سریال “محکوم”؛ خیاط در کوزه؟ 

نمایش خانگی/مجید ناصری: سریال محکومِ فیلیمو که نام سیامک مردانه به عنوان کارگردان و نام محمدحسین مهدویان به عنوان مشاورش آمده را باید امتداد سیک مستندنمای مهدویان بدانیم که حالا سعی می‌کند در یک همکاری با قوه قضاییه، یک پرونده جنایی عجیب را دستمایه داستان پردازی کند.

 

سریال محکوم به بازخوانی ماجرای زندگی یک قاضی زن می‌پردازد که فرزند پسرش گرفتار یک ماجرای قتل شده و همه می‌گویند قاتل است به جز مادرش. به بیان دقیق تر سریال محکوم چالش خود را از دو ویژگی میگیرد؛ یکی از ضرب المثل افتادن خیاط در کوزه و دیگری قرارگیری یک زن در جایگاه قضاوت.

 

محکوم سوژه ی ملتهب و کنجکاوی برانگیزی دارد و بخش عمده ی جذابیت سریال هم از انتخاب درست سوژه نشات می‌گیرد‌‌ ولی شاید پرداختن به داستان های آدمهای فرعی درگیر سوژه، گاهی برخی قسمتها را از تک و تا بیندازد ولی به هر حال کشف معمای قتل، مخاطب را تشنه می‌کند تا سریال را دنبال کند‌.

 

بازی های سریال محکوم درمجموع بازی‌های یکدست و روانی است. از کوروش تهامی که به خوبی نقش روانکاو درگیر در ماجرای قتل را بازآفرینی کرده تا ساره بیات که دیگر استاد بازی در نقش زنان مظلوم است تا پژمان جمشیدی که به دنبال فیلم علفزار، در اینجا هم نقش کاملا جدی بازپرس پرونده را به درستی ایجاد کرده. فقط به نظر می‌رسد مهران غفوریان چندان که باید فضاهای این گونه را درک نکرده وهنوز در خاطرات بهروز پیرپکاجکی زیر آسمان شهر مانده و رامین پرچمی هم که تغییر گویش او باعث شده از هر سه دیالوگ، دو تا ی آنها را نفهمیم…

 

محکوم در تصویرسازی مختصات زندان و رعب و وحشت جوان گرفتار در حبس به خوبی القای حس کرده و شاید اگر ممیزی اجازه می‌داد می‌توانست بسیار جلوتر برود و دردسرهای زندانی شدن در سنین کم را ارائه دهد…

 

استاندارد کیفی تولید سریال محکوم، نقش محمدرضا منصوری از مدیران تولید سابق و تهیه‌کنندگان فعال سال‌های اخیر را نیز مشخص می‌کند که تقریبا در همه کارها، وسواس قابل ملاحظه‌ای دارد.

 

 

 

 

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید