خانه بلاگ صفحه 8

نقش اقتباس در حفظ فرهنگ ایران/نفسِ راحت فتانه حاج‌سیدجوادی از اقتباس “بامداد خمار” توسط نرگس آبیار؟/رسانه اصلاح‌طلب گزارش داد  

نمایش خانگی: شبکه نمایش خانگی در ماه‌های اخیر و در کنار تولید سریالها و برنامه های روتین خود که بعضا در میان آنها آثار قابل توجه هم یافت می‌شود به اقتباس از برخی رمان های شناخته شده هم روی آورده که درصورت امتداد، قطعا به رونق هر دو حیطه ادبیات و شبکه خانگی منجر خواهد شد.

نرگس آبیار کارگردانی است که بعد از اقتباس از رمان “سووشون”سیمین دانشور به سراغ اقتباس از رمان “بامداد خمار”فتانه حاج سیدجوادی رفته است. روزنامه اصلاح طلب آرمان در گزارشی به این اقتباس پرداخته است.

متن گزارش آرمان را بخوانید:

رمان «بامداد خمار» نوشته‌ی خانم فتانه حاج سیدجوادی (پروین) اولین بار در سال ۱۳۷۴ منتشر شد و در طول نزدیک به یک دهه، بیش از ۳۰۰ هزار نسخه از آن فروش رفت و نام آن به عنوان یکی از موفق‌ترین آثار داستانی در جذب مخاطب در حوزه زبان فارسی ثبت شده است.
خانم حاج سیدجوادی نام کتاب خود را از بیتی از سعدی اقتباس کرد:
“به راحت نفسی، رنج پایدار مجوی
شب شراب نیرزد به بامداد خمار”
علی‌رغم همه‌ انتقادات تند و بعضا ویرانگری که نخبگان، فمینیست‌ها و در کلیت، جریان روشنفکری، از همان چاپ اول این رمان، نثار آن کردند، عامه‌ جمعیت کتابخوان ایرانی، رمان را خواندند و جای آن را به عنوان یکی از پرخواننده‌ترین آثار داستانی در زبان فارسی تثبیت کردند. حال، چندی است که خبر آمده، یک «بانو» آستین بالا زده و پشت دوربین قرار گرفته، تا از دل یکی از پدیده‌های فرهنگی دهه هفتاد شمسی، یعنی «بامداد خمار»، یک سریال بیرون بکشد. به احتمال قوی، اکنون خانم حاج سیدجوادی هم نفسی به راحتی می کشد که بعد از نزدیک به ۳۰ سال از اولین انتشار، نه تنها یک «زن» قرار است تصویرگر این اودیسه‌ زنانه باشد، که از قضاء این زن، یکی از کاربلدترین و موفق‌ترین نام‌های سینمای ایران نیز است: «نرگس آبیار».

نفسِ راحت فتانه حاج‌سیدجوادی از اقتباس "بامداد خمار" توسط نرگس آبیار؟/رسانه اصلاح‌طلب گزارش داد  
نفسِ راحت فتانه حاج‌سیدجوادی از اقتباس “بامداد خمار” توسط نرگس آبیار؟/رسانه اصلاح‌طلب گزارش داد

باید توجه داشت که “نرگس آبیار”، در کمال اعتماد به نفسی که برآمده از «کوله‌باری» از تجربه‌اندوزی‌ در ژانرهای مختلف سینمایی و عرق‌ریزی روح در خلق درام، هم دست در پنجه‌ یکی از گردن‌کلفت‌های ادبیات معاصر ایران، یعنی رمان «سووشون» زنده‌یاد سیمین دانشور انداخت و سریالی برای شبکه نمایش خانگی تولید کرد و هم حالا قصد دارد یکی از پرمخاطب‌ترین آثار داستانی نیم قرن گذشته جغرافیای فارسی‌زبان را به زبان تصویر برگرداند. از قضا در ایران، که مزاج مردم از قدیم‌الایام، زبان حکایت و شعر بوده و قدیمی‌ترین داستان‌های مکتوب را می توان در میراث کهن ایرانی سراغ گرفت، اقتباس ادبی برای سینما و تلویزیون به شدت مهجور است.
در هر جای دنیا که صنعت هنرهای تصویری به صورت پویا و تجاری وجود دارد، بازار اصطلاحا تشنۀ اثر مکتوب برای اقتباس سینمایی است. در حدی که حتی دنباله‌نویسی بر شماری قابل توجه از آثار ادبی مشهور و محبوب، تحت تاثیر توفیق عظیم نسخه سینمایی آن نوول یا داستان مربوطه بوده است. از آن جمله می توان به مجموعه آثار “تامس هریس” با محوریت شخصیت دکتر لکتر اشاره کرد که دو نوول «هانیبال» و «خیزش هانیبال» با توجه به موفقیت فیلم سینمایی «سکوت بره‌ها» نوشته شد. یا کوجی سوزوکی، نویسنده مشهور ژاپنی، دنباله‌ها بر نوول «حلقه» را بر اساس توفیق حیرت‌انگیز فیلم سینمایی «حلقه»(هم نسخه ژاپنی و هم آمریکایی) نوشت.

حال، با توجه به دریای عظیمی از آثار ادبی تولید شده در داخل کشور، به ویژه توسط نسل جوان کشور، حیف است که این گسترۀ عظیم پتانسیل دراماتیک برای خلق فیلم و سریال، این قدر نادیده بماند. تازه باید توجه داشت که، از قدیم، هرگاه فیلمساز و تهیه‌‎کننده‌ای جسارت به خرج می داد و وارد وادی اقتباس شد، به طور معمول نتیجه موفق و حتی درخشان گرفت: شادروان داریوش مهرجویی که اصولا موفق‌ترین و ماهرترین سینماگر ما در عرصه اقتباس سینمایی از آثار ادبی بود(گاو، پستچی، دایره مینا، سارا، پری، مهمان مامان و…)؛ استاد ناصر تقوایی و شاهکارهای «ناخدا خورشید»(از داستان همینگوی) و «آرامش در حضور دیگران»(از داستان مرحوم ساعدی)؛ بهروز افخمی و اقتباس فیلمنامه «روز شیطان» از رمان «پروتکل چهارم» فردریک فورسایت؛ مسعود کیمیایی و «خاک»(اوسنه باباسبحان)، «داش آکل»(داستان صادق هدایت) و «غزل»(داستانی از خورخه لوئیس بورخس)؛ امیر نادری و اقتباس از داستان صادق چوبک در «تنگسیر»؛ مرحوم پوراحمد در «قصه های مجید» و «خواهران غریب» و «اتوبوس شب»؛ و…

ملاحظه می شود که شماری از موفق‌ترین و به یادماندنی‌ترین آثار تصویری ایرانی بر مبنای اقتباس ادبی شکل گرفته است. بلاشک، تجربۀ تبدیل یکی از محبوب‌ترین رمان‌های ایرانی در نزد عامه کتابخوانان، یعنی «بامداد خمار» خانم فتانه حاج‌سیدجوادی، هم برای خوانندگان آن رمان و هم سازنده این اثر، تجربه‌ای هیجان‌انگیز و جذاب خواهد بود.
این نکته را باید در نظر داشت که اثر ادبی، عصارۀ خلاقیت، ذهنیات، دیدگاه فلسفی و اعتقادی مولف به جهان، زندگی و اجتماع و غنای هنری یک نویسنده در برهه‌ای از عمر خلاقه و بارآورانه‌ی اوست. یک قصه یا رمان، محصول صدها و هزاران ساعت مطالعه، تامل و مراقبه‌ی درونی، رصد و موشکافی روابط اجتماعی و جهان پیرامون و تجربیات زیسته‌ی یک مولف است. از همین رو، وقتی یک سینماگر به سراغ یک اثر ادبی برای اقتباس می رود، هم به لحاظ محتوایی و هم حتی به لحاظ فرم، مشتی پُر در نوشتن سناریو و ساخت اثر خواهد داشت. این غنای فرهنگی، اجتماعی، اعتقادی و هنری وقتی در دستان یک کارگردان کارآزموده و امتحان‌پس‌داده قرار می گیرد که واجد معیارهای بنیادین زیبایی‌شناسانه، داستان‌پردازی، روایت و مخاطب‌شناسی هم هست، مضاعف می گردد و یک اثر هنری ماندگار، در عین حال پرمخاطب، رقم می خورد. باید توجه داشت که ساخت چنین اثری، فراتر از مبحث سرگرمی(که اصل اولیه و بنیادین یک اثر سینمایی است)، بخشی از حافظه جمعی فرهنگی-اجتماعی مردم یک کشور را رقم می زند. شاید با برشمردن برخی مصادیق، این بحث روشن‌تر شود. وقتی سخن از مقاومت دلیرانۀ مردم جنوب ایران در برابر طاعون اشغال و استعمار به میان می آید، لاجرم و بلاتردید رمان تاریخی مرحوم رکن‌زاده آدمیت، یعنی «دلیران تنگستانی» و سریال تلویزیونی «دلیران تنگستان» اثر مرحوم همایون شهنواز که مقتبس از آن رمان است، در حافظه نسل‌های قدیم‌تر نقش می بندد. چه بسا، تنها منبع شناخت اکثریت کسانی که با نام شهید «رییسعلی دلواری» آشنا هستند، از قیام ضداستعماری او علیه انگلستان، همین رمان یا، عمدتا، همین سریال باشد. در مصداقی دیگر، اگر بخواهیم با زیست اجتماعی، روابط خانوادگی و باورهای ذهنی ایرانیان در دوره پهلوی اول آشنا شویم، لاجرم و بلاتردید، یکی از منابع، رمان «دایی‌جان ناپلئون» اثر مرحوم ایرج پزشکزاد و مجموعه تلویزیونی با همین نام، اثر استاد ناصر تقوایی است.
ذکر مصادیق، از این منظر هم مهم و مرتبط بود که از قضاء، در کارنامه‌ی هنری بانو نرگس آبیار، هستند آثاری که این‌چنین مدخلیت «قوم‌شناسانه» دارند. به این معنی که، برای مثال، اگر در آینده، کسانی بخواهند درباره‌ی اثرات اجتماعی جنگ ایران و عراق، و به طور خاص پدیده‌هایی چون «مفقودین» جنگ و «مادران شهدا»، آگاهی کسب کنند، قطعا یکی از منابع، مرور سینمای جنگ خواهد بود. در این میان، چه کسی می تواند انکار کند که در صدر فهرست منابع سینمایی یک محقق از نسل‌های آینده، «شیار ۱۴۳» نرگس آبیار قرار خواهد داشت؟ بلاتردید، سکانس نهایی آن فیلم، یعنی مواجهۀ «مادر شهید» با پاره‌های استخوان جگرگوشه‌اش و در آغوش گرفتن کفن سبک او همچون یک نوزاد در آغوش، نه تنها در قلب حافظۀ سینمای ایران، که در حافظۀ فرهنگی ایرانیان حک شده است. یا، اگر باز محققی از نسل‌های آینده، بخواهد ادراکی از عواقب و تبعات یک طاعون سیاه به نام «تروریسم تکفیری» در منطقه و کشور ما داشته باشد، آیا نباید «شبی که ماه کامل شد» آبیار را هم، به عنوان ثبت دراماتیک تجربۀ تلخ یک خانواده ایرانی قربانی تروریسم تکفیری، در برنامه تحقیقاتی خود قرار دهد؟
این که “آبیار” چهارمین اثر سینمایی خود، به اوجی حیرت‌آور از بلوغ سینمایی در «شبی که ماه…» رسید، البته یک پای قضیه است. او نه تنها ظرایف و جزییات شخصیت‌پردازی را استادانه به کار گرفت(برای نمونه شخصیت خونسرد و مخوف عبدالمالک با بازی آرمین رحیمیان یا شخصیت غمناز با بازی فرشته صدرعرفایی)؛ نه فقط پوست‌اندازی روحی و جسمی فایزه را، از دختری نازپرورده و لوند به زنی زخم‌خورده که برای بقای خود و فرزندانش می جنگد، با هنرمندی و بدون سانتی‌مانتالیزم به تصویر می کشد؛ بلکه هم در ایجاد «تعلیق»، به مفهوم عمیق کلمه، و هم اجرای ماهرانه‌ی صحنه‌های دشوار اکشن، در سطحی غیرقابل‌باور ظاهر می شود. فقط کافی است سکانس دوربین روی دست آبیار را به یاد بیاوریم که در آن بازارچه نکبت و اِدبار گرفته شهر کویته، در محاصره نگاه‌های هیز و هرزه، بدن‌های عرق کرده مردان خشن، تیزی ساتور و چاقو، لاشه‌های ورقلمبیده گوسفندان و خونی که همه جا را گرفته، فایزه‌ی هراسان را همچون پرنده‌ای ظریف‌بال و رمیده دنبال می کند. یا سکانس جنگی کمین خوردن تروریست‌ها در مرز و درگیری آن‌ها با ارتش را به خاطر بیاوریم که کارگردانی مسلط و با اعتماد به نفس “آبیار”، قدرت و التهاب و حرارت صحنه را به تماشاگر منتقل می کند.
اما این همه ماجرا نیست. وجه دیگر فیلمسازی آبیار، زیرلایه‌ها و اصولا بطون جامعه‌شناختی و روانشناسانه‌ای است که در متن فیلم‌های او وجود دارد؛ به عبارت دیگر، فارغ از تصویر کردن احساسات و عواطف انسانی(به خصوص از نوع زنانه)، “آبیار” یک عمق و پختگی در نگاه سینمایی خود دارد که به ریشه‌ها و علت‌ها، آن هم نه به صورت گل‌درشت و «پیام‌دار» نقب می زند. این خصوصیت، قطعا به ریشه‌های او هم به عنوان یک «نویسنده» و هم به عنوان «مستندساز» بازمی گردد. نویسنده کسی است که بینش عمیق و رصدگر به جامعه و جهان پیرامون خود دارد. این خصلت وقتی با «مستند»سازی تکمیل شود، خواسته یا ناخواسته، نگاه «علت‌جو» و «تعهد» اجتماعی را در هنرمند، نهادینه می کند. و خب، “نرگس آبیار” به عنوان یک «زن»، واجد جسارت و شهامتی هم است که به او اجازه می دهد، چشم در چشم «جراحت»های اجتماعی بدوزد تا راوی و تصویرگر صادقی باشد. ترکیب این «علت‌جویی»، «تعهد» و «جسارت» در فیلم «ابلق» به اوج می رسد که فیلمساز، به دور از احساسات‌گرایی مفرط، محکم و استوار و حتی بعضا بی‌رحمانه، یک «درد مشترک» زنانه را به تصویر می کشد.
می‌توان انتظار داشت، که “نرگس آبیار”، با مهارت و تسلط خود در فیلمسازی که آن را «تثبیت» کرده، و با خلاقیت هنری که آن را به «اثبات» رسانده، رمان محبوب و پرخوانندۀ خانم حاج سیدجوادی را اصطلاحا «مال خود» کند؛ به این معنی که «بامداد خمار»ی که “آبیار” بسازد، صرفا تصویرگر رمان و مقید و محدود در آن نخواهد بود و «ارزش افزودۀ» سینمایی به سبک “آبیار” را در خود خواهد داشت. چنان که استاد ناصر تقوایی، رمان مرحوم پزشکزاد را «مال خود» کرد و «دایی‌جان ناپلئون» به روایت تقوایی را ماندگار کرد. یا استاد روانشاد داریوش مهرجویی، مهر خود را بر «عزاداران بیل» و «آشغالدونی» ساعدی زد و «گاو» و «دایره مینا» را به گنجینه سینمایی ایران اضافه کرد و حتی «ناخدا خورشید» تقوایی، به لحاظ ارزش‌های هنری از اثر اصلی، یعنی رمان همینگوی، فراتر هم رفت.
الغرض، «بامداد خمار به روایت آبیار» قطعا دیدنی خواهد بود.

فصل دوم یک سریال کودک موفق در راه شبکه خانگی+عکس

نمایش خانگی/پیمان مقیمی: بالاخره بعد از مدتها عرضه سریالهای درجه بندی شده برای بزرگسالان یک سریال کودک در آستانه عرضه در شبکه خانگی قرار گرفت. این سریال فصل دوم یک سریال موفق آسا.
به گزارش نمایش خانگی، این سریال “دیو و ماه پیشونی۲” نام دارد که محصولی از موسسه سرورسانه پارسیان به مدیریت برادران یاری است.
حسین قناعت کارگردانی که در این سالها کمدیهای کودکانه مخاطب پسندی همچون “دزد و پری”، “پیشی میشی” و “لازانیا” را ساخته، کارگردانی “دیو و ماه پیشونی” را برعهده داشته.
“دیو و ماه پیشونی۲” بر اساس یکی از افسانه‌های کهن ایرانی نوشته شده است. در خلاصه داستان این سریال آمده است: ماه پیشونی همراه با یکی از نوادگان ارژنگ دیو که در داستان های شاهنامه با رستم دستان جنگیده بود؛ در فضایی فانتزی و شاد همسفر می شود؛ سفری در دنیای امروز برای کودک درون همه افراد خانواده.

سریال+دیو+ماه+پیشونی+کاتالوگ
سریال+دیو+ماه+پیشونی+کاتالوگ

علی صادقی، افسانه بایگان، حسن پورشیرازی، لیلا اوتادی، رامین ناصرنصیر، میرطاهر مظلومی، سیاوش چراغی پور، احمدرضا اسعدی، بهراد خرازی، نگین معتضدی، ستایش موسوی، نیلوفر شهیدی، علی کاظمی، الهام جدی، سارا محمدی، پارسیا شکوری، عسل قرایی و آتش تقی پور بازیگران این مجموعه هستند.
صادق یاری مجری طرح «دیو و ماه پیشونی» است و تهیه کننده آن مهدی یاری بوده است.

سریال+دیو+ماه+پیشونی+کاتالوگ
سریال+دیو+ماه+پیشونی+کاتالوگ

 

نقطه نظر مخاطبان/حالا این شد زخم کاری…/بازگشت “زخم کاری۳” به داستان‌گویی آدمیزادی!

علی رستگاری مخاطب نمایش خانگی برای این رسانه نوشت: فصل سوم سریال “زخم کاری” ساخته محمدحسین مهدویان از طریق فیلیمو عرضه شد.

از همان سکانس های ابتدایی فصل سوم “زخم کاری” مشخص است که آن نگاه باری به هر جهت فصل دوم که نوعی تبختر فیک در آن به چشم میخورد، حذف شده و مهدویان سعی کرده، اندکی برگردد به همان رگه های داستان‌گویی آدمیزادی که در “ایستاده در غبار” و “لاتاری” از او دیده بودیم.

فصل سوم “زخم کاری” هم جواد عزتی به‌اندازه و مناسبی دارد، هم قصه راست و درستی و هم باز‌ی‌های ملموس و با حداقل اغراقی. به نظر می‌رسد نظارت فیلیمو بر فصل سوم باعث شده بیش از هر چیز بر عناصر تشکیل دهنده هر سریال سالمی تمرکز گردد و انگار فیلیمو نخواسته احیای خود با سریال‌هایی استاندارد نظیر “گناه فرشته”حامد عنقا یا رئالیتی‌هایی هدفمند مثل “صداتو”ی حامد جوادزاده را از کف دهد و برای همین است که “زخم کاری۳” با نوعی وسواس در داستان گویی پر و پیمان تولید شده.

واقعیت این است که حاشیه نباید بر متن غلبه کند و همان طور که “گناه فرشته” با اصل داستان و بازیهای نفس‌گیر جلب مخاطب می‌کرد و حاشیه سازی را برای رسانه‌های حاشیه‌باز می‌گذاشت حالا در “زخم کاری۳” آنچه می بینیم حرکت بر مدار یک داستان گویی ساده و بی پیرایه است تا مخاطب دوباره اعتمادش به این مجموعه جلب گردد.

زخم کاری۳
زخم کاری۳

کنترل دقیق بازی های بازیگران و به ویژه بازی های جواد عزتی، کامبیز دیرباز و الناز ملک باعث شده آن حجم اغراق‌آمیز بازی‌های اینستاگرامی(!) فصل دوم را شاهد نباشیم و البته که مهراوه شریفی نیا در یک نقش مکمل فراتر از حد انتظار ظاهر می‌شود و متاثر از مکتب پدر و مادرش، به جوان‌ترها یاد می‌دهد که ایجاد حس صرفا اوراکت‌نمایی و داد و فریاد جلوی دوربین نیست و می‌شود مانند مهراوه با تغییر فرم نگاه و گاهی اندکی کار بر آکسان‌های دیالوگ‌ها، حس لازم را در مخاطب تداعی کرد.

نگاهی به تیم نویسندگان فصل سوم “زخم کاری” حکایت دارد که مهدویان از تجربه سقوط فصل دوم درس گرفته و عاملان سقوط را یا خلع ید کرده یا آنها را تبعید کرده به انتهای تیتراژ و اول به داستان‌گویی خودش اتکا کرده و بعد به تراوشات ذهنی تعدادی جوان که هرچه هستند به مانند تبعیدیها، عشق شاخ شدن در اینستا و پاچه‌خواری نیستند.

“زخم کاری۳” باید بتواند همین ثبات توأمان در داستان گویی و بازیگری را تا قسمت آخر حفظ کند و درعین حال سورپرایزهایی منطق‌پذیر -و نه صرفا کُشت و کشتار و قلع و قمع فیزیکی- را در دستور کار قرار دهد. پیرنگ هایی از باز شدن عقبه عاطفی پرسوناژها در افتتاحیه سریال به چشم میخورد که کار بر روی آنها بسیار به کار مهدویان می‌آید به خصوص که امثال کامبیز دیرباز حتی در “اخراجیها” نیز کار بر موتیف های عاطفی-اخلاقی را بهتر درآورده بودند. از امثال منوچهر علیپور باتجربه و تیپ بازیگران قدرنادیده مثل او نیز بیشتر می‌توان استفاده کرد و در عین حال پرهیز از جنگولک بازی جهت وایرال که آفت چنین آثاری است‌.

بعد از حمله به سریالهای پرمخاطب خانگی⇐حالا رپورتاژ یکطرفه «20.30» برای محصولی ارگانی که در سه هفته 100 هزار تومان هم نفروخت!!!+ویدیو

20.30

نمایش خانگی: بخش خبری “20.30” که چند روز قبل حمله ای تند به سریالهای پرمخاطب “شهرزاد” و “عاشقانه” انجام داده بود و آنها را از مصادیق ولنگاری فرهنگی دانسته بود در برنامه پنجشنبه شب خود یک رپورتاژ حسابی برای فیلمی کم فروش رفت.

به گزارش سایت خبری-تحلیلی نمایش خانگی این رپورتاژ برای فیلمی به نام “قلب سفید قاصدکها” رخ داد؛ فیلمی ویدیویی که با بودجه بنیاد سینمایی فارابی تولید شده اما ضعفهای آشکار محتوایی موجب شده فیلم در سه هفته ابتدایی اکرانش حتی 100 هزار تومان که احتمالا هزینه غذای یک روز کارگردان و تهیه کننده است هم نفروشد.

“20.30” البته کوشید فروش پایین این فیلم را به تعداد پایین سالن ربط دهد و در گفتگو با تهیه کننده فیلم همین مساله را متبادر کند اما این را نگفت چطور میشود فیلمی حتی با دارا بودن فقط یک سالن در طی 3 هفته فقط 10 نفر مخاطب داشته است!!!

طبیعی است دلیل اصلی فروش نازل، عدم اقبال مخاطب به چنین فیلمیست وگرنه برای فیلمی مانند “قلب…” که در گروه آزاد هم اکران شده کافی بود فقط هفته اول فروش بالا باشد تا در هفته های بعد سالنها افزایش یابد.

“20.30” اما این را نمی گوید و صرفا ماجرا را از دریچه ذهن تولیدکنندگان چنین آثاری می بیند که چون سودشان در تولید شکل گرفته چندان اهمیتی هم برایشان وجود ندارد که فیلمشان بفروشد یا نه و فقط نارضایتی از شرایط اکران است که عامل بی مخاطبی آثارشان است.

اینکه یک بخش خبری رسانه ملی محصولات پرمخاطب مانند “شهرزاد” و “عاشقانه” را می کوبد اما محصولاتی که مخاطب ندارند را ارج می نهد از آن تعارضاتیست که سالهاست در رسانه ملی وجود دارد.

چرا رسانه ملی به دنبال این نیست که احترام بیشتری به محصولات مورد علاقه مخاطبان داشته باشد و چرا وقتی به سراغ آثار کم مخاطب می رود از سازندگان آنها نمی پرسد که چرا از مطلوب مخاطبان دور افتاده اند؟

برای دیدن رپورتاژ رسانه ملی برای یک فیلم کم مخاطب اینجا را ببینید.

مهمترین چالش برای تولید فصل دوم سریال “افعی تهران” چیست؟/جواد فرحانی تهیه‌کننده سریال پاسخ داد+اظهاراتی در حمایت از تلویزیون

نمایش خانگی/پیمان مقیمی: جواد فرحانی تهیه‌کننده سریال “افعی تهران”فیلمنت در گفتگویی تفصیلی در ضمن برشمردن مهمترين چالش‌های تولید فصول بعدی این سریال، برخلاف رویه متداول این روزها که همه در حال نواختن تلویزیون هستند، اظهاراتی حامیانه نسبت به تلویزیون مطرح کرده است.

جواد فرحانی گفت: برای موفقیت یک اثر نباید دنبال فرمول و قصه های تکراری رفت و اگر امروز «افعی تهران» توانسته نظر مثبت مخاطبان را نسبت به خود جلب کند به همین دلیل است که دنبال فرمول های تکراری نرفته است. قصه در سریال ها و فیلم ها باید با حساسیت ویژه ای تعریف شود و مخاطب بر اساس یک فرآیند پای تماشای یک برنامه یا سریال می نشیند. برای مخاطب حرفه ای کیفیت به شدت مهم است، نحوه روایت داستان مهم است، ژانر مهم است. بدیهی است اگر تهیه کننده و فیلمسازی می خواهد موفق عمل کند باید حتماً همه این موارد را رعایت کند.

این سینماگر خاطرنشان کرد: ژانر اجتماعی این روزها برای مردم در سراسر دنیا بسیار مهم است و تولیدات این ژانر در همه دنیا مشتری خاص خود را دارند. ژانر اجتماعی باعث ترغیب مخاطب می شود چرا که می‌تواند تعلیق های زیادی داشته باشد و بر اساس این تعلیق ها مخاطب را مجذوب کند که حتماً قسمت های بعدی یک اثر را تماشا کند. این نکته ای است که سریالهای کمدی ندارند چرا که اساساً در آن ها تعلیقی شکل نمی گیرد که بتواند مخاطب را به تماشای قسمت های بعدی ترغیب کند و تنها خلق لحظات کمیک است که به پرمخاطب شدن چنین آثاری کمک می کند.

فرحانی در پاسخ به این پرسش که به عقیده شما چرا بیشتر آثار ملودرام در شبکه نمایش خانگی مورد توجه قرار می گیرند گفت: بنده فکر می کنم کمدی ها هم مخاطب خود را دارند. مثلاً «دفترچه یادداشت» بازخوردش خوب بود. اگر سریال کمدی خوب ساخته شود مخاطب هم دارد. ما نیاز به کار خوب داریم چرا که مخاطبان حرفه ای سینما این روزها از طریق پلتفرم آثار مورد نظر خود را دنبال می کنند از این رو اگر کار کمدی هم خوب هم تولید شود دیده خواهد شد.

تهیه کننده «خندوانه» و «شکرستان» تأکید کرد: ما برای «افعی تهران» خیلی زحمت کشیدیم؛ پیمان معادی روی فیلمنامه این سریال بسیار کار کرده بود. البته فقط قصه این سریال باعث نشده که مخاطبان آن را دنبال کنند. ما در «افعی تهران» شانس های زیادی برای پرمخاطب شدن کارمان داشتیم از جمله اینکه پیمان معادی اولین سریال خانگی اش را بازی می کرد که این می تواند برای مخاطبان حرفه ای سینما بسیار جذاب باشد چرا که خاستگاه اصلی معادی سینمای جدی است و اتوماتیک کسانی که ایشان را در فیلم ها فالو می کردند این کار را هم دنبال می کنند.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا با توجه به میزان استقبال مخاطبان می توان انتظار داشت سیزن های بعدی این اثر نیز تولید شود اظهار داشت: «افعی تهران» از نظر قصه پتانسیل تولید سیزن های متعدد را دارد. ما هنوز در این خصوص اندیشه جدی نکرده ایم و البته مسائلی هم پیش روی مان وجود دارد که نتوانیم این کار را بکنیم از جمله اینکه سریال یک بازیگر کودک دارد که ممکن است بزرگ شود و همین بزرگ شدن او مانعی برای تولید سیزن های بعدی باشد اما به هر صورت ما این روزها تلاش می کنیم که پست پروداکشن این کار را به نحو احسن به سرانجام برسانیم تا مخاطبان تا انتهای کار شاهد تماشای کار باکیفیتی باشند.

فرحانی در همین راستا ادامه داد: از سوی دیگر شرایط تولید یک اثر این روزها بسیار سخت شده و ممکن است تولید سیزن های بعدی «افعی تهران» برای خود ما هم بدل به یک آرزو شود به ویژه آنکه پیمان معادی برای پروژه های خارج از ایران هم تعهد کاری دارد.

این تهیه کننده سپس با انتقاد از برخی تهیه کنندگان در خصوص تولید سیزن های مکرر سریال ها تصریح کرد: برخی دوستان سری دوزی می کنند و فصل دوم و سوم و چهارم می سازند. جالب است بدانید که برخی از آن ها همزمان با هم این سیزن ها را می سازند. این در حالی است که در همه دنیا سیزن ها بر اساس استقبال و موفقیت ساخته می شود اما در ایران الی ماشاالله همزمان تولید کردند که این اتفاق اصلاً درست و حرفه ای نیست.

وی در پاسخ به این پرسش که شما تهیه کننده ای هستید که در مدیوم های مختلف اعم از سینما، تلویزیون، نمایش خانگی و… فعالیت داشتید آیا فکر می کنید این روزها پلتفرم ها گوی سبقت را از سایر رقبای خود ربوده اند یا خیر اظهار داشت: خیر من اصلاً چنین باوری ندارم و همین الآن هم به صورت همزمان مشغول کارهای دیگری هستم از جمله آنکه برنامه «پانتولیگ» با اجرای محمدرضا گلزار را در حال پخش از شبکه سوم سیما دارم. همچنین به تازگی سریال «غریبه» که یک عاشقانه پلیسی است را تولید کرده ام و معتقدم این سریال نیز با اقبال خوبی مواجه خواهد شد.

فرحانی متذکر شد: مدتی است برخی بدخواهان می‌گویند تلویزیون و برنامه هایش بیننده ندارند در صورتی که چنین فرضیه ای از اساس صحت ندارد و بنده به ضرس قاطع می گویم که اگر همین امروز یک سریال خوب تولید شود دوباره شاهد خلوت شدن خیابان ها برای تماشای آن سریال خواهیم بود.

وی خاطرنشان کرد: امروزه دوره، دوره کیفیت است! شما ببینید برخی معتقد بودند در سینما تنها فیلم های کمدی فروش دارند اما شاهدیم که «مست عشق» رکوردهای بسیار خوبی زده؛ این اتفاق نشان از آن دارد که اثر خوب در هر مدیومی می تواند به شدت روی جامعه تأثیرگذار باشد.

این تهیه کننده در خاتمه این گفتگو افزود: برنامه دینی و قرآنی محفل اخیراً به عنوان یکی از پر مخاطب ترین برنامه های تلویزیون معرفی شده؛ همین برنامه «پانتولیگ» که تاکنون ۱۰-۱۲ قسمتش پخش شده استقبال خوب مخاطبان را به همراه داشته و از این رو باز هم تأکید می کنم تولید یک برنامه باکیفیت در هر مدیومی می تواند باعث جذب مخاطبان انبوه شود.

فرانک الماسی بازیگر «قدم آخر» شد

نمایش خانگی/پیمان مقیمی: فرانک الماسی بازیگر نمایش «قدم آخر» به کارگردانی مهرداد عزیزی پارسا شد.

قدم آخر کاری از گروه میم به کارگردانی مهرداد عزیزی پارسا، بازی فرانک الماسی و نویسندگی میثم ترکمند  ۲۹ اردیبهشت در تماشاخانه سیمرغ به روی صحنه رفت.
در نمایش “قدم آخر” بازیگرانی همچون تورج فرامرزیان، شهره اشتری، مبین رستگار، میثم ترکمند، فرانک الماسی، میترا زارعی ، سامی علیخانی، مهدیار راستین فر، و ریحانه فولادی به ایفای نقش پرداختند.
در خلاصه داستان این نمایش آمده است: «کارگردانی تصمیم دارد تئاتری را به روی صحنه ببرد، او، این روزها مشغول انتخاب بازیگر و عوامل است که در اواسط کار تهیه‌کننده پروژه جا می‌زند که همین اتفاق باعث ایجاد چالش‌‌‌هایی برای کارگردان می‌شود و …
سایر عواملی که در پروژه «قدم آخر» حضور و همکاری دارند، عبارتند از: تهیه کننده و کارگردان : مهرداد عزیزی پارسا، نویسنده: میثم ترکمند، مجری طرح: موسسه فرهنگی و هنری خورشید مهد نورا و گروه فرهنگی و هنری میم، مشاور کارگردان: مبین رستگار، دستیار کارگردان: علی برجی، طراح پوستر و تصویربردار پشت صحنه: حمیدرضا برزگر، عکاس: سجاد قلی پور.

آرام سازی اضطراب و اهمیت آن در تولیدات هنری

به نقل از تریتا نیوز: سمیرا سرایلو،اگر با اضطراب زندگی می‌کنید، می‌دانید که چقدر آرام سازی ذهنتان دشوار است. اضطراب ممکن است باعث شود تمرکز، خوابیدن یا حتی انجام فعالیت‌های روزانه‌تان تا حدی دشوار شود.

خوشبختانه، تکنیک‌های زیادی وجود دارد که می‌تواند هنگام اضطراب به آرامش ذهن شما کمک کند. یکی از این تکنیک‌ها به نام قانون ۳-۳-۳ برای اضطراب شناخته می‌شود. در این مقاله، در مورد آن صحبت خواهیم کرد که چیست، چگونه باید از آن استفاده کرد و چگونه می‌تواند به شما در زندگی روزمره کمک کند.

اضطراب چیست؟

بدانید این طبیعی است که گاهی اوقات نگرانی‌ها و اضطراب‌های گذرا داشته باشید. زندگی پیچیدگی های خاص خودش را دارد و گاهی شما را در یک چرخه معیوب می اندازد. بنابراین هیچ کس از مشکلاتی که استرس و ترس ایجاد می‌کند مصون نیست. در واقع، اضطراب واکنش تکاملی طبیعی به خطر یا استرس است.

به احتمال زیاد، اگر به طور منظم مبتلا به ترس و نگرانی شدید هستید، ممکن است دچار اختلال اضطراب باشید. اگر بیش از شش ماه علایم اضطرابی دارید حتما آن را جدی بگیرید. افرادی که مبتلا به اختلالات اضطرابی هستند، ممکن است دشواری در تمرکز در محل کار یا مدرسه داشته باشند و به دلیل اضطراب سنگین، دچار مشکل در کارکرد داشته باشند.

اضطراب حتی ممکن است باعث انزوا، از دست دادن فرصت‌ها، روابط یا رویدادهای اجتماعی شود. چنین فعالیت‌هایی ممکن است منبعی برای انگیزه‌های اضطراب‌زا باشند که می‌توانند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشند. انگیزه‌ها ممکن است چیزهای بزرگ یا کوچکی باشند، مانند:

صاحبه کاری

اسباب کشی

رانندگی

پرواز کردن

سخنرانی عمومی

صحبت کردن با برخی افراد

بودن در گروه بزرگ

ترس از اشیای خاص مانند ارتفاعات یا عنکبوت‌ها

اولین روز کاری یا مدرسه جدید

پس چگونه می‌توانید بفهمید که آیا آنچه که دارید تجربه می‌کنید استرس طبیعی ناشی از شرایط جدید است یا اختلال اضطرابی؟

علائم اضطراب می‌توانند ذهنی یا جسمی باشند. با اضطراب، ممکن است احساس نگرانی یا برانگیختگی داشته باشید، حتی زمانی که خطری واقعی در کار نیست. ممکن است عصبی، ناراحت و تنشی باشید.

ممکن است نتوانید از تفکر درباره سناریوهای بدترین حالت‌های ممکن دست بردارید، ترس از آینده فرا گیر شود یا درگیر فکر درباره گذشته شوید.

علایم جسمانی اضطراب همچنین می‌تواند قوی و فلج‌کننده باشد. علایم اضطراب شامل تنفس سریع، تعریق، ضربان قلب تند، لرزش و ناراحتی معده می‌شود.

انواع مختلفی از اختلالات اضطراب وجود دارد که منجر به این علائم می‌شود. به عنوان مثال، بسیاری از افراد فوبیاهایی درباره وضعیت‌ها یا اشیاء خاص دارند. دیگران ممکن است اضطراب اجتماعی در مورد وضعیت‌های اجتماعی یا صحبت کردن با مردم داشته باشند.

اختلال ترس ناگهانی علائم فیزیکی شدیدی ایجاد می‌کند که حتی ممکن است حس مثل یک حمله قلبی داشته باشد. اختلال اضطراب عمومی نیز رایج است، که باعث تجربه ترس و نگرانی بیش از حد بدون هیچ دلیل قابل تعریفی می‌شود.

هر شکل و حالتی که اضطراب شما دارد بدانید که تنها نیستید. بیش از 40 میلیون بزرگسال تنها در ایالات متحده از یک شکلی از اضطراب رنج می‌برند و بیشتر کودکان زیر 17 سال هم در این میان دیده می شوند. علاوه بر این، برای برخی افراد اضطراب ممکن است شب‌ها بدتر باشد زیرا این زمانی است که هیچ حواس‌پرتی‌ای وجود ندارد و شما ممکن است با افکار خود تنها بمانید.

حرکت در زندگی با علائم اضطراب می‌تواند وحشتناک و ناامید‌کننده باشد. ممکن است احساس کنید برابر اضطراب ناتوان هستید. اما خبر خوب این است که راه‌های زیادی برای مدیریت یا کاهش اضطراب و بازگشت به حال حاضر وجود دارد. یکی از این راه‌ها استفاده از قانون ۳-۳-۳ می‌باشد.

قانون ۳-۳-۳ چیست؟

قانون ۳-۳-۳ برای اضطراب یک روش ساده برای بازگشت به بدن خود و مسلط شدن بر آن است. از این تکنیک به دلیل قابل دسترس بودن، می‌توانید در هر زمان و هر مکان استفاده کنید و تنها چیزی که نیاز دارید وجود خودتان است. قانون ۳-۳-۳ به اندازه کافی ساده است که کودکان هم می‌توانند آن را تمرین کنند.

سه مرحله ساده برای تمرین قانون سه برای اضطراب وجود دارد:

1. نام بردن سه چیزی که می‌توانید ببینید

ابتدا دور و برتان را نگاه کنید و سه شی را که در اطرافتان وجود دارد نام ببرید. می‌تواند هر چیزی باشد، یک مبل، یک گلدان، یک حیوان خانگی، کلید. ویژگی‌های این اشیاء را بدون قضاوت مشاهده کنید و درباره ویژگی‌های آنها فکر کنید.

ممکن است از خود بپرسید، رنگ موی حیوان خانگی چیست؟ چند کلید وجود دارد و آیا آنها بزرگ یا کوچک هستند؟ مبل از چه نوع پارچه‌ای ساخته شده است؟

2. نام بردن سه چیزی که می‌توانید بشنوید

مرحله دوم تمرکز بر سه چیزی است که می‌توانید بشنوید است. دوباره، شما می‌خواهید جزئیات و ویژگی‌های این سه صدا را مشاهده کنید. نام ببرید که چه چیزی این صداها را ایجاد می‌کند و بلندی و دوری و نزدیکی آن‌ها را یادداشت کنید.

3. حرکت دادن سه قسمت مختلف از بدن

سرانجام، سه قسمت از بدن خود را حرکت بدهید. سر خود را تکان دهید، بازوهای خود را بلرزانید یا پاهای خود را تکان دهید. انگشتان خود یا انگشتان پای خود را حرکت دهید. انجام این کار به شما کمک می‌کند تا به بدن خود و لحظه حاضر بازگردید.

دقیقاً همین است – فقط سه حس خود را درگیر کنید: بینایی، شنوایی و لامسه. رعایت قاعده 3-3-3 می‌تواند به شما کمک کند که از هر چیزی که اضطراب شما را فعال می‌کند، دور شوید. این روش ابزاری است که با وقفه در احساسات حمله و بی‌قدرت کردن آن عمل می‌کند.

قاعده ۳-۳-۳ از ذهن‌آگاهی می‌آید.

ذهن‌آگاهی یک تمرین برای کاملا در لحظه حال بودن است، به طور هدفمند به آنچه که در حال حاضر در اینجا و الآن اتفاق می‌افتد متصل شوید. به جای تمرکز بر گذشته یا آینده، ذهن‌آگاهی به ما اجازه می‌دهد که آرام بگیریم و به لحظه حال و شادی آن دست پیدا کنیم.

در این دنیای پرمشغله، آسان است که در مشغله و هیاهویی که جامعه را فراگیر کرده است، گرفتار شویم. اغلب ما در تکاپو هستیم تا وظایفی را انجام دهیم و زندگی روزمره خود را مدیریت کنیم. اما این همه عجله و فعالیت، هزینه‌ای دارد. این می‌تواند استرس را تشدید کند، اضطراب را بدتر کند و شادی ما را کاهش دهد.

با توجه هدفمند به ذهن‌آگاهی، می‌توانیم به خود برگردیم و لذت لحظه حاضر را تجربه کنیم، حتی زمانی که کارهای روزمره مانند شستن ظرف‌ها یا رانندگی به محل کار را انجام می‌دهیم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

“رازهای دوبلین” به قلم جواد رستم‌زاده و همراهی عادل فردوسی‌پور

نمایش خانگی: کتاب «رازهای دوبلین» با گفتاری از عادل فردوسی‌پور که به دوران پرحاشیه تیم ملی با سرمربی‌گری میروسلاو بلاژویچ پرداخته است، در سی و پنجمین نمایشگاه کتاب تهران عرضه می‌شود.

به نقل از قدس آنلاین، جواد رستم‌زاده -روزنامه‌نگار باسابقه و نویسنده کتاب «تو خداداد عزیزی هستی»- در دومین اثرش، داستان تیم ملی فوتبال در دوران پرحاشیه سرمربیگری میروسلاو بلاژویچ را روایت کرده است.

بلاژویچ با ستاره هایی چون علی دایی، علی کریمی، مهدی مهدوی کیا،کریم باقری، علی نیکبخت واحدی، یحیی گل‌محمدی و مهدی هاشمی‌نسب به واسطه جنجال‌ها و حاشیه‌های تاریخی موفق به حضور در جام جهانی ۲۰۰۲ نشد و حالا پس از سال‌ها، دلایل ناکامی این تیم در کتاب «رازهای دوبلین» بررسی می‌شود.
«رازهای دوبلین»، روایت جذاب تیمی است که قربانی درگیری‌ها و حاشیه‌های درون اردویی و پشت پرده‌های غیر فوتبالی شد، تیمی که اگرچه آرزوهای یک ملت را بر باد داد اما در حافظه تاریخی ایرانی‌ها مورد احترام و دوست داشتنی باقی ماند.

این اثر با گفتاری از عادل فردوسی پور و مقدمه‌ای از برانکو ایوانکوویچ شروع می‌شود و در ادامه با روایت رضا چلنگر، مترجم بلاژویچ و برخی از بازیکنان آن تیم تاریخی به مستندنگاری اتفاقات عجیب و غریب آن دوران می‌پردازد. فصل آخر کتاب به اسناد و عکس های کمتر دیده شده از آن مقطع تاریخی اختصاص دارد که با کمک عکاسان قدیمی ایران تهیه و تنظیم شده است.

«رازهای دوبلین» با  ۲۰۰ صفحه و قیمت  ۱۴۵ هزار تومان توسط نشر گلگشت در سی‌وپنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران رونمایی می‌شود.

فرشاد یاسر بازیگر برنامه «به خاطرهم»: فعالیت در بازیگری را بیشتر دوست دارم!

نمایش خانگی: فرشاد یاسراز نوجوانی به واسطه فعالیت هنری عموهایش، در محیط هنری رشد کرد و خیلی زود جذب کارهای تلویزیونی شد.او در عرصه هنر تجربه کارهای متفاوتی دارد، از بازیگری گرفته تا مدیر صحنه ای ، مدیر تولید و جانشین تهیه کننده.
برنامه ترکیبی «به خاطر هم» به تهیه کنندگی کمال فیض آبادی و نویسندگی، کارگردانی و مجری گری اشکان درویشی، با موضع کاهش حوادث و تلفات جاده ای با حمایت هلال احمر و مشارکت شبکه نسیم از آغاز فروردین از این شبکه پخش شد و مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت.
فرشاد یاسر جدا از اینکه جانشین تهیه کننده در کار بود، بازیگر یکی از نقش های خاص برنامه هم بود.«نوید» جوان خانواده که هیچ حرفی نمی زد و فقط بازی در سکوت داشت از شخصیت های جالب برنامه بود که در قسمت پایانی برنامه از رازش پرده برداری می شود…
با فرشاد یاسر از فعالیت های پشت دوربین و بازیگری به گفت و گو پرداختیم که از نظرتان می گذرد.

*لطفا خودتان را به صورت مختصر معرفی کنید.
* متولد سال ۱۳۶۷  در  محله ستار خان تهران هستم.  فوق لیسانس کارگردانی  نمایش دارم و از نوجوانی در عرصه های هنری فعالیت داشتم.
* از فعالیت های هنری تان بگویید.
– فعالیت جدی و حرفه ای من از زمانی شروع شد که در سریال«طلاق در وقت اضافه» به کارگردانی سید محسن یوسفی و تهیه کنندگی محمد حسین لطیفی و مجید یاسر به عنوان مجری طرح حضور داشتم. پس از آن  بازیگر دوربین مخفی برنامه «دونبش» به کارگردانی مهراد نوروزی و تهیه کنندگی محمد امین فیض آبادی ، مدیر تولید و بازیگر برنامه «به خاطر من» به کارگردانی محمد مروتی و تهیه کنندگی کمال فیض آبادی ،مدیر تولید تاک شو «یه عید حسابی» به کارگردانی مجتبی سلیمان زاده  ، مجری طرح تله فیلم «پدر» به کارگردانی محمد حمزه ای و تهیه کنندگی مرتضی عمادین ، مجری طرح و مدیر تولید تله فیلم «آتش بر آب » و تله فیلم «دژ سوق» به کارگردانی سید مجید پرهیز و تهیه کنندگی سید شهرام فتاحیان ، مدیر صحنه تله فیلم «مادر لر» به تهیه کنندگی و کارگردانی جهانگیر الماسی ، مدیر صحنه فیلم «شرکت» به کارگردانی آقای دری و تهیه کنندگی فاطمه سمرقندی ، تهیه کنندگی و کارگردانی و البته بازیگری در اولین دوربین مخفی شبکه نسیم، کارگردانی فیلم کوتاه «با هم» به تهیه کنندگی محمد امین فیض آبادی و ،،،،
*از چگونگی پیوستن شما به پروژه به خاطر هم بگویید.
-من افتخار همکاری قبلی با برادران فیض آبادی را داشتم ‌و در این پروژه هم به بنده لطف داشتند.
* شما در این کار هم جانشین تهیه کننده بودید هم بازیگر، دو تا مسئولیت برای شما سخت نبود؟

-مقوله بازیگری با تهیه کنندگی فرق دارد وخیلی سخت بود. ولی کار کردن با تهیه کننده و کارگردان کار بلد لذت بخش بود و توانستیم طوری در هر بخش کار کنم که به بخش دیگر لطمه ای وارد نشود.
* شخصیتی که شما بازی می کردید جوانی منفعل بود که هیچ دیالوگی نداشت، برای شما به عنوان بازیگر سخت نبود این نقش را بازی کنید؟
– دقیقا همینطور بود و من این چالش و خیلی دوست داشتم تجربه کنم . فرصت مناسبی برای من بود تا در عرصه بازیگری چنین تجربه ای داشته باشم.
*این نقش با توجه به اینکه دیالوگی نداشت چه جذابیتی برای شما داشت؟
-با توجه به اینکه کل محوریت داستان و تمام چالش های خانواده زیر سر نوید بود و عذاب وجدانی که داشت باعث سکوت نوید شده بود. نقش آدم افسرده رو بازی می کرد و هیچکس از راز آن خبر نداشت  تا اینکه در آخر برنامه معلوم می شود نوید عاشق شده بود و به خاطرهمین سکوت کرده بود…

فرشاد یاسر
فرشاد یاسر

* غیرازعرصه های بازیگری شما در کار تولید به عنوان مدیر تولید و جانشین و دستیار تهیه کننده هم بودید، کدام عرصه را بیشتر دوست دارید؟

-واقعیت این است که فعالیت در عرصه بازیگری را بیشتر دوست دارم. اما به قول محمد امین فیض آبادی پشت دوربین برای ما جذاب تری تا در مقابل دوربین!  البته دوستان تهیه کننده به بنده لطف دارند.
*بازخورد های مردم از برنامه به خاطر هم چگونه بود؟

-خدا را شکر در شبکه های مجازی و در جامعه بازخوردهای خیلی خوبی گرفتیم.
* به تازگی کارهای کوتاهی می سازید و در شبکه های اجتماعی پخش می کنید، با چه هدفی این کارها را می سازید؟

– از سال گذشته به فیلمسازی روی آوردم و چند فیلم کوتاه برای جشنواره های بین اللملی ارسال کردم که امیدوارم بتوانم حرفی برای گفتن داشته باشم. در خصوص آیتم هایی که برای فضای مجازی دارم می سازم بیشتر رویکردم احترام به خانواده و شادی و خندیدن به دور از توهین هست و خندیدن بدون توهین از بهترین خنده هایت.
* برخورد مخاطبان با این ویدئوهای کوتاه چگونه است؟
-خدا را شکر آیتم «پدر» به شدت مورد پسند قرار گرفت. ‌جا دارد از محمد امین فیض آبادی که به عنوان برادر بزرگتر همیشه کنارم بوده تشکر کنم و همچنین کمال فیض آبادی تهیه کننده که مسیر راه را نشانم داده است. تشکر می کنم از کارگردان کار بلد و باهوش اشکان درویشی که به زودی زود خبرهای خیلی زیادی از او خواهیم شنید.

ایجاد کپی رایت در ایران در خدمت فرهنگ ایرانی/درخواست وزیر ارشاد از خزاعی برای حل مشکلات آثار خارجی پلتفرم‌ها

نمایش خانگی/پیمان مقیمی: ایجاد مناقشه بر سر ارائه برخی محصولات خارجی در شبکه خانگی باعث ورود وزیر ارشاد و درخواست مستقیم از رئیس سازمان سینمایی برای حل مشکل شده.

متعاقب ورود وزیر، محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی کشور نیز به معاونت نظارت دستور داده کلیه آثار سینمایی خارجی که در پلتفرم‌های مختلف عرضه می‌شوند، باید تاییدیه سازمان سینمایی را جهت نمایش از این سکوها اخذ کنند.

محمد خزاعی در نامه ای خطاب به معاونت ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی، با اشاره به حضور پررنگ آثار سینمایی خارجی ( شامل آثار مستند، کوتاه ، انیمیشن و آثار بلند سینمایی) در سکوهای نمایش فیلم کشور آورده است:

با استناد به ابلاغیه وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص ایجاد ساز و کار راه‌اندازی بخش نظارت و صدور تاییدیه محتوایی فیلم‌های خارجی متقاضی نشر بر سکوهای نمایش فیلم، از این پس عرضه این آثار منوط به اخذ تاییدیه نمایش از سازمان سینمایی است.

در این نامه بر تهیه ساز و کارهای لازم جهت تشکیل و اداره این مجموعه نظارتی و نیز تدوین دستورالعمل نحوه نظارت و صدور تاییدیه محتوایی فیلم‌ها و آثار سمعی و بصری متقاضی نشر بر سکوهای نمایش فیلم تاکید شده است.

خزاعی در این نامه همچنین تدوین ضوابط ناظر بر فیلم‌های خارجی متقاضی نشر بر بسترهای نمایش فیلم و نیز برگزاری جلسات مختلف با بخش‌های مربوطه را خواستار شده است.

با توجه به اهمیت نظارت بر آثار سینمایی خارجی و پایش محتوایی این آثار صدور این ابلاغیه فصل تازه‌ای در تخصصی شدن و تمرکز بیشتر بر ماهیت آثار خارجی ارزیابی می‌شود .