خانه بلاگ

آیفیلم؛ آخرین رقیب تلویزیونیِ شبکه خانگی!؟

نمایش خانگی/شهاب کاظمی: با وجود همه تلاشها و صرف همه بودجه هایی که برای تولید برنامه و سریال در تلویزیون صورت میگیرد ولی همچنان تنها شبکه آیفیلم-شبکه بازپخشی تلویزیون- است که باز و در همه فصول، مخاطب دارد و حتی کار به جایی رسیده که مدیران تلویزیون برخی از محصولات تازه‌ی خود مثل “آقای قاضی” را زودتر از حد تصور در این شبکه پخش میکنند بلکه بیشتر دیده شود.

آیفیلم را باید آخرین رقیب شبکه خانگی در تلویزیون دانست که اگر همچنان به همان پخش آرشیو سریالهای دهه های شصت تا نود-فقط تا اواسط نود- ادامه دهد و نخواهد که سریالهای آماتوری تولیدی اخیر-منهای مثلا ادامه دارهایی مثل پایتخت و نون‌خ و…- را پخش کند همچنان رقیب شبکه خانگی باقی خواهد ماند.

اینکه چرا شبکه های مختلف تلویزیون با وجود صرف هزینه مکفی نمی‌توانند به اندازه آیفیلم، ثبات موفقیت داشته باشند بیش از همه مرهون عدم نوزایی درست است؛ اینکه تولید محتوا اغلب به افرادی به عنوان کارگردان یا تهیه‌کننده سپرده میشود که کارنامه ی موفقی ندارند معلوم است که به موعود روشنی نخواهد رسید.

با سریالهای تکراری از کمدی گرفته تا ملودرام و سریالهای تیپیکال امنیتی-جاسوسی تلویزیون که دقت کنیم نوعی غیرحرفه‌ای‌گری بر شاکله آنها به چشم میخورد و در حیطه تولید برنامه هم واقعا اوضاع چندان روبراه نیست و مثلا مهمترین برنامه سینمایی تلویزیون چنان درخدمت یک جشنواره دولتی درمی‌آید و چنان جشنواره را حلول حلوا میکند که حتی برگزارکنندگان جشنواره هم این گونه خود را قبول ندارند.

اگر می‌بینیم که هرازگاه درباره تولید سریال‌هایی مثل سلمان و موسی یا جذب امثال مهران مدیری و سعید آقاخانی یا دنباله دادن به آژانس دوستی و کارآگاه علوی، مرد هزارچهره و…، صحبت میشود دقیقا به همین دلیل است که محصولات تازه‌‌تولید انتظارات برآورده نکرده‌اند.

در این اوضاع یک مسیر ساده برای بهبود تلویزیون بهره برداری از محصولات سینما و شبکه خانگی است. بر فرض که تلویزیون به خاطر مدیریت جدا، سینما را رقیب خود میپندارد اما چرا شبکه خانگی که ظاهرا تحت نظارت ساترای صداوسیما اداره می‌شود نباید به پارتنری برای تلویزیون بدل شود؟

البته که برخی از تهیه‌کنندگان باسابقه تلویزیون سعی کردند پلتفرم هایی راه بیندازند و هزینه هایی هم شد و نگرفت ولی مهمتر آن که چرا تلویزیون از محصولات حاضر و آماده پلتفرم‌های فعال مثل فیلیمو و نماوا و فیلمنت بهره نمیگیرد؟ ولو شده با قدری تعدیل، می‌توان سریال‌هایی مثل محکوم، جان سخت، سووشون و… را روی آنتن تلویزیون فرستاد؛ یا مثلا برنامه‌هایی مثل پرسونا، نیمه شب، سپنج و… را میتوان با کمی تغییر در تلویزیون پخش کرد.

تجربه ای که درباره سریال “ساخت ایران” انجام شد و نتیجه هم داد. تازه میشود سریالهای در دست تولید تلویزیون را به صورت مشارکتی با پلتفرم ها پیش برد و به سرانجامی بهتر رساند. وقتش است؛ تا دیرتر نشده، بجنبید.

 

نود ثانیه دیدنی از فصل دوم سریال “وحشی”+فیلم 

نمایش خانگی: همزمان با رونمایی از تیزر فصل دوم سریال «وحشی» شاهد نود ثانیه دیدنی از این سریال هستیم.

جواد عزتی ، نگار جواهریان ، رامین راستاد ، محمد صابری ، نوید پورفرج، نگار مقدم ، احسان امانی ، اشکان حسن‌پور ، نجوا زمانی ، امین شعرباف ، مهدی صباغی و هومن سیدی و… از جمله بازیگران سریال «وحشی» هستند.

فصل دوم سریال «وحشی» محصول فیلمنت به نویسندگی و کارگردانی هومن سیدی از دوشنبه ۲۴ آذر در شبکه خانگی است.

برای تماشای تیزر “وحشی۲” اینجا را ببینید.

 

صدور پروانه برای فیلم ویدیویی سحر امامی برای یک مدیر سابق+صدور پروانه برای مدیر تولید هیوا و…

نمایش خانگی: شورای پروانه فیلمسازی غیرسینمایی در جلسه اخیر، با ساخت هشت فیلم‌نامه موافقت کرد.

در میان پروانه‌های صادره، نام محمد شکیبانیا که سابقه مدیریت در مرکز گسترش دارد، به چشم میخورد که پروانه فیلم ویدیویی «گزارش یک تولد» را گرفته که به نظر می‌رسد همان فیلم زندگی سحر امامی مجری تلویزیون است.

مهدی مطهر از مدیران سابق سازمان اوج پروانه فیلم کوچ را گرفته…

رحیم عرب امینی مدیر تولید آثار رسول ملاقلی‌پور و ازجمله هیوا و کمکم کن پروانه فیلم سایه های قاب عکس را گرفته…

***فیلم‌نامه‌‌های بلند داستانی

–«کوچ» به تهیه‌کنندگی مهدی مطهر، کارگردانی محمد اسفندیاری و نویسندگی مهدی مطهر

–«گزارش یک تولد» به تهیه‌کنندگی محمد شکیبانیا، کارگردانی و نویسندگی یاسر انتظامی پژوه

–«هامی» به تهیه‌کنندگی، کارگردانی و نویسندگی ساسان حبیبی

— «محفظه داغ» به تهیه‌کنندگی عرفان قاسم پور، کارگردانی و نویسندگی محمود ناظری

***فیلم‌نامه‌‌های کوتاه داستانی

— «سایه‌های قاب عکس» به تهیه‌کنندگی رحیم عرب امینی، کارگردانی شایان سجادی و نویسندگی شایان سجادی و مظلومه سلطان محمدی

— «جایزه خون» به تهیه‌کنندگی، کارگردانی و نویسندگی توفیق ترابی

— «قهرمانی در سایه» به تهیه‌کنندگی عباس مهدوی صفت، کارگردانی راضیه عباس تقی و نویسندگی عباس مهدوی‌صفت و راضیه عباس‌تقی

***فیلم‌نامه نیمه بلند داستانی

— «پنجه طلایی» به تهیه‌کنندگی غلامرضا احدی نیکجه، کارگردانی و نویسندگی یاسر عرفانی‌جم

پایان فیلم-سریال «تهران الف-شهر بی‌مثال»/نگاهی سیال از سنت تا مدرنیته

نمایش خانگی: پروژه فیلم-سریال «تهران الف-شهر بی‌مثال» با پایان فیلمبرداری وارد مرحله تدوین و صداگذاری شد.

فیلم-سریال «تهران الف-شهر بی‌مثال» را محسن اورنگ کارگردانی و تهیه‌کنندگی کرده است.

«تهران الف-شهر بی مثال» با نگاهی سیال میان درام-مستند، روایتی ارائه میدهد از تعامل سنت و مدرنیته در کلانشهرهایی مثل تهران.

این پروژه که سعی دارد از همراهی مظاهر زندگی سنتی با مدرن روایتی تصویری ارائه دهد با حضور محرم زینال‌زاده بازیگر باسابقه و بابک محمدی موزیسین و خواننده و همراهی شماری از چهره‌های حیطه اصناف تولید شده است.

بابک بذرافشان به عنوان مدیر فیلمبرداری، حامد مظفری مجری طرح،  محمد خاوری تدوینگر، علیرضا زارعی مدیر تولید و آهنگساز، هادی قالی خانی طراح گریم، جعفر علیان صدابردار، امیر جاویدنیک دستیار اول و برنامه‌ریز، مصطفی سیفری فیلمبردار، حسین شکوهی مدیر تدارکات، غفور پورغفور طراح هنری، بهار حبیبی‌نژاد منشی صحنه و… ازجمله عوامل اصلی تولید این پروژه بوده‌اند.

محسن اورنگ تهیه‌کننده و کارگردان «تهران الف-شهر بی‌مثال» پیش از این فیلمهای «پیشنهاد بی شرمانه به نقاش مرده»، «مرز عشق»، «یخ در بهشت»، «ارثیه پرماجرا»، «شاهزاده و گدا»، «مصاحبه» و… را به عنوان کارگردان یا تهیه‌کننده در کارنامه داشته است.

فیلم-سریال «تهران الف-شهر بی مثال» بعد از رونمایی در جشنواره فیلمهای شهری ونکوور، در دستور پخش قرار خواهد گرفت.

سریال “محکوم”؛ خیاط در کوزه؟ 

نمایش خانگی/مجید ناصری: سریال محکومِ فیلیمو که نام سیامک مردانه به عنوان کارگردان و نام محمدحسین مهدویان به عنوان مشاورش آمده را باید امتداد سیک مستندنمای مهدویان بدانیم که حالا سعی می‌کند در یک همکاری با قوه قضاییه، یک پرونده جنایی عجیب را دستمایه داستان پردازی کند.

 

سریال محکوم به بازخوانی ماجرای زندگی یک قاضی زن می‌پردازد که فرزند پسرش گرفتار یک ماجرای قتل شده و همه می‌گویند قاتل است به جز مادرش. به بیان دقیق تر سریال محکوم چالش خود را از دو ویژگی میگیرد؛ یکی از ضرب المثل افتادن خیاط در کوزه و دیگری قرارگیری یک زن در جایگاه قضاوت.

 

محکوم سوژه ی ملتهب و کنجکاوی برانگیزی دارد و بخش عمده ی جذابیت سریال هم از انتخاب درست سوژه نشات می‌گیرد‌‌ ولی شاید پرداختن به داستان های آدمهای فرعی درگیر سوژه، گاهی برخی قسمتها را از تک و تا بیندازد ولی به هر حال کشف معمای قتل، مخاطب را تشنه می‌کند تا سریال را دنبال کند‌.

 

بازی های سریال محکوم درمجموع بازی‌های یکدست و روانی است. از کوروش تهامی که به خوبی نقش روانکاو درگیر در ماجرای قتل را بازآفرینی کرده تا ساره بیات که دیگر استاد بازی در نقش زنان مظلوم است تا پژمان جمشیدی که به دنبال فیلم علفزار، در اینجا هم نقش کاملا جدی بازپرس پرونده را به درستی ایجاد کرده. فقط به نظر می‌رسد مهران غفوریان چندان که باید فضاهای این گونه را درک نکرده وهنوز در خاطرات بهروز پیرپکاجکی زیر آسمان شهر مانده و رامین پرچمی هم که تغییر گویش او باعث شده از هر سه دیالوگ، دو تا ی آنها را نفهمیم…

 

محکوم در تصویرسازی مختصات زندان و رعب و وحشت جوان گرفتار در حبس به خوبی القای حس کرده و شاید اگر ممیزی اجازه می‌داد می‌توانست بسیار جلوتر برود و دردسرهای زندانی شدن در سنین کم را ارائه دهد…

 

استاندارد کیفی تولید سریال محکوم، نقش محمدرضا منصوری از مدیران تولید سابق و تهیه‌کنندگان فعال سال‌های اخیر را نیز مشخص می‌کند که تقریبا در همه کارها، وسواس قابل ملاحظه‌ای دارد.

 

 

 

 

صدور پروانه برای بازیگر “اژدها…”+صدور هشت پروانه دیگر

نمایش خانگی: شورای پروانه فیلمسازی غیرسینمایی در جلسه اخیر، با ساخت ۹ فیلم‌نامه موافقت کرد.

از این ۹ فیلمنامه، دو فیلم بلند داستانی، دو فیلم نیمه بلند، چهار فیلم کوتاه و یک فیلم مستند پروانه ساخت گرفته‌اند.

در میان پروانه‌های صادره، نام علی باقری بازیگر باسابقه‌ی تئاتر و سینما که سابقه ایفای نقش در فیلمهایی مثل “اژدها وارد میشود” را دارد، به چشم میخورد که پروانه فیلم نیمه بلند “جنگ داخلی روز” را گرفته.

فهرست پروانه‌های صادره به شرح زیر است: 

–فیلم‌نامه‌‌های بلند داستانی

 

—«حال خوب زن» به تهیه‌کنندگی حسین کاکاوند، کارگردانی و نویسندگی سید مهدی موسوی برزکی

 

— «سها» به تهیه‌کنندگی، کارگردانی و نویسندگی علیرضا خودرس صدقی

 

–فیلم‌نامه‌های نیمه بلند داستانی

 

— «روز داخلی جنگ» به تهیه‌کنندگی، کارگردانی و نویسندگی علی باقری

 

— «ایستگاه آخر» به تهیه‌کنندگی، کارگردانی و نویسندگی محمد پرورده

 

–فیلم‌نامه‌‌های کوتاه داستانی

 

— «بی بی سی» به تهیه‌کنندگی، کارگردانی و نویسندگی مصطفی احمدی

 

—«هویت گمشده» به تهیه‌کنندگی فرزانه سادات زم‌حریری، کارگردانی سجاد رسولی و نویسندگی فرزانه سادات زم‌حریری

 

—«بازگشت به زندگانی» به تهیه‌کنندگی، کارگردانی و نویسندگی ابراهیم احمدی مقدم

 

— «کاپیتان با شماره هفت» به تهیه‌کنندگی، کارگردانی و نویسندگی حسین منصوری اطمینان

 

— فیلم‌نامه مستند «دست یافته‌های عشایری» به تهیه‌کنندگی، کارگردانی و نویسندگی مرتضی افتخاری

روایت آرش اوستا از منشور صلح کوروش/تلفیقی از ایمان، میهن و موسیقی

نمایش خانگی: «کوروش» با صدا و موسیقی آرش اوستا اثری موسیقایی با محوریت مفاهیم میهن‌پرستی، مقاومت و همبستگی ملی، منتشر شد .

این اثر که از «منشور صلح کوروش»  الهام گرفته و با تلفیق سازهای ایرانی و ارکستر زهی خلق شده، روایتگر عشق به میهن و پایداری تا پای جان عنوان شده است.

در این پروژهٔ هنری، منشور کوروش بزرگ ـ که به عنوان نخستین منشور ایرانی در سازمان ملل شناخته می‌شود ـ به عنوان نماد صلح و انسان‌دوستی مورد توجه قرار گرفته و مبنای فکری اثر را تشکیل داده است. بر این اساس، مفاهیمی مانند آزادی‌خواهی، میهن‌دوستی و احترام به کرامت انسانی در این اثر بازتاب یافته است.

در بُعد تاریخی نیز این اثر با استناد به متون کهن ایرانی و نیز برخی تفاسیر قرآنی که کوروش را با عنوان «ذوالقرنین» می‌شناسند، به تداوم تمدن ایرانی و پیوند ایمان و خرد با هویت تاریخی ایران می‌پردازد.از نظر موسیقایی، اثر حاضر ترکیبی از ارکستر زهی، سازهای الکترونیک و رنگ‌آمیزی سازهای ایرانی است که فضایی حماسی و در عین حال صلح‌طلبانه خلق کرده است. این تلفیق را می‌توان نمادی از پیوند سنت و مدرنیته در قالبی ملی دانست.

در تولید پروژه «کوروش»، که بر اساس شعری از ملک الشعرای بهار ساخته شده، بخشی از هنرمندان شناخته‌شده‌ای همچون آرش اوستا آهنگساز و خواننده ، مهیار علیزاده تنظیم برای ارکستر  ، حامی حقیقی میکس و‌ مستر ، و مشاور موسیقی ، فربد یدالهی ، سازهای کوبه ای ، همایون پست دار ، کمانچه، محمد رضا پیرجانی ویلن و آلتو ، سیامک سلاطی ، سنتور،  ستاره خرم زاده مشاور هنری ، مشارکت دارند .

اشعار این قطعه بر پایهٔ عشق به میهن و دعوت به وحدت ملی سروده شده و بر مقاومت در برابر تهدیدات داخلی و خارجی و حفظ تمامیت ارضی ایران تأکید دارد.

به گفتهٔ دست‌اندرکاران، این پروژه تنها یک اثر موسیقایی نیست، بلکه بیانیه‌ای هنری برای پاسداری از هویت ایرانی و تقویت روحیهٔ مقاومت و همبستگی در جامعه است؛ پیامی ریشه‌دار در تاریخ که این‌بار با زبان جهانی موسیقی روایت می شود.

سریال “بامداد خمار”؛ همه‌فهم و خوش‌ریتم 

نمایش خانگی/مجید ناصری: سریال “بامداد خمار” ساخته نرگس ابیار از طریق پلتفرم شیدا به شبکه خانگی آمد و از همان اولین پلان‌ها وفاداری به رمان عامه پسند فتانه حاج سیدجوادی را به رخ کشید.

“بامداد خمار” به خاطر خاستگاه پاورقی گونه اش می طلبید که شکل و شمایل یک محصول پاپیولار همه‌فهم را پیدا کند و این ویژگی کاملا بر سریال آبیار غلبه دارد. داستان از دهه شصت شروع می‌شود و تقابل دختری عاشق با خانواده‌ی در گریز از بمباران تهران و خیلی سریع به عمه خانم می‌رسیم و پرت می‌شویم به اواخر قرن سیزده خورشیدی و داستانی که پر است از آب چشم.

فیلمبرداری پویان کفیلی در بامداد خمار از آن بازیگوشی های سووشونی کم ندارد ولی کاملا مشخص است که سریال در باکس تدوین، به قوام رسیده چون اولا با اسلو کردن نماهای رمانتیک و استفاده از موسیقی و ثانیا با دور ریختن پلان های کشدار و کات های متعدد، ریتم مناسبی برای سریالی تدارک دیده شده که می‌خواهد زن و مرد و پیر و جوان را مجذوب کند.

بازی محیا دهقانی و احترام برومند بسیار درست و حساب شده و بی خطا پیش می‌رود و برومند نشان میدهد چه انتخاب درستی بوده برای بازی در نقش عمه خانم و چنان با نگاه و تغییر فرکانس صوتی، وجه معمایی داستان را القا می‌کند که نگو و نپرس. علی مصفا شمایلی تازه از خود بروز داده و دوست داشتنی است، ستاره اسکندری می‌خواهد از تیپ زن اعیانی شخصیت بسازد ولی همگام است با مرجانه گلچین که مانند تمام تیپ‌های خاله خانم‌باجی‌های آثار آبیار، پر است از ادا و اطوار و وراجی.

رمان فتانه حاج سیدجوادی، زود شروع می‌شد و زود به بزنگاه می‌رسید و سریال بامداد خمار هم چنین ویژگی را دارد و با اینکه در برخی دیالوگ نویسی های معاصر زیادی مبادی آداب و کتابی بوده ولی هرچه به عقب تر میرود، گفتار شخصیت ها بهبود می یابد و چه خوب که احترام برومند راوی داستان است که به خوبی دیالوگ ها را مال خود کرده و تکلف را می زداید.

“بامداد خمار” طراحی صحنه و لباس پرتصنعی دارد؛ از آن جنس تر و تمیزی که مخاطب نوستالژی‌باز آن را پسندیده و کاری ندارد به میزان واقعیات و سیر داستانی نیز قاعدتا باید از زرق و برق دخترک مرفه برسد به درد و داغ پس از وصال…می‌خواهیم قیاس کنیم، این سریال قطعا ریتم روان تری از شکارگاه و جیران و حکایت‌های کمال و مهمان کشی و سایر رقبای متاخر تاریخی دارد چون می‌خواهد مثل رمان عامه پسند باشد…

 

 

محمدحسین مهدویان و دنباله‌روی «تاسیان» در سریال «کلاغ»!؟

نمایش خانگی: محمدحسین مهدویان را با فاصله باید یکی از پرکارترین کارگردانان سالهای اخیر دانست که به تازگی با حمایت ارگانی تصویرشهر فیلم «ماجرای نیمه شب» را ساخت و همین حالا سریال «محکوم» را به عنوان مشاور و هسته‌ی اصلی تولید دارد و به جز آن ساخت سریال «کلاغ» را در دستور کار قرار داده.

 

به مانند سریال «زخم کاری» در سریال «کلاغ» هم محمدرضا تخت‌کشیان تولید را برعهده دارد و هادی حجازی‌فر بازیگر فیلمهای اولیه مهدویان-ماجرای نیمروز و لاتاری- به عنوان بازیگر اصلی در کار حضور دارد…

 

درباره خط داستانی سریال کلاغ، حرف و حدیث فراوان است ولی اطلاعات رسیده به نمایش خانگی حکایت دارد از دست گذاشتنِ مهدویان بر داستانی نوستالژیک که در دهه پنجاه میگذرد و انگار به غیر از تاثیرِ کمدی نوستالژی های نهنگ عنبری سالهای اخیر، کلاغ را می‌توان در ادامه جوّی دانست که حول سریال تاسیان تینا پاکروان ایجاد شد.

 

سریال کلاغ در همان حال و هوای تاسیان، داستانی عاشقانه در دهه پنجاه را روایت میکند که هم به مبارزات انقلابی آن دهه برخورد میکند و هم چریک ها را بناست ببینیم و تقابل با ساواک و این وسط یک سری ترانه های آن دوران و بعضا خوانندگان و بازیگران مشهور و خط و ربط آنها و شبهه‌های همکاری بعضی شان با ساواک هم شاید وارد سریال شود.

 

مهدویان گرچه در مستندنمایی دهه ۶۰ تجربیاتی دارد اما سابقه کار کلاسیک تاریخی ندارد و اینکه بتواند با همان سبک مستندنمای دهه شصت، سریالی عاشقانه سیاسی مرتبط با دهه های چهل و پنجاه بسازد، معلوم نیست.

 

تینا پاکروان کارگردان تاسیان، به خاطر سابقه همکاری با امثال بیضایی، ضیاءالدین دری، مسعود کیمیایی و مهدی صباغ زاده و استفاده غول طراحی صحنه-ایرج رامین فر-در مرکزیت طراحی صحنه‌ی تاسیان و درعین حال جاه‌طلبی علی اسدزاده-تهیه‌کننده-توانست در القای حس و حال تصویری دهه پنجاه به شدت موثر عمل کند.

 

اینکه کلاغ بتواند همان موفقیت را رقم بزند، نامعلوم است. در بیزنس شبکه خانگی امثال حامد عنقا با ملودرام‌های پرسوز وگداز و نوعی عریان‌گویی سیاسی-اجتماعی یا هومن سیدی با نوعی سریال فرار از زندانی مثل وحشی، بیشتر موفق بوده‌اند و هنوز که نگاه می‌کنیم همچنان بهترین کارهای مهدویان همان مستند‌نمایی‌های سفارشی نظیر آخرین روزهای زمستان و ایستاده در غبار است…

«وارش بهاری» در شرق گیلان آغاز شد

نمایش خانگی: تله فیلم «وارش بهاری»  به کارگردانی مجید نوروزی فر در  روستای «حاجی سرا» شهرستان لنگرود کلید خورد.
‌کار در لوکیشن های بیمارستان میلاد لاهیجان، بام سبز و منطقه توریستی سوخته کوه لاهیجان دنبال شد.
دکتر وارش بهاری نخبه پزشکی در برلین آلمان زندگی می کند. او فوق تخصص قلب است و به دلیل بیماری قلبی پدر بزرگش به ایران می آید. وارش با دکتر مینا ماهرو  متخصص قلب بیمارستان دچار چالش می شود. تقابلی که منجر به … می گردد.
فیلم وارش بهاری با نگاهی به فرار مغزها،   فرهنگ بومی و محلی گیلان را به مخاطبان معرفی می کند.
شایان ذکر است این فیلم با حضور بازیگران و عوامل شهرهای لاهیجان و لنگرود ساخته می شود.

عوامل فیلم وارش بهاری عبارتند از:
مجید نوروزی فر (تهیه کننده ،نویسنده و کارگردان، مجید فلاح شجاعی (بازنویسی فیلمنامه و مدیر تولید)، محمد رضا حسین زاده (مدیر تصویر برداری و مشاور کارگردان) ، همایون حسنی(صدابردار و صدا گذار)، میلاد کیانوش ( طراح گریم)، مهدی فرید (طراح لباس و صحنه)، میلاد کیانوش(طراح گریم )، وحید علی پور (دستیار اول کارگردان و برنامه ریز) بازیگردان (اکرم مهدوی)، نیلوفر رجایی (منشی صحنه)،  فرزاد محمدی و شهاب سلیمی ( دستیار تصویر)، شیرین دمان و طراوت علوی (مجری گریم بانوان)، علیرضا جلیل نژاد (عکاس و فیلمبردار پشت صحنه)   محسن مرادمند (پشتیبانی فنی و تجهیزات)  الیاس فلاح شجاعی (روابط عمومی)، حمید علی پور لاهیجی( مدیر تدارکات)، بازیگران :  روزبه صفا بخش، محمد تقی لون آمیز، سوفیا نادری،. رضا مجدر لنگرودی، علیرضا رجب‌پور،  احمد نوریا پور، مهدی فرید، فرشته شنگلی، شهرزاد حبیبی، عسل نیازی و …