازمند توجه بیشتر وزارت ارشاد، صدا وسیما و مشخصا وزارت ارتباطات و شورای عالی فضای مجازی هستیم.
عباسیان ادامه داد: امروز اگر وزارت ارتباطات و شورایعالی فضای مجازی عزم جدی برای برخورد با فضای مجازی که دانلود غیرمجاز فیلمها در آنها انجام میشود، داشته باشد، یک اتفاق بزرگ میافتد. امروز سایتهایی که فیلمهای مستهجن عرضه میکنند، فیلتر میشوند اما کانالهای تلگرامی که فیلم مستهجن عرضه میکنند همچنان فعال هستند و این مسئله ضربه بزرگی به شبکه نمایش خانگی میزند.
نمایش خانگی: قسمت پنجم سریال «عالیجناب» از طریق موسسه هنرنمای پارسیان به شبکه خانگی عرضه شد.
به گزارش سایت خبری-تحلیلی «نمایش خانگی» سریال سیاسی «عالیجناب» را سام قریبیان کارگردان جوان و آقازاده فرامرز قریبیان ساخته است.
بر روی جلد قسمت پنجم سریال «عالیجناب» تصاویری از امیر آقایی، سعید آقاخانی و آزاده صمدی با فیگورهای مختلف به چشم میخورد.
سریال «عالیجناب» که داستانی سیاسی در حاشیه انتخابات ریاست جمهوری ایران را به نمایش می گذارد از بازیگران متنوعی سود میبرد.
سعید آقاخانی، امیر آقایی، لیلا اوتادی، حسین پاکدل، پرویز پورحسینی، بابک حمیدیان، سحر دولتشاهی، امید روحانی، آزاده صمدی، احسان کرمی، نازنین کریمی، صالح میرزاآقایی، مهتاج نجومی، پریوش نظریه و حسین یاری از جمله بازیگران این سریال سیاسی هستند.
نمایش خانگی: قاسم جعفری کارگردانی که در سالهای اخیر نتوانسته آثاری مخاطبپسند برای سینما بسازد و آخرین ساختههایش نظیر «پروانگی» و «دختران» در اکران عمومی روی هم صد میلیون هم نفروختند به تازگی در گفتگویی به انتقاد از «شهرزاد2» پرداخته است.
به گزارش سایت خبری-تحلیلی «نمایش خانگی» انتقاد قاسم جعفری از «شهرزاد2» در حالی است که خودش اخیرا و بعد از فراگیر شدن تب «شهرزاد» در جامعه، پردیس تئاتری به نام «شهرزاد» به راه انداخته است!!!
قاسم جعفری درباره «شهرزاد» به «نزدیک» گفته است: شنیدم که «شهرزاد یک» سریال خوبی بود، اما دیدید که «شهرزاد دو» چه فاجعهای شد. مسلما در ادامه وضع بدتر هم میشود.
این کارگردان دور از سینما ادامه داده است: سازندگان «عاشقانه» به خاطر جذب مخاطب مجبور شدند حریمهایی را بشکنند که با توجه به شناختی که از برخی آنها دارم میدانم که خودشان هم اعتقادی به آن نوع بیبند و باری در روابط ندارند.