نمایش خانگی: فیلم سینمایی “سودابه” ساخته محمدعلی سجادی از ۳۱ مردادماه روی پرده خواهد رفت.
“سودابه” با عنوان قبلی “بازیچه” یک ملودرام جنایی است که داستانی معمایی را بر بستری جذاب روایت میکند.
آرمان درویش، ساناز سعیدی، رضا مولایی، آناهیتا درگاهی، با هنرمندی رویا تیموریان و رضا بابک و حضور افتخاری ستاره اسکندری، بازیگران فیلم “سودابه” هستند.
داستان “سودابه” درباره مهرداد- با بازی آرمان درویش- است که با سودابه-خواهر دوست و همکارش سیامک- ازدواج میکند و او را به خانه قدیمی شان میبرد تا با مادرش زندگی کنند. در آنجا با حوادثی روبرو میشوند؛ حوادثی عجیب و غریب و متعدد…
محمدعلی سجادی کارگردان “سودابه” برای مخاطبان سینما یادآور آثاری جنایی همچون “بازجویی یک جنایت”، “اثیری”، “جنایت”، “شیفته”، “شوریده”، “مخمصه” و…، است و در “سودابه” رجعتی متفاوت داشته به سایکودرامهای جنایی.
فیلم “سودابه” به سرگروهی پردیس سینمایی هویزه مشهد با پخش موسسه رسانه فیلمسازان مولود به مدیریت حبیب اسماعیلی در سینماها اکران میشود.
فهرست عوامل فیلم “سودابه” به شرح زیر است: تهیهکننده ، نویسنده، تدوینگر و کارگردان: محمدعلی سجادی/صدابردار همزمان: امیرعاشق/طراح صورتگری: عباس عباسی/طراح تنپوشها و صحنه: جهانگیرمیرزاجانی/طراحی و ترکیب صداها: محمود موسوی نژاد/امور تولید: مصطفی سجادی/موسیقیساز: کارن همایونفر/مدیر فیلمبرداری: روزبه رایگا/مدیریت تبلیغات و اطلاعرسانی: گروه مدیاژورنال/پخش: موسسه رسانه فیلمسازان مولود.
نمایش خانگی/پیمان مقیمی: نزدیک به دو دهه بعد از تولید کمدی “مارمولک” حالا بنا شده فیلم کامل پشت صحنه آن از طریق پلتفرمهای اینترنتی به شبکه خانگی عرضه شود.
به گزارش نمایش خانگی و به نقل از ایلنا فیلم پشت صحنه “مارمولک” را علی تبریزی آقازاده کمال تبریزی کارگردان “مارمولک” ساخته است.
علی تبریزی که به عنوان فیلمبردار پشت صحنه در “مارمولک” حضور داشته بخشهایی مختلف و دیدنی از اتفاقات تولید این کمدی را در پشت صحنه گنجانده است.
حبیب رضایی که در “مارمولک” بهعنوان بازیگردان حضور داشته با انتشار بخشی از پشت صحنه این کمدی اظهار داشت: فیلم “مارمولک” همچنان یکی از بهترین تجربیات این نگارنده در عرصه مشاوره وانتخاب و هدایت بازیگر است و تا همیشه هم خواهد بود. سهم عمده دراین عیار بالای کسب تجربه و به طور کلی، در شکلگیری این پروژه و خاطرهسازی به یادماندنیآن، بدون تردید متعلق است به توانایی و بزرگواری بیمثال و اخلاق بینظیر و حرفهای جناب پرستویی که واقعا در تمام مراحل کار، حیرتانگیز بود…و همچنان در هر همکاری تازه، میبینی که جلا و صیقلِ بیشتر و دلنشینتری هم یافته. خدا حفظشان کند…
رضایی ادامه داد: شاید انتشار پشت صحنه “مارمولک”، نفسی جدا کند از این هیاهو و گرما و جستجوی بی نتیجه واکسن و ترافیک تهمت و صادرات کتمان و…
برای تماشای بخشهایی از پشت صحنه “مارمولک”، اینجا را ببینید.
نمایش خانگی/پیمان مقیمی: شورای پروانه نمایش آثار غیر سینمایی، با نمایش ۳۸ عنوان فیلم بلند، کوتاه و مستند موافقت کرد.حجم بالای مجوزهای صادره حکایت از آن دارد که اگر بر مدار قانون پیش برویم خواهیم توانست هم شرایط فعالیت قانونی فیلمسازان بیشتری را فراهم کنیم و هم رونق اقتصادی تولید را شاهد خواهیم بود.
در میان آثار پروانه گرفته نام فیلم کوتاه “قلقلی به مهد کودک میرود” به تهیهکنندگی جلال لاسمی به چشم میخورد. جلال یا شهرام لاسمی همان کاراکتر قلقلی است که معرف کودکان دهه شصت است و حالا اولین فیلم کوتاه خود را تولید کرده.
آزاده صمدی و امیراحمد قزوینی بازیگران سریال “افعی تهران” هم پروانه نمایش فیلم بلند ویدیویی “ترس از اشکهای واقعی” را گرفته اند که احتمالا بدنبال حضور در جشنواره های خارجی است.
**فیلمهای بلند داستانی پروانه گرفته:
–«همیشه با تو» به تهیهکنندگی محمدعلی شکرگزار و مهدی مدرس و کارگردانی محمدحسین شکرگزار
— «ترس از اشکهای واقعی» به تهیهکنندگی آزاده صمدی و کارگردانی امیر احمد قزوینی
— «جنایت زمان» به تهیهکنندگی و کارگردانی سید محمد عرفان طباطبائی
–«سیوستان» به تهیهکنندگی امیرحسین جهددوست و کارگردانی مهرداد درگی
–«مرد خاموش» به تهیهکنندگی محمد حسینخانی و کارگردانی احمد بهرامی
صدور پروانه همکاری بازیگران “افعی تهران”/صدور پروانه برای “قلقلی”+صدور بیش از سی پروانه دیگر
** فیلمهای مستند:
–«عمو جعفر» به تهیهکنندگی و کارگردانی جلال الفت
— «رئیس کل» به تهیهکنندگی و کارگردانی سیدمحمد مرعشی
–«نوبهار» به تهیهکنندگی مهدی قلیپور و کارگردانی حسن محمدی
— «شماره پنج» به تهیهکنندگی و کارگردانی دانیال رحیمی کاشانی
— «طوبی» به تهیهکنندگی محمدرضا کریمی و کارگردانی سمیه ذاکری
— «رخ» به تهیهکنندگی آرش صادقی و سام کلانتری و کارگردانی سام کلانتری
— «لاو» به تهیهکنندگی و کارگردانی رضا غلامی مطلق
— «گره جاده» به تهیهکنندگی و کارگردانی محمدتقی رحمتی
–«دعوتنامه» به تهیهکنندگی سید محمد حسینی و بهرام عزیزی و کارگردانی سید محمد حسینی
–«بار گادون» به تهیهکنندگی علیرضا ولیپور و کارگردانی ابراهیم شفیعی
–«چشم دل» به تهیهکنندگی و کارگردانی محمد جواد حقانیفرد
— «مشت در نمای درشت» به تهیهکنندگی و کارگردانی محمد صالح حجتالاسلامی
— «هنرمند واحد 5» به تهیهکنندگی حسین نشاطی و کارگردانی محمد صالح حجتالاسلامی
— «عراق چگونه اراک شد» به تهیهکنندگی و کارگردانی سعید شاهحسینی
— «بازگشت به لوگا» به تهیهکنندگی و کارگردانی محسن شیرزائی
— «اکبر» به تهیهکنندگی و کارگردانی حامد غنی
**فیلمهای کوتاه
— «اولین قرار» به تهیهکنندگی و کارگردانی محمد امیرجلالی
— «خوانا بنویسید» به تهیهکنندگی هاشم مسعودی و مجتبی احسانی و کارگردانی مرتضی علیزاده
–«ضمیر مشترک» به تهیهکنندگی و کارگردانی مسعود شیرانی فرد
–«قلقلی به مهدکودک میرود» به تهیهکنندگی جلال لاسمی و کارگردانی رضا پژواک
–«عطر یاس» به تهیهکنندگی و کارگردانی محمد کریمی
— «گور کن» به تهیهکنندگی امیر ابیلی و محمد مهدی محمدیان و کارگردانی امیر ابیلی و داوود مرادیان
— «بازسازی» به تهیهکنندگی مهاجر توحیدپرست و علی جاودان و کارگردانی علی توکلی
— «میراث» به تهیهکنندگی و کارگردانی نوید بهروزی
— «از اینجا باز شود» به تهیهکنندگی محسن اصدقپور و کارگردانی محسن اصدقپور و امیرحسین طالبینیا
— «نیلوفر آبی» به تهیهکنندگی امیر برزگر و کارگردانی شقایق جدیدی
— «سایه درخت» به تهیهکنندگی و کارگردانی حمیدرضا کریمی، «سینما دلقک» به تهیهکنندگی و کارگردانی عباس جوادی
— «مشتاق کلام» به تهیهکنندگی و کارگردانی عباس جوادی
— «فال حافظ» به تهیهکنندگی پروانه زبان فهم و کارگردانی امیرعلی محبوب جهانیان
–«کانال مانش» به تهیهکنندگی و کارگردانی سید محمد امین سجادی
— «قورباغهات را قورت نده» به تهیهکنندگی ابوالفضل قائمی و احمد ملکنژاد و کارگردانی ابوالفضل قائمی
— «چند طبقه پایینتر» به تهیهکنندگی و کارگردانی سید وحید قاضی میرسعید
نمایش خانگی/مجید ناصری: سریال “در انتهای شب” ساخته آيدا پناهنده از طریق فیلمنت به شبکه خانگی عرضه شده با یک شروع از انتها به ابتدا….
آيدا پناهنده ازجمله کارگردانان زن سالهای اخیر سینمای ایران است که در همکاری با همسرش ارسلان امیری، فیلمهایی مثل اسرافیل، ناهید و تی تی را ساخته و حالا اولین سریال خود “در انتهای شب” را به تهیهکنندگی محمد یمینی ساخته؛ محمد یمینی بیش از هرچیز بابت مدیریت تولید فیلم “قهرمان” اصغر فرهادی شناخته میشود.
پناهنده در تازه ترین کارش به مانند آثار قبلی با تمرکز بر یک کاراکتر زن داستان پردازی کرده. “در انتهای شب” داستان خود را به طور معکوس و از آخر به اول تعریف میکند؛ چیزی شبیه به فیلم “صداها”ی فرزاد موتمن و آن هم با تمرکز بر رفتارهای زنی شاغل و درعین حال خانواده دوست که انگار گرفتار شوهری است که قدر او را نمیداند.
“در انتهای شب” خیلی خوب دست گذاشته بر انبوه مشکلات اقتصادی یک خانواده ایرانی در دهه های اخیر. خانواده ای که باید فرسنگ ها دورتر از محل کارش در پردیس رودهن، زندگی کند و هر صبح به هزار زحمت خود را به محل کار برساند برای از دست ندادن آب باریکهای اندک. آيدا پناهنده خیلی خوب بر این درد مسکن دست میگذارد. واقعیت هم همین است؛ آنها که سالها پیش در کنار شرکتهایی مثل ایران خودرو، پیکان شهر ساختند تا پرسنل به راحتی به خانه بروند، دیوانه نبودند و اتفاقا درجهت بالا بردن راندمان کاری پرسنل چنین کاری کردند ولی در سالهای اخیر میبینیم که محل کار در غربی ترین نقطه شهر است و محل زندگی در مرکز یا شرق پایتخت و طبیعی است که علاوه بر تلفات وقت در جابجایی، خستگی جسمی وسپس روحی ناشی از این بعد مسافت به سراغ فرد میآید…
سریال “در انتهای شب”؛ روایتِ معکوس ریاضت
اینکه “در انتهای شب” دست بر چنین مساله کلیدی گذاشته که بسیاری از مدعیان فیلمسازی درباره طبقه متوسط، آن را اساسا منکر شده اند، امتیازی است برای سریال ضمن اینکه فاصله های زناشویی ایجاد شده در نتیجهی این سبک زندگی درهمبرهم نیز میتواند زمینه ای باشد برای داستان پردازی های بیشتر….
روایت معکوس آیدا پناهنده در این سریال هرچند جدید نیست ولی چندان هم بد نیست و میتواند مخاطب را قدری بیشتر شیفته روایت معمایی اثر نماید. البته اگر همین داستان به طور خطی و بدون روایت معکوس هم روایت میشد میتوانست مخاطب خودش را داشته باشد.
نرگس حصیبی از مخاطبان نمایش خانگی در تحلیلی برای این رسانه آورد: سریال “داریوش” را هادی حجازی فر کارگردانی و درعین حال خودش هم نقش اصلی آن را بازی کرده است.
حجازی فر قبل از این فیلم-سریال “موقعیت مهدی/عاشورا” را هم با بازی خودش، کارگردانی کرده بود.
سریال “داریوش” کاملا متأثر از موفقیت سریال “پوست شیر” و با تقریبا همان موتیف های پدر-دختری و همان ترکیب تولید-از نوید محمودی تهیهکننده تا مرتضی غفوری فیلمبردار تا بازیگرانی مثل ژیلا شاهی و مهرداد صدیقیان تا سارا آهنی تدوینگر- ساخته شده.
حجازی فر بعد از موفقیت “ایستاده در غبار” عطش بالایی برای بازیگری نشان داد و سعی کرد فیلم و سریالهای مختلف از کمدی تا ملودرام را بازی کند ولی درنهایت همچنان شمایل احمد متوسلیان در همان “ایستاده در غبار” است که بهترین نقش آفرینی او به شمار میرود. شاید همین مقایسه شدن تمام بازیهایش با همان نقش اولش در سینما بوده که باعث شده حجازی فر به سمت کارگردانی هم بیاید بلکه بالاخره کاری متفاوتتر از آن شمایل ارزشی خلق کند منتها خلق شمایل، در کنار فیلمنامه کاراکترمحور به کارگردانی نیاز دارد که شکستن بازیگر و ساخت مجدد او را بلد باشد؛ کاری که مسعود کیمیایی خیلی خوب با امثال مهران مدیری و سعید آقاخانی و… در “خائن کشی” و “خون شد” انجام داد. البته که هم مدیری د هم آقاخانی نیز از شکست قالب تکراری استقبال کرده و دل دادند به نقش جدید.
درباره هادی حجازی فر و سریال داریوش، نه کارگردانی در مقیاس کیمیایی بوده که دنبال ساخت و پرداخت تازه باشد و نه حجازیفرِ بازیگر چندان علاقه ای داشته به شکست تکرار. حجازی فر به اشتباه تصور کرده دلیل شهرت بهروز وثوقی، پرکاری و ایفای نقشهای متنوع بوده در حالی که همین بهروز هم اگر تن نمیداد به کار با امثال مسعود کیمیایی و علی حاتمی و ناصر تقوایی و شاپور قریب و ایرج قادری و فریدون گله و سیامک یاسمی و ساموئل خاچیکیان و…، و دنبال ساخت و ساز کاراکتر نبود، چیزی برای عرضه نداشت.
کارگردانی برای حجازیفر، زود بود؛ او البته به لطف تیم مستندنمای مهدویان توانست فیلم اپیزودیک موفقیت مهدی را قابل قبول دربیاورد ولی همان فیلم هم وقتی شد سریال عاشورا، پر از تکرار مکررات و راش های اضافی و داستانهای بی ربط و گاه رهاشده بود. حجازی فر در سریال “داریوش” حتی نمیداند میخواهد ملودرام بسازد یا کمدی و برخی جاها خود را خندهدار و برخی جاها قابل ترحم عرضه کرده.
حجازیفر پیش خودش فکر کرده حالا اینجا اگر برخلاف پوست شیر، بیاید و کاراکتر یک مرد ترسوی فراری را بازی کند-که لابد و به تدریج ترسش میریزد؟- ساختارشکنی کرده ولی فقط نگاه کنید به انتخاب پوشش کاملا مشابه مرد بیکله و متهور پوست شیر تا دریابید چقدر در کارگردانی دستش خالی است.
انتخاب بازیگر هم که تعریفی ندارد. مثلا دختر داریوش با بازی ژیلا شاهی با ته لهجه ترکی حرف میزند ولی داریوش لهجه ندارد! یا مهرداد صدیقیان عینهوی پوست شیر باز نقش عاشق دلخسته را دارد و نوه پرروی داریوش کاملا شبیه پسربچه سریال زیرخاکی است؛ یعنی حجازی فر حتی نمی توانست یک بازیگردان کودک پیدا کند برای کمک به تفاوت بازی رایان سرلک در این دو سریال؟
خط داستانی که گذر تدریجی از مرد ترسوی دله دزد به شجاع مردی که میخواهد قواعد را به هم بزند، خط خوبی است ولی انگار حجازی فر خودش هم درکی از چنین خطی نداشته چون حداقل باید شمایل درستی از یک مرد میانسال ترسو ترسیم میکرد. این کار را عباس جمشیدی فر-که رفیق داریوش است- خیلی راحت و تیپیکال ادا کرده ولی حجازی فر شاید ابا داشته از تیپ سازی، کلا هیچ.
سریال داریوش؛ هادی حجازی فر بدنبال بهروز وثوقی؟
سریال “داریوش” حتی در ساخت موسیقی نیز جز تکرار بخشهایی از ملودی های آثار خاطره ساز داریوش اقبالی و تغییر اول و آخر ملودی، راه تازه ای نمی پیماید و موسیقی تیتراژ هم رگه های موسیقی های امراه و تارکان و مصطفی صندل را دارد…
“داریوش” نشان میدهد که کارگردانی برای حجازی فر زود بوده و او اگر میخواهد زود از دایره حذف نشود حتما باید ابتدا چند همکاری با کارگردانان توانمند را ولو بدون دریافت دستمزد، ترتیب دهد وچند سالی تجربه کند تا بعدتر با توان بیشتری به سمت کارگردانی بیاید و یادش نرود حتی همان بهروز وثوقی با وجود سابقه سالها بازیگری باز جرأت نکرد سراغ کارگردانی برود یا شهاب حسینی وقتی بعد از سالها بازیگری، خواست فیلم اول خود را بسازد سناریویی از یکی از مولفان توانمند سینمای ایران یعنی محمدهادی کریمی را زمینه ای کرد برای ساخت “ساکن طبقه وسط” یا نیکی کریمی بعد از سالها دستیاری برای عباس کیارستمی به سمت ساخت “چند روز بعد” آمد یا فرامرز قریبیان که کلی تجربه کنار کیمیایی، بهمن فرمانآرا، فریبرز صالح، امیر قویدل، سیروس الوند و…، کسب کرد تا برسد به ساخت “جدال در تاسوکی”.
نمایش خانگی/مجید ناصری: سریال “افعی تهران” ساخته سامان مقدم از محصولات فیلمنت به پایان رسید در حالی که از نیمه های سریال بسیاری از مخاطبان حدس زده بودند که افعی تهران کیست؟ و معلوم نشد چرا نباید کارگردان به جای این همه موسیقی فرنگی به موسیقی ملی وطنش ببالد؟ جز این است که همه ایرانی هستیم و اول از همه مخاطب محصولات ملی؟
حدس و گمان مخاطبان درباره اینکه آرمان بیانی-کارگردان فیلم در فیلم- خودش قاتل زنجیره ای کودک آزاران است، نوید این را هم میداد که با درپیش بودن فیلمبرداری حین عرضه، شاید با یک رودست کامل در قسمت پایانی روبرو باشیم.
از آن طرف گروهی از مخاطبان هم فکر میکردند که چون نام پیمان معادی به عنوان فیلمنامه نویس سریال آمده و او بخش عمده شهرت خود را مرهون همکاری با اصغر فرهادی است پس “افعی تهران” هم گرفتار پایان باز یا بی پایانی داستانی خواهد بود غافل از آن که حضور سامان مقدم در مقام کارگردان “افعی تهران” و تجربیات سریال سازی او از “شمس العماره” تا “دیوار به دیوار” بر کار غلبه داشت و درنهایت او به سبکی که به آن شهره است یعنی با برگزاری یک پارتی-مهمانی- داستان را بست.
سامان مقدم بسیار به مهمانی بازی علاقه دارد و اینکه آدمها را در لوکيشن های بسته به بهانه یک مهمانی دور هم جمع میکند را از “کافه ستاره” و ” مکس” تا “نهنگ عنبر” و “دیوار به دیوار” و حتی فیلم توقیفی “صد سال به این سالها” ارائه داده بود.
سریال افعی تهران
مقدم که حجم بالای موسیقی غربی حاکم بر سریالش از جیمی هندریکس و لوئیس آرمسترانگ تا دیوید بوئی و گراهام ناش در تعارض است با پشت صحنه هایی که بیشتر آغشته به آوای فتانه و جواد یساری و شهرام شب پره و ناهید و… هستند، نشان داد که طی سالهای مختلف کار در سینما و تلویزیون و مشق کردن پیش سینماگرانی نظیر برادران شایسته، مسعود کیمیایی، رامین عباسیزاده، همایون اسعدیان و ابوالحسن داوودی، هرچه را که نیاموخته باشد در جمع کردن داستان، کار را یاد گرفته و نقطه قوت “افعی تهران” هم یکی شروع معمایی بود و یکی پایان بی صدای آژیر پلیس که هر دو ناشی از تجربیات طولانی همکاری با خبرگان است؛ یعنی همان چیزی که متاسفانه نسل تازه کارگرداننمایان علاقمند به لاتگرافی از آن بیبهرهاند.
او در بسیاری از قسمتها و با کم آمدن داستان مجبور بود با وارد کردن بازیگران مهمان-مثل هومن سیدی، امین حیایی، پژمان جمشیدی و…- برای مخاطب تازگی ایجاد کند که این خودش نشان دهنده آن است که همکار پروژه هایی مثل ضیافت و سلطان مسعود کیمیایی، پریدخت و شمس العماره رامین عباسیزاده، تحفه هند و مرد آفتابی همایون اسعدیان همچنان باید حتما یک دراماتورژ درجه یک را کنار خود داشته باشد تا آن تجربیات تکنیکی بیشتر به کارش بیایند.
حضور تهیهکننده ای جاهطلب مثل جواد فرحانی در پروژه “افعی تهران” بسیار کمک حال سامان مقدم بود و او انواع و اقسام بازیگر و لوکیشن را برایش تدارک دید تا داستانی خط قرمزی را با پایانی غیرکلیشه به فرجام برساند ولی سامان مقدم باید در کارهای آتی بیش از اینها بر متن کار کند.
راستی اگر سامان مقدم میخواست این سریال ملبس با انواع موسیقی غربی را در اینستاگرام وایرال کند، حتی اپیزودی از آن قابل عرضه بود؟؟ و تک تک پلان ها کپی رایت نمیخورد؟ چرا تلاش برای جلب نظر طبقه متوسط نزد برخی کارگردانان متبادر شده در پهلو زدن به موزیک غربی؟ آن هم وقتی خاستگاه کاراکترهای اصلی “افعی تهران” نه آن طبقه الیت خارجیگوشکن که جماعتی است رشدکرده حوالی پارک شهر و شوش و شاپور و مولوی؟ چه کسی گفته فتانه چیپ است و لوئیس آرمسترانگ، فاخر؟
به نقل از تریتا نیوز -شرکتکنندگان طرح پیش خرید محصولات جدید سری Galaxy Z هدایای ویژهای را شامل پشتیبانی ویژه از دستگاهها، پوشیدنیهای جدید و قابها و لوازم جانبی زیبا و مدرنی را دریافت میکنند.
شرکت سامسونگ عصر روز چهارشنبه 20 تیرماه 1403 در رویداد گلکسی آنپکد که در شهر پاریس فرانسه برگزار شد، از جدیدترین دستگاههای تاشو خود یعنی Galaxy Z Flip6 و Galaxy Z Fold6 همراه با ساعتهای هوشمند واچ و بادزهای جدید، رونمایی کرد. خبر خوب برای علاقهمندان به تاشوهای جدید سامسونگ این است که پیشخرید این محصولات در فروشگاههای منتخب سامسونگ در ایران و همچنین فروشگاه آنلاین دیجیکالا با هدایایی ویژه همراه شده است.
این هدایا به مدت محدودی ارائه میشوند، پس اگر قصد پیشخرید دستگاههای تاشو و جدید سامسونگ را دارید، بهتر است فرصت را از دست ندهید و همین الان پیش خرید خود را انجام دهید. برای اینکار کافیست به وبسایت دیجیکالا و فروشگاههای منتخب سامسونگ در ایران مراجعه کنید و به راحتی مراحل ثبت پیش خرید خود را کامل کنید.
این هدایای ویژه برای خریداران Galaxy Z Fold6 سامسونگ شامل: یک دستگاه Galaxy Watch FE، قاب Slim S Pen، کاور رسمی سامسونگ و 6 ماه ضمانت ویژه سرویس Care+ میشود. Galaxy Watch FE یکی از جدیدترین محصولات سامسونگ است که در روزهای پایانی خرداد ماه امسال به عنوان اولین ساعت هوشمند سری FE به این بخش اضافه شد. Galaxy Watch FE ساعت هوشمند 40 میلیمتری سامسونگ است که به واسطه سنسورهای پیشرفتهای نظیر BioActive میتواند فعالیتهای تمرینی، ترکیببندی بدن و اهداف سلامتی شما را به شکلی دقیق و کارآمد اندازهگیری و ردیابی کند. در کنار آن قاب Slim S Pen تجربه شما را در استفاده از S Pen بهبود میبخشد. این قاب نگهدارنده به شکل ظریف و باریکی طراحی شده تا در حالت صاف قرار بگیرد و یادداشتبرداری روی میز و سطوح مختلف را آسانتر کند.
خریداران و شرکتکنندگان در طرح پیش خرید Galaxy Z Flip6 نیز، هدایای ویژهای شامل: یک دستگاه Galaxy Buds FE، قاب Flipsuit LED و 6 ماه ضمانت ویژه سرویس Care+ را دریافت میکنند. گلکسی Buds FE، محصولی است که تجربه پیشرو سامسونگ در حوزه صوت و صدا را با طراحی و ارگونومیکی خاص، ترکیب کرده است تا به اندازه کافی راحت باشد و برای مدت طولانی استفاده شود. گلکسی Buds FE قادر است تا 8.5 ساعت پخش با هدفون و با احتساب کیف شارژ در مجموع تا 30 ساعت پخش را ارائه دهد. قاب Flipsuit LED محصولی از لوازم جانبی جدید سامسونگ است که حاصل همکاری این شرکت با هنرمندان برجسته اروپایی است. در این همکاری اختصاصی و دوجانبه، هر یک از هنرمندان، با الهام از فرهنگهای مختلف، محصولات زیبایی را به طور ویژه برای دستگاههای سامسونگ خلق کردهاند.
همچنین، افرادی که هر یک از دو محصول Galaxy Z Flip6 و Galaxy Z Fold6 را پیش خرید کنند، از ۶ ماه ضمانت ویژه سرویس Care+ نیز بهرهمند خواهند شد. این سرویس که توسط شبکه خدمات «همراه سرویس خاورمیانه» ارائه میگردد، شامل تعویض رایگان نمایشگر گوشی میشود و تضمینی برای سلامت صفحهنمایش منحصربهفرد این دستگاههای تاشو است. این ضمانت ویژه نیز یکی دیگر از هدایای ارزشمندی است که برای شما در نظر گرفته شده است تا با اطمینان بیشتری از فناوری پیشرفته و طراحی نوآورانه این محصولات جدید لذت ببرید.
برای شرکت در طرح پیش خرید ویژه محصولات جدید سامسونگ، علاوه بر فروشگاه آنلاین دیجیکالا میتوانید به فروشگاههای منتخب سامسونگ در شهرهای تهران (فروشگاه سامسونگ مرکزی در طبقه همکف بازار چارسو؛ فروشگاه سامسونگ در نیایش مال؛ فروشگاه سامسونگ آوا سنتر)، تبریز (فروشگاه پدیده در نبش چهارراه شریعتی)، اصفهان (فروشگاه 540 در خیابان فردوسی) و مشهد (فروشگاه خانه موبایل در خیابان احمدآباد) مراجعه کنید.
Galaxy Z Flip6 و Galaxy Z Fold6 + هدایای ویژه
سری جدید تاشوهای سامسونگ در کنار ارائه فصل تازهای از هوش مصنوعی Galaxy AI، به نوآوریهای ویژهای مجهز شده و فناوریهای سختافزاری آن از بهبودهای قابل توجهی بهرهمند شده است. اکنون هر دو دستگاه سبکتر و باریکتر شده است و طراحی کاملا متقارن با لبههای صاف، ظاهری بینهایت زیبا به آنها بخشیده است. فریم هر دو تاشوی جدید سامسونگ به آلومینیوم Armor مجهز شده و علاوه بر اینها اکنون پلتفرم پردازشی هر دو این دستگاهها Snapdragon® 8 Gen 3 است که به صورت اختصاصی برای سامسونگ طراحی شده است. این پردازه اختصاصی در هر سه بخش مرکزی (CPU)، گرافیکی (GPU) و عصبی (NPU) تقویت شده است و عملکرد خیرهکنندهای از خود ارائه میدهد.
Galaxy Z Fold6 در رنگبندیهای صورتی، سرمهای و نقرهای و همچنین Galaxy Z Flip6 نیز در رنگبندیهای زرد، آبی، سبز و نقرهای عرضه خواهد شد. تاریخ تحویل این دستگاهها به همراه هدایای ویژه نیز همزمان با تاریخ رسمی عرضه جهانی سامسونگ، یعنی از ۳ مرداد (۲۴ جولای) شروع خواهد شد.
برای خرید هر یک از این محصولات از همین الان میتوانید به فروشگاههای منتخب سامسونگ یا وبسایت دیجیکالا مراجعه کنید تا با ثبت پیشخرید خود، ضمن بهرهمندی از هدایایی ارزشمند، به نخستین کسانی تبدیل شوید که از تجربه سری جدید Galaxy Z سامسونگ بهرهمند میشوند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد این طرح و محصولات جدید سامسونگ لطفا به وبسایت رسمی سامسونگ (www.samsung.com) یا حساب samsungmobileir در شبکه اجتماعی اینستاگرام مراجعه کنید.
نمایش خانگی/پیمان مقیمی: مهران مدیری در سالهای اخیر تلاش زیادی کرد که در کنار اجرای تاک شو و استندآپ، بازیگری را هم دنبال کند ولی از آنجا که سالهاست از بازیگری دور افتاده، کامبکش نه با بازیگری بلکه با اجرای برنامه “اسکار” برای فیلیمو بود.
به نقل از سینماروزان کارهای بازیگری متاخر مدیری از “درخت گردو” تا “افعی تهران” چنگی به دل نزد و این وسط البته که محمود کلاری مشکل کار را دریافت و با فاصله گذاری در حرکت صورت و تغییر پی در پی دیالوگ، توانست اندکی او را بقاعدهتر کند در “تابستان همان سال”.
مدیری درنهایت کاری را که خوب بلد است همین اجرا و برگزاری تاک شوهای مفرح است و هرگاه که یک تیم نویسنده خلاق کنار او هستند، کار اجرایش هم روان تر میشود. خوشبختانه فیلیمو خوب دریافته که موتور محرکه مدیری، متن صحیح است و برای همین در “اسکار” از آن بداهه های بیش از حد دورهمی و نظایر آن خبری نیست و همه چیز با متن های آماده شده پیش میرود.
برنامه اسکار مهران مدیری
قراردهی نیما شعبان نژاد کنار مدیری و پاس کاریهایی که بین این دو نفر در شوخی با مهمانان اسکار که جملگی در زمره هنرمندان شناخته شده هستند، در کنار بخشبندیهای متعدد برنامه و اینکه در هر بخش به اندازه سورپرایز توأمان مخاطب و مهمان، خنداندن مخاطب نیز لحاظ شده، سبب ساز تبدیل “اسکار” به برنامه ای جذاب شده.
مهران مدیری در “اسکار” آن عادت های تکراری و بهویژه زل زدن های گاه و بیگاه به دوربین را کنار گذاشته و در مقابل تلاش کرده بر نوعی لحن پرسشی-تفریحی تمرکز کند و درعین حال در امتیازدهی در قامت گادفادری فرومیرود که نظیرش را در دورهمی دیده بودیم.
“اسکار” نشان داده که دیگر دوران استفاده باری به هر جهت از گندهسلبریتیها گذشته و حتی اگر مهران مدیری را در مرکز اجرای یک برنامه قرار میدهند باز هم باید با ایده پردازی قبلی و استفاده از تیم تولید متن خلاق پیش بروند وگرنه نخواهند توانست مخاطب جلب کنند. “اسکار” اگر موفق است به خاطر توجه به همین ریزهکاریهای کاملا جدی است.
نمایش خانگی/پیمان مقیمی: دستمزد بازیگران به شدت بالا رفته است. اتفاقا در این موضوع پلتفرمها مقصر هستند. همین افرادی که امروز به بازیگران حمله میکنند، خودشان برای اینکه مخاطبان بیشتری جذب کنند، بازیگران مطرح را جذب کردند و دستمزدهای عجیب و غریب پرداخت کردند.
همایون اسعدیان با بیان مطلب فوق گفت: یک بار تلویزیون سالها قبل این کار را انجام داد و یک جهش در دستمزدها ایجاد کرد. در چند سال گذشته هم پلتفرمها این کار را انجام دادند و هزینهها را در سینما بالا بردند ولی درنهایت همین بالا بردن دستمزد به ضرر خودشان تمام خواهد شد.
کارگردان “شوخی” و “آخر بازی” ادامه داد: واقعیت این است که جهان آینده، جهان تصویر و ویاودیهاست. ما الان دو، سه پلتفرم خوب داریم و همینطور روز به روز به تعدادشان اضافه میشود. بخش عظیمی از تأمین مالی اهالی سینما و تصویر در آینده از طریق همین پلتفرمها خواهد بود. نه اینکه سینما از بین خواهد رفت، در سینما تعداد محدودی فیلم ساخته میشود و تعدادی از اعضا در آن کار میکنند، اما حجم کاریای که این پلتفرمها برای اهالی سینما ایجاد میکنند، قابل مقایسه با تولید فیلم نیست.
وی افزود:در دو سال کرونا اگر پلتفرمها نبودند واقعا اهالی سینما وضعیت بدی پیدا میکردند، چراکه در آن مقطع فقط پلتفرمها بودند که سریال میساختند و طی دو سال اگر اشتباه نکنم چیزی حدود 34 سریال توسط دو پلتفرم تولید شد. ما باید از ورود این سرمایهها به این عرصه استقبال کنیم. بهشخصه وقتی متوجه میشوم یک پلتفرم تازه به جمع پلتفرمها اضافه میشود، خوشحال میشوم. میدانم سرمایه زیادی پشت آن است و دیگر بحث ساخت یک فیلم نیست. بحث صدها میلیارد سرمایه است. نه تنها باید استقبال کنیم، بلکه باید تلاش کنیم بمانند، ریشه بدوانند و بتوانند خوراک فرهنگی برای اقشار مختلف مردم فراهم کنند. اما طرف دیگر باید برای دوستانی که صاحب سرمایه هستند مواردی تعریف شود و این طور نباشد که بی ضابطه هر کاری که میخواهند انجام دهند و چنان سطح دستمزد را بالا ببرند که بازیگران به همه به چشم یک پلتفرم متمول نگاه کنند.
کارگردان “طلا و مس” و “بوسیدن روی ماه” گفت: همینطورکه در رودررویی صداوسیما با هنرمندان، صداوسیما مخاطبش را از دست میدهد و اگر هنرمندانی که میتوانند مخاطب را جذب کنند و بین مردم ریشه دارند و مخاطب دارند، با صداوسیما قهر کنند، بازنده صداوسیما است. این اتفاق میتواند دقیقا برای پلتفرمها هم تکرار شود. اگر دچار این باور شوند که قدرت سرمایه است و اگر پول بدهید، هنرمندان همه کاری میکنند، قطعا اشتباه بزرگی میکنند چون تلویزیون هم همین اشتباه را کرد و شکست خورد.
نمایش خانگی/مجید ناصری: شورای صدور پروانه ساخت آثار غیر سینمایی با ساخت 3 عنوان فیلم کوتاه داستانی، 2 عنوان فیلم بلند داستانی و 1 عنوان فیلم نیمه بلند داستانی غیرسینمایی موافقت کرد.
به نقل از ایرنا در میان پروانه های صادره نام نویسنده فیلم آخر مهران مدیری به چشم میخورد.
عباس رافعی نویسنده “ساعت ۶ صبح” فیلم تازه مهران مدیری نیز نویسنده فیلمنامه ای به نام “پاکباز” است که پروانه گرفته.
فیلمهای بلند داستانی پروانه گرفته به شرح زیر است:
–فیلم بلند «کویر ناآرام» به تهیهکنندگی سید زاهد رئیسی، نویسندگی سید مهدی سجادپور و کارگردانی سعید توکلی
–فیلم بلند «پاکباز» به تهیهکنندگی محمد باقر خدادوست، نویسندگی عباس رافعی و کارگردانی امیر رضا مهر شیوا
فیلمهای کوتاه داستانی پروانه گرفته به شرح زیر است:
— «شب سگ» به تهیهکنندگی و نویسندگی و کارگردانی علیرضا کریمی
— «دیوار مرزی» به تهیهکنندگی، نویسندگی و کارگردانی خشایار اصغری
–«باز پرداخت زمین» به تهیهکنندگی، نویسندگی و کارگردانی صالح عصار
–فیلم نیمه بلند داستانی «رقیب دیجیتالی» به تهیهکنندگی عاطفه احسانفر، نویسندگی و کارگردانی میلاد خدر