چرا دو قسمت آخر «عاشقانه» مخاطبان را دلزده کرد؟

عاشقانه

نمایش خانگی: سریال «عاشقانه» جزو معدود ملودرامهای عرضه شده به شبکه خانگی بود که هم خوب آغاز شد و هم خوب به اوج رسید و همین نیاز به یک پایان بندی کوبنده برای آن را تشدید میکرد.

به گزارش سایت خبری-تحلیلی «نمایش خانگی» با این حال دو قسمت پایانی این سریال نه به اندازه آغاز و نه به اندازه نقاط عطف میانی اش توجه مخاطبان را جلب نکرد.

تلاش برای ایجاد نوعی هپی‌اند یا پایان خوش برای سریال که مشخص نیست ممیزی های ارشاد چقدر در آن تأثیر داشته موجب شد برخی مخاطبان بیشتر از آن که از پایان بندی به وجد آیند آن را دلزده بدانند.

کشدار بودن قسمت شانزدهم و تلاش برای پر کردن آن با کلیپهایی که مرور خاطرات گذشته کاراکترها است و از آن سو زنده کردن ناگهانی «گیسو» در قسمتهای شانزدهم و هفدهم و ربط دادن او با تشکیلاتی مافیایی و البته نامعلوم و از آن سو رساندن زوج ناراحت داستان به یکدیگر از جمله موارد مناقشه‌برانگیز پایان بندی «عاشقانه» بوده است.

منوچهر هادی برخلاف اسلاف خود در شبکه خانگی سعی کرد با دستی پر به این عرصه بیاید و برای همین بود که نویسندگانی همچون علیرضا کاظمی پور و سعید جلالی را به خدمت گرفت تا به لحاظ درام کم نیاورد. ساخت و پرداخت شخصیتها و گره افکنی های به موقع هم نشان دهنده انتخاب درست هادی بود.

اما اینکه چطور شد به ناگاه در دو قسمت پایانی تلاش شد سر و ته داستان هر طور شده هم بیاید و بسان سریالهای روتین تلویزیونی همه چیز به کلیشه ای ترین شکل ممکن به پایان برسد تعجب برانگیز بود.

آیا هجمه هایی که حین پخش سریال از سوی افراطیون به آن صورت گرفت موجب شد کمترین سیاهی در قسمتهای پایانی وجود نداشته باشد و نوعی امیدی انتزاعی به کار وارد شود؟ آیا ممیزی ارشاد هم در سوق دادن سریال به این سمت و سو نقش داشته است؟

اینها مهمترین پرسشهایی است که درباره پایان بندی «عاشقانه» وجود دارد.

یک دیدگاه

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید