نمایش خانگی: مسأله قاچاق محصولات شبکه خانگی که از پیاده روها گرفته تا فضای مجازی و اپلیکیشنهای ارتباطی را درنوردیده مدام گسترش می یابد و برخوردهای نظارتی با آن نیز به نتیجه چندان مثبتی ختم نمیشود.
به گزارش سایت خبری-تحلیلی «نمایش خانگی» علیرضا داوودنژاد کارگردان شناخته شده سینما که آثاری همچون «هوو»، «مرهم»، «کلاس هنرپیشگی» و «نیاز» را در کارنامه دارد در خلال گفتگویی تفصیلی که با «ایسنا» داشته روایت تند و تیزی داشته از تاراج محصولات سینمایی در شبکه قاچاق.
متن گفته های داوودنژاد درباره ناامنی در بازار خانگی را بخوانید:
خطر یعنی اینکه فضای دیداری و شنیداری کشور توسط منظومههای هنری و رسانهای حریفان و رقیبان منطقهای و جهانی تقریبا فتح شده و روز به روز فشار برای درهم شکستن تولیدکنندگان داخلی افزایش پیدا میکند و آثار ترکی، هندی، کرهای، اروپایی، آمریکایی مخاطبان ما را به تاراج میبرند. دهها میلیون ساعاتی را که مردم ما روزانه پای ماهواره سپری میکنند مقایسه کنید با وقتی که برای دیدن محصولات داخلی میگذارند. آشوب از این بالاتر که ماهوارهها علاوه بر مخاطبان، فیلمها و داراییهای ما را هم به تاراج میبرند؟ چه کسی توانسته جلوی نمایشهای غیرقانونی محصولات ایرانی را در ماهواره بگیرد؟
بدتر از این، بازار ویدیوی خانگی است. شما از مقایسه مشتریان دهها میلیونی بازار سیاه نمایش خانگی با مشتریان چند صد هزارتایی بازار رسمی به چه نتیجهای جز شیوع عارضه ناامنی میرسید؟ محصولات ایرانی حتی در کانالهای تلویزیون داخلی هم جای خود را به فیلمهای خارجی سپردهاند.
ما حتی نمیتوانیم دولتهای خودمان را قانع کنیم که نمایش غیرقانونی فیلمهای ما را در زیرمجموعههای خود ممنوع کنند و برای اتوبوس و قطار و کشتی و هواپیما حقوق نمایش خریداری کنند. شما کجای دنیا سراغ دارید که هتلها و بیمارستانها اجازه داشته باشند مجانی فیلم نشان بدهند و صاحبان فیلمها امکان اعتراض و ممانعت نداشته باشند؟
سایتهای اینترنتی رسمی داخل کشور فیلمهای ما را برای فروش پهنای باند به حراج میگذارند و کاری از دست ما ساخته نیست. از همه عجیبتر و باورنکردنیتر اینکه ما حتی به آمار قطعی و دقیق مخاطب در سالنهای نمایش شهرهای خودمان دسترسی نداریم. ما چرا نباید بتوانیم گیشههای فروش بلیت را در سراسر کشور به طور آنلاین نظارت کنیم و با دوربینهای مداربسته که این روزها حتی دکهها و مغازهها هم از آن استفاده میکنند شمار مخاطبان خود را در سالن کنترل کنیم؟
سادهتر اینکه چرا وقتی با کشیدن کارت در گیشه از همان جا میتوان سهم صاحب سالن و پخش را جدا پرداخت کرد پولها باید یکسره به حساب سالن برود و پرداخت سهم تولیدکننده به وعده و وعیدها و چکهای مدتدار بکشد؟ و ریشهایتر از همه اینها عقب افتادگیهای سختافزاری و نرمافزاری جهان دیداری شنیداری ماست که پشتیبانی، تجهیز و بازآموزی و استانداردسازی میخواهد و کارهای انجام نشده و راههای نرفته زیادی دارد.