نمایش خانگی/محمد شاکری: «پشت ابرها» تازه ترین فیلم مجیدی برخلاف فیلم قبلیش «محمد…» در جشنواره جهانی فجر رونمایی شد و فضایی را فراهم کرد برای بررسی و تحلیل این فیلم.
«پشت ابرها» بازگشت مجیدی است به سینمای خلوت و شاعرانه ای که در آثاری همچون «باران» و «به رنگ خدا» داشت و بر این اساس نمیتوان فیلم را که در هندوستان تولید شده است فیلمی هندی دانست.
فیلم با ضرباهنگ سریع شروع میشود و تا نیمه ها نیز با همین ریتم پیش میرود ولی از جایی به بعد ریتم از نفس افتاده و کمبود داستان داخلی موجبات زدگی مخاطب را منجر میشود.
«پشت ابرها» بلحاظ بصری محصولی متوسط است ولی سرگرم کنندگیش پایین است و همین مهمترین پاشنه آشیل برایش است در برخورد با مخاطب ایرانی که بیش از هر چیز به سرگرم شدن اهمیت میدهد.
مجید مجیدی اگر بخواهد فیلمسازی در هندوستان را ادامه دهد چاره ای ندارد جز آن که به فکر بازار هدف هم باشد؛ ساخت فیلم جشنواره ای خسته کننده است اگر نتوانیم بازخورد لازم را از مخاطب بگیریم. «پشت ابرها» نمیتواند این بازخورد را بگیرد چون نه فیلم هندی است و نه داستانگویی معلقی دارد. از جایی به بعد دست مخاطب رو شده و ادامه دادن داستان تکراری میشود.