نمایش خانگی/محمد شاکری: محمدعلی سجادی نامش یادآور سینمای حادثهای-جنایی است و همین که جشنواره جهانی فجر فیلمی اکران نشده از این کارگردان با نام «طلاقم بده بخاطر گربه ها» را در برنامه نمایش قرار داده کافیست که بخاطر همان خاطراتی که از سینمایش هم داریم که شده فیلم را ببینیم.
این فیلم برداشتی است از یک داستان واقعی که سال 83 در دادگاهی در کرج مطرح شد، داستان درباره زوج جوانیست که میخواهند از هم طلاق بگیرند به خاطر گربهها. سجادی فیلمنامه را پس از یک دوره تحقیق و پژوهش در اواخر دهه 80 نوشته است ولی در نهایت یک دهه طول کشیده تا بتواند فیلمش را بسازد.
فیلم برخلاف خاطراتمان از سینمای جنایی سجادی و در ادامه روند کارهای تجربه گرایی است که سجادی در طی این سالها داشته است. او که پیش از این نمایشگاهی بانام “زن، انار، گربه ” را برگزار کرده بود این فیلم و یک رمان را از دل این نمایشگاه نقاشی بیرون آورد و سعی کرده نگرش تازهای به موضوعاتی داشته باشد که پیشتر کمتر بدانها پرداخته بود.
«طلاقم بده بخاطر گربه ها» هرچند میتواند نوعی ملودرام باشد ولی در تصویرسازی نماها متأثر است از بازیگوشیهای تجربی این سالهای سجادی و حکایت دارد که کارگردان آن قدر جسارت داشته که زیر همه سابقه اش زده و صرفا کاری را کند که دلش میخواهد.