نمایش خانگی/مجید ناصری: قسمت هفتم سریال خانگی “نیسان آبی” از طریق فیلیمو عرضه شد.
به گزارش نمایش خانگی، در قسمت هفتم سریال، انگار جمشید هاشم پور حامل مهم ترین خبر زندگی جمشید بود! خبری که زندگی جمشید را از همه نظر به تلاطم انداخت…
در قسمت تازه سریال در کنار ورود کامل جمشید آریا به سریال با یک خواستگاری پرماجرا هم روبروییم؛ خواستگاری کنار خیابان و با کلهی لای شیشه بیامو مانده جمشید قاسمپور!
عادل تبریزی و امیرحسین رستمی در پشت صحنه سریال "جناب عالی"
نمایش خانگی/مجید ناصری: تصویربرداری سریال «جناب عالی» مدتی است که آغاز شده است. این سریال به تهیهکنندگی مصطفی رضوانی، کارگردانی عادل تبریزی و نویسندگی مشترک عادل تبریزی و رویا خسرونجدی، در حال تولید است.
به گزارش نمایش خانگی و به نقل از روزنامه صبحنو، امیرحسین رستمی، حسین سلیمانی، بیژن بنفشهخواه، مهوش وقاری، گیتی معینی، رضا بنفشهخواه، سروش طاهری، بلور کساییان، ایمان اسماعیلپور، محمد الهی، کیوان صباغ، رضا سخایی، میثم سجادی، امیر محاسبتی، جواد سلطانی، مصطفی پروین، بیتا سحرخیز و منوچهر آذری، بازیگران «جناب عالی» هستند. «جناب عالی»، سریالی کمدی-اجتماعی است که محصول مشترک مرکز سریال سازمان سینمایی سوره حوزه هنری و شرکت نوآوری و شتابدهی فلق است. یکی از نکات جالبتوجه در این سریال، کارگردان جوان آن است. وی نخستین فیلم سینمایی خود را به نام گیجگاه در سال۱۳۹۹ ساخت. این فیلم در سیونهمین جشنواره فیلم فجر توانست نامزد دریافت جایزه سیمرغ بلورین در دو بخش ازجمله «کارگردان اول» برای تبریزی بهخاطر کارگردانی گیجگاه در این جشنواره شود.
بازگشت منوچهر آذری پس از یک دهه اخیرا با انتشار خبر کلید خوردن سریال کمدی «جناب عالی» به تهیهکنندگی مصطفی رضوانی و کارگردانی عادل تبریزی در فضای رسانهای، یک نکته قابلتوجه به چشم خورد و آن بازگشت منوچهر آذری به عرصه فیلم و سریال، بعد از یک دهه دوری از عرصه تصویر بود. منوچهر آذری که بیش از یک دهه از آخرین فعالیت هنری او میگذرد، اکنون قرار است با یک سریال طنز به عرصه بازیگری بازگردد و تصمیم دارد مقابل دوربین عادل تبریزی برود. آذری از هنرمندان پیشکسوت و خاطرهانگیز رادیو و تلویزیون است که بهواسطه برنامه رادیویی «صبح جمعه با شما» محبوبیت فراوانی میان مخاطبان به دست آورد. او همچنین سابقه بازی در سریالهایی چون ملکوت، آشپزباشی، کلاه قرمزی، پیامک از دیار باقی و… را در کارنامه خود دارد. آذری که بسیاری شاید آخرین نقشآفرینی او را در سریال «آشپزباشی» به یاد دارند، اکنون پس از سالها دوری از فعالیت سینمایی و تلویزیونی قصد دارد در کمدی «جنابعالی» ایفای نقش کند؛ اتفاقی مسرتبخش که میتواند نویدبخش دوران تازهای از بازیگری این هنرمند باشد.
طی سالهای اخیر چهرههای مطرح و باسابقهای در عرصه سینما و تلویزیون به دلایل مختلف نادیده گرفته شدند و از این عرصه دور افتادند. از سویی یکی از مسائلی که همواره در سالهای اخیر محل مناقشه اهالی هنر بوده، استفاده پرتکرار برنامهسازان و فیلمسازان از عدهای هنرمند خاص و یکسان در آثار مختلف سینمایی، تلویزیونی و نمایش خانگی بوده است. همین مساله افزایش نرخ دستمزد بازیگران را در سالهای اخیر در پی داشته است تا جایی که بسیاری از تهیهکنندگان و دلسوزان این عرصه را به اعلام خطر برای آینده صنعت فیلمسازی و احتمال ورشکستگی شبکه خانگی بهدلیل بالا بودن هزینه تولید واداشته است. درحالیکه تلویزیون و سینمای ما از سرمایهها و بزرگان زیادی برخوردار بوده که طی سالهای گذشته نادیده گرفته شدهاند. هنرمندانی همچون منوچهر آذری، محمد کاسبی، غلامحسین لطفی و… که بازگشت آنها به تلویزیون یادآور آثار نوستالژیک این هنرمندان برای مخاطبان است. از این حیث باید ایفای نقش دوباره منوچهر آذری در عرصه فیلم و سریال به واسطه کمدی «جنابعالی» را به فال نیک بگیریم و امیدواریم حضور او با استقبال و توجه مخاطبان و منتقدان روبهرو شود.
اما از دیگر نکات قابلتوجه پروژه «جنابعالی» سرمایهگذاری سازمان سینمایی سوره حوزه هنری در تولید این سریال است. ما همواره این سازمان را در تولید پروژههای سینمایی به یاد داریم. این موضوع را میتوان یک رویکرد مثبت در دوران جدید حوزه هنری دانست که علاوه بر سرمایهگذاری در تولیدات سینمایی، تصمیم ورود به عرصه ساخت سریالهای خانوادهمحور و مخاطبپسند گرفته است. «جنابعالی» بهنوعی نقطه ورود مجدد حوزه هنری به عرصه سریالسازی، پس از سالها خواهد بود. حمیدرضا جعفریان، رییس سازمان سینمایی سوره نیز اخیرا در بازدید وزیر فرهنگوارشاد اسلامی از پروژههای تولیدی این سازمان، وعده و خبر از ساخت چند سریال جدید داد که عمدتا در مرحله پیشتولید یا نگارش متن هستند و با این حساب باید منتظر تولیدات جدید این سازمان در زمینه فیلم و سریال بود. در ادامه به سراغ عادل تبریزی، کارگردان این سریال رفتیم تا بیشتر ما را از روند ساخت سریال «جنابعالی» مطلع کند.
نقد ساختارهای اداری کشور با زبان طنز
*بهتازگی خبری از کارگردانی یک سریال کمدی ازسوی شما منتشر شد، از این انتخاب بگویید. چه شد بعد از تجربه نخستین فیلم سینمایی سراغ سریال رفتید؟
از نظر من، کار فیلمسازی با توجه به شرایط زندگی شخصی و نوع تفکر هر فیلمساز، روند متفاوتی دارد. شاید یک فیلمساز براساس شرایطی که دارد تصمیم داشته باشد فقط فیلم کوتاه بسازد، شاید فیلمساز دیگری تصمیم داشته باشد فقط یک کار سینمایی بسازد و بهکل از دنیای فیلمسازی فاصله بگیرد. اما من برای فیلمسازی هیچوقت بهدنبال دستهبندی نبودم، فیلم کوتاه، فیلم سینمایی یا سریال برای من فرقی نداشت. من فقط به هیجان فیلم ساختن علاقه داشتم و این هیجان همیشه برای من جذاب بوده است. دوست دارم اثری که میسازم از هیجانات درونیام شکل بگیرد. بعد از «گیجگاه» تصمیم به ساخت فیلم سینمایی دیگری داشتم ولی اتفاقاتی افتاد که باعث شد ساخت این کار به تعویق بیفتد. در این میان چند پیشنهاد برای ساخت سریال نیز داشتم که درنهایت تصمیم گرفتم سریال «جنابعالی» را انتخاب کنم. با توجه به اینکه حوزه هنری و آقای مصطفی رضوانی، تهیهکننده سریال «جنابعالی»، اثر قبلی من یعنی فیلم سینمایی «گیجگاه» را دیده بودند این اعتماد از سمت این عزیزان به من شد و پیشنهاد کارگردانی این سریال را به من دادند.
*سریال «جنابعالی» به چه موضوعی میپردازد و ایده شکلگیری آن از کجا بود؟ ابتدا یک طرح و چند قسمت فیلمنامه به من داده شد که ازسوی خانم رویا خسرونجدی نوشته شده بود. زمانیکه وارد این پروژه شدم درخواست کردم که براساس طرح، بتوانیم تغییراتی با توجه به ذهنیتی که من به طنز دارم در فیلمنامه ایجاد کنم و درنهایت وارد روند جدیدی از نگارش متن شدیم و به فیلمنامه جدیدی رسیدیم.
عادل تبریزی و امیرحسین رستمی در پشت صحنه سریال “جناب عالی”
*شما در فیلم «گیجگاه» نشان دادید علاقهمند به فضای کمدی و شیرین هستید، این تجربه را در سریال «جنابعالی» نیز خواهید داشت؟ کمی از حس و حال این سریال بگویید.
من در فیلمسازی همیشه سعی کردم تا اثری بسازم که مخاطب پس از تماشای آن حال خوبی داشته باشد. چون به نظرم اگر مخاطب حال خوب را از اثر دریافت کند، قطعا آن اثر توانسته بهطور غیرمستقیم تاثیر خودش را روی مخاطب نیز بگذارد؛ زمانیکه یک فیلم حال خوبی به مخاطب منتقل نکند، نمیتواند تاثیرگذار باشد. گاهی اوقات فیلمسازان دنبال این هستند که بتوانند با اثرشان روی مخاطب تاثیر بگذارند اما همواره برای من در فیلمسازی مهم بوده که ابتدا تماشاگر و مخاطب را به یک حال خوب برسانم، بعد روی آنها تاثیر بگذارم. از این رو ساخت کمدی «جنابعالی» را اتفاقی نپذیرفتم، بلکه تمام فیلمهای کوتاهم و فیلم سینمایی «گیجگاه» هم طنز بوده است، به همین دلیل وارد تیم نویسندگان شدم و فیلمنامه را آنطور که در ذهنم بود پیش بردیم. این سریال یک طنز اجتماعی است که با یک نگاه انسانی و لحنی طنازانه، نقدی بر ساختارهای اداری کشور و مانعتراشیهای بر سرانجام کارها دارد. هدف اصلی من از ساخت این سریال، بهوجودآوردن لحظاتی خوش برای مخاطب و بینندگان است.
*بازیگران مطرح و پرتعدادی در این سریال بازی میکنند. درباره وضعیت فیلمبرداری این پروژه درحالحاضر بگویید و از تجربه همکاری با بازیگران تازه بفرمایید. زمانی که میخواهم فیلم جدیدی بسازم، اول به این فکر میکنم که چه بازیگرانی به کاراکترهای این اثر نزدیک هستند؛ برای مثال، در فیلم سینمایی «گیجگاه» از روز اول برای نقش اصلی، آقای حامد بهداد را تجسم میکردم و اعتقاد داشتم که شخص دیگری نمیتواند جای ایشان نقشآفرینی کند. وقتی سریال «جنابعالی» به من پیشنهاد شد، دنبال این بودم که ببینم چه بازیگرانی به حال و هوای این سریال نزدیک هستند. درکنار بازیگران شاخص سینما و تلویزیون در این سریال، از چهرههای جدید هم استفاده کردم. درمیان بازیگران این سریال با امیرحسین رستمی و بیژن بنفشهخواه قبل از سریال «جنابعالی»، در فیلم سینمایی «گیجگاه» همکاری داشتم. منوچهر آذری نیز سالهاست که مقابل دوربین نرفته بود و در این سریال حضور متفاوتی خواهند داشت.
*درباره وضعیت اکران فیلم «گیجگاه» هم بگویید. چه زمانی بالاخره فرصت نمایش عمومی پیدا خواهد کرد؟ پخش این فیلم به موسسه «بهمن سبز» حوزه هنری واگذار کردیم؛ البته به نظر من بهترین زمان برای اکران گیجگاه نوروز 1401 است. گاهی اوقات فیلمسازان دنبال این هستند که بتوانند با اثرشان روی مخاطب تاثیر بگذارند اما همواره برای من در فیلمسازی مهم بوده که ابتدا تماشاگر و مخاطب را به یک حال خوب برسانم، بعد روی آنها تاثیر بگذارم
فیلمی شیرین و بیحاشیه
همانطور که گفتیم عادل تبریزی پیش از این «گیجگاه» را کارگردانی کرده که در جشنواره فجر اکران شده است. به مناسبت ساخت اثر جدید او، کمی «گیجگاه» را مرور میکنیم. به گزارش فیلیموشات، فیلم گیجگاه درباره یک معلم ادبیات و ورزش است که کلاس کاراته دارد و چشمش مادر مطلقه یکی از شاگردانش را گرفته است. اما کلی اتفاق عجیب و غریب دیگر میافتد و حتی پای جمشید هاشمپور، ستاره فیلمهای اکشن ایرانی آن سالها هم به قصه باز میشود و قضایا طوری به هم میپیچد که انتظارش را ندارید.
در سینمای ایران که معمولا به صورت پیشفرض فیلمها به دو دسته کمدیهای عوامانه و فیلمهای تلخ و جدی تقسیم میشوند، ساختن یک کمدی به جدیترین صورت ممکن که به شعور تماشاگرش احترام بگذارد و در ایده و اجرا هم سطح بالا عمل کند، مورد کمیابی است. تبریزی در اولین فیلمش سعی کرده تا به این سمت حرکت کند و تمام عوامل و عناصر را درست کنار هم چیده است. نقشهای اصلی فیلم را حامد بهداد و باران کوثری ایفا کردهاند که مدتهاست آنها را در یک اثر کمدی ندیدهاید؛ بهویژه بهداد که یکی از نقشآفرینیهای جذاب و متفاوتش را به کارنامه بازیگریاش افزوده و در این فیلم شلوغ و پر از جزئیات به مرکز ثقل داستان تبدیل شده است. سایر بازیگران هم در فرصتی که برای حضور کوتاه خود داشتهاند، متفاوت و بامزهاند.
فیلم گیجگاه اثری است که برای مخاطب عام ساخته شده ولی خودش را دست پایین نگرفته است. به همین دلیل باید دید که حضور در جشنواره چقدر میتواند به نفع فیلم تمام شود، بهویژه که در میان فیلمهای تلخ و عبوس امسال شاید جزو معدود آثار مفرح باشد. باوجوداین تمام عناصری که فیلم گیجگاه روی آنها حساب ویژهای باز کرده، مانند بازسازی نوستالژی دهه70 و استفاده از شمایل آشنای جمشید هاشمپور، اگر در اجرا درست از کار درنیامده باشد و در سطح بگذرد، ممکن است به شمشیر دولبه تبدیل شود و علیه کلیت فیلم عمل کند؛ بهویژه وقتی که تماشاگر احساس کند فیلم بدون این پوسته که برآمده از فیلمهای ایرانی دهه70 است، چیز دیگری برای ارائه ندارد. نکته دیگر در برخورد با مخاطب عام هم این است که ارجاعات و فضاسازی فیلم برای کسانی که آن دوران را تجربه کردهاند جذاب و درگیرکننده خواهد اما معلوم نیست که مخاطبان نسل جدید که احتمالا تصور و خاطره روشنی از فضای آن سالها ندارند، در برخورد با فیلم چه واکنشی نشان میدهند و تا چه حد با شخصیت اصلی و خط داستانی همراه میشوند.
نمایش خانگی/میلاد نجفی: مشکلی که اکنون در تلویزیون با آن مواجهیم این است که نسل بازیگری 20سال پیش آمدند که جوان بودند اما الان به حدود 40 تا 50سال رسیدهاند و نسل تازهای پس از آنها نیامدند. طبیعی است و دوره فترتی رخ داده است.
همایون اسعدیان تهیهکننده سریال خانگی “خسوف” با بیان مطلب فوق به روزنامه صبحنو گفت: متاسفانه میبینیم که هم خانمها و هم آقایان ۴۰ یا ۵۰ ساله همچنان نقش جواناول را بازی میکنند که برای مخاطب شکل مسخرهای را پیدا میکند و بهنوعی توهین به شعور مخاطب است؛ البته صرفا به این دلیل است که تماشاگر آنها را میشناسد و پلتفرمها هم خیالشان راحت است که بازیگر شناختهشده دارند. ما در سریال “خسوف” چند بازیگر 26،25ساله میخواستیم. 5 یا 6ماه هم درباره اینکه کدام بازیگر شناختهشده قادر به ایفای این نقشهاست، بررسیهایی انجام دادیم.
اسعدیان ادامه داد: اگرچه برای پلتفرمها از نظر مارکتینگ کار خطرناکی است و میگویند این کار را انجام ندهیم. سریالی که اسمهای معروفی در آن نیست ریسک اقتصادی دارد تا جا بیفتد. آقای میری کارگردان “خسوف” و تیم کارگردانی وقت زیادی گذاشتند، تعداد زیادی دختر و پسر جوان آمدند و تست دادند تا به این انتخابهای آخر رسیدیم. خوشحالم که از نظر شما هم ما ضرر نکردیم و توانستیم از بین این افراد نیز چند چهره جدید به تلویزیون و سینما معرفی کنیم.
اسعدیان گفت: پلتفرمها نگرانی خود را داشتند و میخواستند هرجور شده از بازیگران شناختهشدهتر استفاده شود ولی درنهایت با ما همکاری کرده و به ما اعتماد کردند. ما در سالهای آینده در این پلتفرمها با حجم بسیار زیادی از سریالها روبهرو خواهیم شد؛ درنتیجه برای این سریالها طبیعتا به بازیگران بیشتری نیاز داریم. تماشاگر قطعا خسته خواهد شد وقتی هر شب بخواهد سریالی ببیند و در همه سریالها همان بازیگران تکراری وجود داشته باشند؛ اتفاقی که در تلویزیون بهشدت در حال رخدادن است و یواشیواش این امر آزاردهنده خواهد شد، حتی اگر شما بهترین بازیگر را به کار بگیرید. در سینما هم همینطور اگر همزمان چهار فیلم از یک بازیگر روی پرده باشد، حال تماشاگر را بد میکند. نیاز داریم که بازیگر جدید تربیت کنیم و در سنین مختلف به همه فرصت دهیم.
همایون اسعدیان اظهار داشت: چه خوشمان بیاید و چه نه، شبکههای جم بیننده دارند اما مخاطبان بازیگران آنها را نمیشناسند، پس چطور این همه بیننده دارند؟ آنها با قصه، فیلمنامه و جذابیتهای بصریای که ایجاد میکنند این مخاطب را جذب کردهاند. ما و پلتفرمها باید نگاه خود را به سمتی ببریم که اگر سال دیگر میخواهیم ۳۰سریال تولید کنیم نیاز به تنوع بازیگر داریم. در ترکیه، در مراکز استانها بهجای نگاه آموزشگاه بازیگری که بیشتر کاسبی است، آنها با نگاه صنعتی شروع به تولید و تربیت بازیگر برای تولیداتشان کردهاند و نگاه کنید که در همه سنین افرادی را دارند که در سریالها و سینمای آنها بازی میکنند.
این فیلمساز افزود: وقتی در ایران میخواهیم یک مرد حدود چهلوچند ساله داشته باشیم، برای بازی در یک نقش با چهار نفر عمدتا روبهرو هستیم که این چهار نفر هم ممکن است سر کار باشند و دیگر کنار آنها کسی نیست. آسیبشناسی آن هم این است که بهطرز حیرتانگیزی دستمزد بازیگران بالا رفته است؛ مثلا میدانم که بازیگری برای سریال نمایش خانگی دستمزد چهارمیلیارد تومانی میگیرد؛ نتیجه آن خواهد شد که دستمزدهای پشتصحنه را بهشدت تضعیف میکنند و همه بودجه صرف بازیگر میشود.
وی هشدار داد: عواقب بعدی آن نیز این است که کار به جایی رسیده بازیگرها با هم گنگ شده و تبانی میکنند که دستمزد را بالا و بالاتر ببرند؛ درنتیجه وقتی بازیگری چند برابر کارگردان دستمزد دریافت میکند به حرف کارگردان گوش نخواهد داد و تعیینکننده خودش خواهد بود. طی چند سال اخیر، فاصله طبقاتی وحشتناکی در سینما به وجود آمده است. در این زمینه باید شورایعالی تهیهکنندگان برخورد بسیار صحیح و فوری داشته باشد.
اسعدیان تاکید کرد: اگر فکر صنعت تصویر هستیم باید همه جوانب را در نظر بگیریم؛ مثلا دستیار صحنه که چند ماه از صبح تا شب میدود و 8-7 میلیون حقوق میگیرد و اگر کار تمام شود، ممکن است چند ماه بیکار باشد تا سرکار جدید برود دچار مشکل خواهد شد چون پساندازی ندارد. درصورتیکه بعضی از بازیگران که میلیاردی حقوق میگیرند اگر چندین سال هم کار نکنند بهجایی برنخواهد خورد. بعضی بازیگران هستند که حتی اگر عکسشان را در خیابان بزنید کسی آنها را نمیشناسد ولی میآمدند و میخواستند که ماهانه حقوق ۳۰۰میلیونی دریافت کنند. من قبلا درمورد این سلبریتینماها که کسی آنها را نمیشناسد در خانه سینما هم هشدار داده بودم ولی کسی گوشش بدهکار نیست. ریشهیابی گسترده و مفصلی دارد. میدانید چرا این امر در ایران اتفاق میافتد و در آمریکا نه؟ چون در آمریکا اگر یک سرمایهگذار یک دلار سرمایهگذاری کند باید در پایان یک دلار و ۱۰سنت برداشت کند ولی در ایران میلیاردها دلار پول میگذارند برای اینکه دیده شوند و اگر هم سرمایه بازگشتی نداشت چندان مهم نیست یا از منابع دولتی استفاده میکنند که آن هم به بازگشت سرمایه فکر نمیکنند. اگر قرار بود از جیب خودشان این پولها را بدهند آیا اینگونه دستودلبازی میکردند؟
نمایش خانگی/مجید ناصری: قسمت ششم سریال خانگی “جزیره” از طریق فیلیمو عرضه شد.
در قسمت ششم سریال، با ورود ناگهانی گلرخ-همسر سابق ارشد- به جزیره همه معادلات به هم میریزد، ارشد که این ورود مرموز را از چشم شاهد و آذین میبیند تلاش میکند تا با کمک بازرس رضی او را در محدودیت قرار دهد و خود به ملاقات گلرخ میرود که با حقایق تازه ای روبرو میشود…
در قسمت تازه سریال با ورود همسر سابق کاراکتر اصلی و تلاش برای آشنایی با محبوبه جدید همسر، فضا به سمت نوعی هووبازی میرود. در عین حال همسر سابق حرف از برگ برنده خود هم میزند که لابد بارداری(!) یا داشتن فرزند از ارشد است؟؟؟
نمایش خانگی/مجید ناصری: قسمت یازدهم سریال “میدان سرخ” از طریق فیلیمو عرضه شد.
در قسمت یازدهم سریال، درست زمانی که عبد مکین در تدارک سور و سات آزادی پیام از زندان است، برادر ناتنی شان پیروز که آزادی پیام را خطری مهم برای رابطه اش با اعلا می داند، دست به شلوغ کاری می زند و پای پلیس به میان می آید. اما یک سوال ذهن پیام را حسابی مشغول کرده؛ لیلی کجاست؟
کیفیت بازیهای سریال “میدان سرخ” طوریست که بعضا بازیگران مکمل سریال نظیر مجید پتکی و بهرام افشاری و مهدی حسینینیا بسیار بهتر از بازیگران اصلی سریال که در نام، گنده هستند ایفای نقش میکنند. این عدم تعادل در بازیگری را چطور باید هضم کرد؟
نمایش خانگی/محمدصادق عابدینی: سریالهای شبکه نمایش خانگی علاقه خاصی به تاریخ ایران پیدا کردهاند، به نحوی که سریالهایی که داستانشان در بستر تاریخ میگذرد، بیشترین توجه را به خود جلب کردهاند.
به گزارش نمایش خانگی جمله “هالیوود عاشق تاریخ است!” این جمله آغازین مقالهای است که «اسکات آلن متزگر» با عنوان «آیا فیلمها روش خوبی برای یادگیری تاریخ هستند؟» نگاشته است. آلن متزگر استاد دانشگاه پنسلوانیاست و حوزه تحقیقاتیاش روشهای آموزشی است. وی در مقاله مذکور سعی کرده با آمار و ارقام نشان دهد چقدر هالیوود به ساخت فیلمهای تاریخی علاقه دارد و چقدر ساخت این فیلمها میتواند مردم و به خصوص دانشآموزان را به تاریخ علاقهمند کند. این استاد دانشگاه همچنین به تحقیقاتی در امریکا و استرالیا اشاره میکند که در آن معلمان تاریخ مدارس به صورت هفتگی تاریخ را به وسیله فیلمهای سینمایی به دانشآموزان نشان میدهد. وی معتقد است ساخت فیلم سینمایی «فارست گامپ» باعث شد در خانوادهها درباره رخدادهای جنگ ویتنام بیشتر صحبت کنند و یک انتقال تاریخی بین دو نسل صورت بگیرد (نسلی که جنگ را لمس کرد و نسل نوجوان که ذهنیت درباره آن نداشت).
تحقیقات در امریکا نشان میدهد فیلم «با گرگها میرقصد» که به رفتارهای نژادپرستانه و وحشی ارتش امریکا در قبال سرخ پوستها میپردازد، دو نتیجه متفاوت را در دانشآموزان بومی (سرخپوست تبارها) و دانشآموزان سفید پوست به همراه داشته، سرخپوست تبارها معتقد بودهاند این فیلم نسبت به آنچه در کتابهای درسی تاریخ بیان شده به واقعیتها نزدیکتر است و در مقابل دانشآموزان سفیدپوست کتابهای درسی را منبع معتبرتری نسبت به آن فیلم سینمایی میدانستند.
به طور کل در همه جهان نسبت به تماشای فیلمهای تاریخی و تأثیرات آن نگاههای مثبتی وجود دارد. نتایج یک تحقیق روانشناسی که از سوی دانشگاه «بوفالو» در نیویورک انجام شده، نشان میدهد تماشای فیلمهای تاریخی میتواند باعث افزایش سلامت روانی شود. دکتر «شیرا گابریل» استادیار روانشناسی دانشگاه بوفالو میگوید:«تماشای درامهای تاریخی دارای اثرات مثبت رواشناختی از جمله بهبود سلامت روانی، ارتباطات اجتماعی و تقویت مهارتهای شنیداری در کودکان میشود.»
این تحقیقات مدعی است به دلیل اینکه فیلمها و سریالهای تاریخی ریشه در واقعیت دارد، مخاطب با آن همذاتپنداری بیشتری دارد و مشارکت عاطفی بیشتری در مخاطب ایجاد میکند، با این حال تماشای فیلمهای تاریخی همیشه هم بدون عوارض نیست. در مقاله دکتر «متزگر» به تحریف تاریخ در فیلمهای تاریخی و اتفاقاً برای نمونه به فیلم جنجالی «۳۰۰» اشاره شده است؛ فیلمی به ظاهر تاریخی و سراسر دروغ درباره مقاومت و پیروزی ۳۰۰ اسپارتی در مقابل ارتش بزرگ هخامنشی که «متزگر» آن را اطلاعات غلط بزرگ میداند. مشکلی که معلمان تاریخ در امریکا نیز با آن روبهرو هستند همین دروغهایی است که فیلمساز برای فروش فیلمش در فیلم میگنجاند.
آنچه در سینمای ایران و به خصوص در فضای شبکه نمایش خانگی و پلتفرمهای اینترنتی نیز میگذرد، با تجربیات جهانی همخوانی کاملی دارد. در ایران ساخت مجموعههای تاریخی چه در تلویزیون و چه در شبکه نمایش خانگی با استقبال خوبی روبهرو بوده و است. امسال تلویزیون برای دوازدهمین سال پیاپی مجموعه تلویزیونی مختارنامه که یک سریال تاریخی- مذهبی است را پخش کرد و این سریال باز هم مخاطبان خود را داشت. سریالهای تاریخی به غیر از تلویزیون در شبکه نمایش خانگی نیز با استقبال خوبی روبهرو شدند. از «قهوه تلخ» که فضای فانتزی داشت و به طور کل در فضای سیال بین حوادث تاریخی در جریان بود گرفته تا «شهرزاد» که در دهه ۳۰ و جریان ملی شدن صنعت نفت و کودتا یک عاشقانه ناآرام را روایت میکرد و نمونههایی مانند «میخواهم زنده بمانم» که داستانش در تاریخ معاصر و حوادث اواخر دهه ۶۰ و اوایل ۷۰ میگذشت.
«شلینا جان محمد» منتقد اماراتی در یادداشتی با اشاره به تولید فیلمها و سریالهای تاریخی بر اساس حوادث واقعی تاریخی، میگوید: «چه کسی به داستان نیاز دارد، وقتی داستانهای تاریخی ما بسیار درگیرکننده هستند؟» «جان محمد» با اشاره به اینکه مردم به شنیدن داستانهای تاریخی علاقه دارند، ساخت فیلمها و سریالهای تاریخی را زمینهساز بررسی مجدد تاریخ میداند که مخاطب با تماشای آن عملاً جعبه «پاندروا» (جعبه افسانهای یونانی که محل نگهداری اسرار جهان بود) را باز میکند به چرایی وضعیت جهان امروز پی میبرد.
خاتون یا شهرزاد؟ قبله عالم یا قهوه تلخ؟
ما امروزه با چنین وضعیتی در شبکه نمایش خانگی روبهرو هستیم. تهیهکنندهها به این سمت رفتهاند که از دل تاریخ داستان بسازند، چون احتمالاً هیچ چیز شیرینتر از شنیدن تاریخ نیست. هم اکنون مجموعه «قبله عالم» و «خاتون» دو سریال تازهوارد به شبکه نمایش خانگی هر دو رویکرد تاریخی دارند ولی این دو سریال بهترند یا “قهوه تلخ” و “شهرزاد”؟؟
«خاتون» یک ملودرام تاریخیست مثل “شهرزاد” که داستان خود را از شهریور ۱۳۲۰ آغاز کرده است و زمان انتشار آن مناسبت خاصی با سالگرد اشغال ایران در جنگ جهانی دوم دارد.
کمدی-تاریخی«قبله عالم» در حال و هوایی یادآور “قهوه تلخ”، داستانی هجوآمیز با موضوع دربار ناصرالدین شاه دارد. اگرچه قبله عالم در طراحی صحنه و لباس تلاش کرده است به تاریخ نزدیک باشد، اما از نظر محتوا آنقدر ضعف دارد که مصداق نگرانی «متزگر» درباره تحریف تاریخ از سوی فیلمساز است که میتواند برای بیننده بدآموزی داشته باشد.
مخاطب ایرانی شاید آنقدر درگیر تاریخ نباشد که بداند ناصرالدین شاه چرا کشته شد، اما روایت «قبله عالم» عملاً تاریخ را تحریف میکند که با واقعیت همخوانی ندارد. این قصه برای فیلمهای دیگر نیز رخ داده است، مثل اشتباههای تاریخی «میخواهم زنده بمانم» که در آن روابط دهه ۷۰ ایران را بسیار دورتر از واقعیتها نشان داد و حتی خلافکار ایرانی آن دهه را به گانگسترهای محلات فقیرنشین نیویورک بیشتر شبیه کرده بود تا الواط ایرانی که مشکلات خود را غالباً با «تیزی و چاقو» حل و فصل میکردند. این ماجرا در «شهرزاد» سریال محبوب شبکه نمایش خانگی نیز رخ داد؛ فیلمساز فقط بستری از تاریخ را انتخاب کرده بود و آنچه از روابط «پدرخوانده» وار که در آن سریال دیده شد، هیچ گاه در ایران فرصت بروز پیدا نکرده است.
در کنار «قبله عالم» شبکه نمایش خانگی منتظر ورود دو سریال جدید با موضوع دربار ناصرالدین شاه است. سریالهای «جیران» و «آهوی من مارال» به زودی پخش خواهند شد و این نشاندهنده بخت بلند ناصرالدین شاه است که همیشه مورد لطف و توجه سینماگران ایرانی بوده است. دیگر سریال تاریخی که در حال ساخت است، «شبکه مخفی زنان» نام دارد که آن هم گفته شده فضایی تاریخی- کمدی دارد. گویا فیلمسازان شبکه نمایش خانگی نیز مانند هالیوود «عاشق تاریخ» شدهاند، اما باید دید که مثل هالیوود آنقدر قوی فیلم خواهند ساخت که مردم ایران را به مطالعه تاریخ علاقهمند کنند؟!
نمایش خانگی/مجید ناصری: قسمت هفتم سریال “خسوف” از طریق نماوا عرضه شد.
به گزارش نمایش خانگی در قسمت هفتم سریال، اسما بدون اطلاع قبلی به ایران میآید و علیرضا به استقبال او میرود. امیر همچنان تلاش میکند تا حقیقت را از او پنهان کند. آتیه نسبت به رفتارهای مشکوک امیر حساس میشود و…
در قسمت تازه سریال در کنار ورود دخترکی شهرستانی به دنیای مدلینگ با تلاشهای پسرکی جوان برای خروج غیرقانونی از کشور مواجهیم.
نمایش خانگی/مجید ناصری: قسمت هفتم سریال خانگی “حرفه ای” از طریق نماوا عرضه شد.
در قسمت هفتم سریال، بازجویی از سهیل ادامه مییابد و ماموران پلیس او را تحت فشار قرار میدهند تا اطلاعاتی درباره سیامک بدست بیاورند. از سونیا خواسته می شود تا محل پنهان شدن برادرش را افشا کند و…
قسمت اخیر “حرفهای” به لحاظ داستانی کمی روانتر پیش میرود و با کمشدن حجم بازی سیروان، تعادل بیشتری بر کیفیت بازیها حاکم شده است و سعی شده با بالا بردن دوز اتفاقات، سریال سرگرمکنندهتر باشد.
نمایش خانگی/مجید ناصری: قسمت ششم سریال “نیسان آبی” از طریق فیلیمو عرضه شد.
در قسمت ششم سریال، آریا فراری شد و جمشید هم گرفتار! وسط این همه ماجرا، جمشید در انتظار یک خبر خوش بود که بالاخره از راه رسید، امید دیدن جمشید هاشم پور پیش درآمد خبر بی نظیری بود که زندگی جمشید را تِکانی اساسی می داد، تِکان خوب یا بدش را باید خودتان قضاوت کنید…
در قسمت ششم سریال “نیسان آبی”، با ورود کامل جمشید هاشمپور به سریال مواجهیم. هاشم پور در جریان قرعه کشی یک بانک وارد داستان شده و برنده یک خودروی بیامو میشود…